۱۳۹۰ آذر ۱۷, پنجشنبه

فرم های حرکت ماده (2) (بخش آخر)

ویتالیسم
اثری از اینگرید شفر کت


پروفسور گونتر کروبر
برگردان شین میم شین

• این امر حاکی از آن است که برای تعیین چند و چون فرم مشخصی از حرکت ماده نمی توان تنها مشخصه واحدی از آن را در نظر گرفت.

• بنابرین در انطباق با سطح توسعه علوم باید برای تعیین چند و چون فرم مشخصی از حرکت ماده، جمعی از مشخصات را به شرح زیر مورد توجه قرار داد که در پیوند با یکدیگر قرار دارند:


الف
نوع اوبژکت های مادی

• هر فرمی از حرکت بوسیله ساختارهای مادی خاص خویش مشخص می شود و حامل مادی خاص خود را دارد.

• این نوع از اوبژکت های مادی می توانند به دو دسته زیر تقسیم شوند:

I

• سیستم های مادی ئی که به سطح ساختاری یکسان ماده تعلق دارند.
• یعنی از عناصر همانند تشکیل یافته اند و شیوه رفتار همانندی از خود نشان می دهند:
• به عنوان مثال:

1
• ذرات هسته ای

2
• اتم ها

3
• مولکول ها.

II

• سیستم های مادی ئی که از عناصری طبیعتا متفاوت تشکیل می یابند، اما دارای ساختارهای همسان ولذا دارای رفتار عملکردی (فونکسیونی) همانند هستند:

• به عنوان مثال:

• انواع مختلف سیستم های هدایتی و تنظیمی

ب
نوع تأثیر متقابل میان اوبژکت ها

• این امر به نوع اوبژکت ها و یا سیستم ها مربوط می شود:

• به عنوان مثال:


1

• انواع مختلف تأثیر متقابل میان ذرات هسته ای

2

• تأثیر متقابل الکتریکی ـ مغناطیسی

3

• تأثیر متقابل میان اجرام، بویژه قوه جاذبه مرکز ثقل زمین

4

• تأثیر متقابل ارگانیسم و محیط زیست

5

• تأثیر متقابل میان افراد منفرد انسانی و یا میان طبقات اجتماعی

6

• تأثیر متقابل میان فرد و جامعه و غیره

ت
نوع قانونمندی ها ناشی از اوبژکت های مادی و تأثیر متقابل فی مابین

• بر طبق نوع اوبژکت ها و تأثیر متقابل فی مابین آنها، نوعی از قانونمندی ها تشکیل می گردد که خاص فرم معین حرکت است و آن را نمی توان به فرم های دیگر حرکت تقلیل داد.

پ
اصل توسعه تاریخی

• برای طبقه بندی ژنتیکی فرم های منفرد حرکت ماده باید به اصل توسعه تاریخی هرکدام از آنها از دیگری توجه کرد.
• دلیل عالی تر بودن یک فرم حرکت ـ تنها ـ در بغرنجتر بودن سیستم های مادی متعلق به آن نیست، بلکه علاوه بر آن، در این است که آن در برگیرنده فرم های دیگر حرکت است و بر آنها استوار شده است.
• از این رو ست که حرکت ارگانیکی عالی تر از حرکت شیمیائی و فیزیکی است.
• زیرا سیستم های ارگانیکی در مقایسه با سیستم های شیمیائی و فیزیکی بغرنجتر اند و وجود و تغییر و توسعه سیستم های ارگانیکی بر پایه روندهای شیمیائی و فیزیکی و غیره صورت می گیرد.
• حرکت اجتماعی ـ اما ـ عالی تر از حرکت ارگانیکی است، زیرا افراد بشری ـ به عنوان موجودات زنده ـ تنها بخشی از سیستم های اجتماعی اند.
• بنابرین فرم های منفرد حرکت ماده، نه به صورت مجزا از یکدیگر، بلکه در پیوند تنگاتنگ با هم قرار دارند و شامل و مشمول یکدیگر می شوند.

• فرم های مختلف حرکت می توانند به یکدیگر تبدیل شوند:
• به عنوان مثال:
• حرکت مکانیکی می تواند به حرکت گرمائی و غیره تبدیل شود.

• این حقیقت امر بدلایل زیر از اهمیت جهان بینانه ی خاصی برخوردار است:

1

• این حقیقت امر، اولا دلیل بر فنا ناپذیری کمی و کیفی حرکت است.

2

• این حقیقت امر، ثانیا دلیل بر وحدت فرم های مختلف حرکت است و لذا دلیل بر این است که هر کدام از فرم های حرکت تنها فرمی از حرکت ماده متحرک است و همه آنها تابع قوانین عام ماده متحرک اند، که از سوی ماتریالیسم دیالک تیکی فرمولبندی شده اند.

• فرم های مختلف حرکت اما علیرغم وحدت مادی شان (که در بالا مورد اشاره قرار گرفت)، هرکدام از خودویژگی کیفی خاصی برخوردار اند، با یکدیگر فرق دارند و تقلیل آنها به یکدیگر نه درست و نه ممکن است.

• و لذا اگر چه فرم های عالی تر حرکت شامل فرم های نازلتر می شوند و بر پایه آنها تشکیل می گردند و عمل می کنند، اما با این حال نمی توان آنها را در فرم های نازلتر خلاصه کرد.
• زیرا آنها ببرکت سیستم های مادی کیفیتا نوین خود و تأثیر متقابل میان اجزاء خود ـ اصولا ـ تابع قوانین خودویژه اند.
• فرم های نازلتر حرکت اگرچه مشمول فرم های عالی تر اند، ولی تعیین کننده ماهیت روندهای جاری در آنها نیستند.
• فرم های نازلتر حرکت، اگرچه وجودشان لازم است، ولی شرط عملکرد خاص قوانین فرم های عالی تر حرکت نیستند و ماهیت این قوانین را تعیین نمی کنند.

• روندهای شیمیائی، فیزیکی و بیولوژیکی در ارگانیسم انسانی نیز جاری اند و تابع قوانین مربوطه خویش اند، ولی آنها ماهیت انسان ها را بمثابه آنسامبل مناسبات اجتماعی، تعیین نمی کنند.

• ساده ترین و نازل ترین فرم حرکت، یعنی حرکت مکانیکی مشمول کلیه فرم های عالی حرکت می شود، ولی به هیچ وجه ماهیت آنها را تعیین نمی کند.

• «فرم هر حرکت، هرچه عالی تر باشد، سهم تغییر محل مکانیکی در حرکت اوبژکت های آن، بهمان اندازه کمتر است.»
• (کلیات مارکس و انگلس، جلد 20، ص 355)

• «حرکت درعرصه های غیرمکانیکی واقعیت عینی ـ قبل از همه ـ به معنی تغییر کیفی است.»
• (کلیات مارکس و انگلس، جلد 20، ص 517)

ث
مواضع فلسفه مارکسیستی و مکاتب غیرعلمی مردود

1

• فلسفه مارکسیستی به وحدت و پیوند فرم های منفرد حرکت ماده باور دارد.

2

• فلسفه مارکسیستی به تبدیل فرم های منفرد حرکت به یکدیگر باور دارد.

3

• فلسفه مارکسیستی به توسعه طبیعی فرم های منفرد حرکت از یکدیگر تأکید می ورزد.

4

• فلسفه مارکسیستی هرگونه جهان بینی پلورالیستی را که معتقد به عدم وجود پیوند میان فرم های مختلف حرکت است، مطرود می داند.

5

• فلسفه مارکسیستی ویتالیسم را که فرم های عالی تر حرکت ـ مثلا حیات ـ را ناشی از فرم های نازلتر می داند که در نتیجه وارد عمل شدن یک «مثبت غیرمادی» تحق می یابند، رد می کند.

• (ویتالسم شیوه توضیح ایدئالیستی پدیده ها و قانونمندی های خاص ماده زنده است، که بنا بر آن، فاکتورهای غیرمادی ماورای تجربی وجود دارند که مواد فیزیکی ـ شیمیائی بیجان و بی حرکت را به فونکسیون های ویژه ارگانیسم ها قادر می سازند. مترجم)

6

• فلسفه مارکسیستی با تأکید بر خودویژگی کیفی فرم های منفرد حرکت، به رد مکانیسیسم می پردازد، که فرم های عالی تر حرکت را به فرم های نازلتر و سرانجام به فرم مکانیکی آن تقلیل می دهد.

• (مکانیسیسم عبارت از جریانی در فلسفه طبیعت است که طبیعت و حوادث طبیعی، حیات و رفتار را بطرز مکانیکی صرف و یا بطور علی توضیح می دهد. مترجم)

7

• آموزش فرم های حرکت ماده دارای اهمیت تئوریکی ـ علمی و متدئولوژیکی بزرگی است.

• مراجعه کنید به طبقه بندی علوم

8

• با تأکید بر این نکته که علوم منفرد، هر کدام فرم مشخصی از حرکت ماده را موضوع کار خود قرار می دهند، میان این علوم پیوند تنگاتنگی وجود دارد و می توانند شامل و مشمول یکدیگر شوند، امکان آن پدید می آید که متدهای یک علم در علوم دیگر نیز مورد استفاده قرار گیرند.

9

• علوم باصطلاح مرزی مانند بیوفیزیک و بیوشیمی به این طریق اهمیت خاصی کسب می کنند.

• مراجعه کنید به حرکت، توسعه، تغییر در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر