میم حجری
مارکس
تا انقلاب هر گونه ایمان خرافی به ماضی را به کلی کنار نگذارد،
نمی تواند به انجام وظیفه خاص خود نایل آید.
۱
منظور مارکس در این کلام قصار از انقلاب چیست؟
۲
توده های انقلابی؟
۳
رهبران انقلاب؟
۴
انقلاب که سوبژکت نیست
تا
ایمان علمی و یا خرافی به ماضی
را
کنار نهد.
۵
انقلاب در دیالک تیک کمیت و کیفیت
امکان پذیر می گردد.
این
دیالک تیک گذار
(تحول)
به چه معنی است؟
۶
آب را در کتری حرارت می دهیم
دمای آن رفته رفته بالا و بالاتر می رود
(تغییرات کمی)
با
رسیدن
به
۱۰۰ درجه سانتیگراد
(حد عینی آب)
تغییرات کمی متوقف می شوند
و
به طور جهشی و ناگهانی آب شروع به جوشش می کند
و
به
بخار
(گاز)
مبدل می شود.
(تحول کیفی)
۷
اب همان آب سابق است.
کیفیت آب اما از مایع به گاز تغییر می یابد.
یعنی مولکول های آب آزادتر می شوند و پر و بال شان فراختر
۸
انقلاب
هم
به همین سان.
۹
تغییرات کمی در جامعه
صورت می گیرند
با رسیدن این تغییرات کمی به حد عینی
به طرز جهشی و ناگهانی
جامعه تحول می یابد
(تحول کیفی)
۱۰
جامعه
همان جامعه سابق است
کیفیت جامعه عوض می شود.
۱۱
این تحول کیفی جامعه
یعنی انقلاب اجتماعی
۱۲
تغییرات کمی فوق الذکر
هم
در
جنبه های اوبژکتیو و یا عینی جامعه
صورت می گیرند
و
هم
در
جنبه های سوبژکتیو جامعه.
۱۳
یعنی
هم
نیروهای مولده جامعه
یعنی
علم
فن
وسایل تولید
ابزارهای کار
طرز و طریق استخراج مواد خام
...
تغییر کمی می یابند
(تغییر اوبژکتیو و یا عینی)
و
هم
توده های مردم
روشنفکران جامعه
شخصیت های انقلابی
رشد فکری و معرفتی و علمی و فلسفی می یابند.
(تغییر سوبژکتیو)
(تغییر سوبژکتیو)
۱۴
سوبژکت تاریخ
یعنی طبقه اجتماعی رهبر انقلاب
دل و دین (هارت و مایند) توده را تسخیر می کند
تا
توده به عرش اعلی هجوم برد
و
جامعه را پله ای بالاتر برد.
۱۵
پس از انقلاب
سوبژکت انقلاب
شعور طبقاتی خود
را
به
توده
دیکته و تحمیل می کند.
شعوری که ضد شعور طبقه حاکمه مرتجع پیشین است.
۱۶
در اثر انقلاب و در روند جنبش انقلابی
شعور اجتماعی جامعه عوض می شود:
شعور طبقه حاکمه سابق با شعور طبقه حاکمه جدید جایگزین می شود.
وارونه این روند و روال
در
شکست انقلابات اجتماعی
یعنی در پیروزی عنگلابات اجتماعی
یعنی
در
پیروزی مجدد ارتجاع
در
رستاوراسیون
صورت می گیرد
۱۸
مثال:
اگر اب را
به عوض گرم کردن
سرد کنیم
(تغییر کمی منفی)
پس از رسیدن به صفر درجه سانتیگراد
(حد عینی منفی آب)
یخ می زند
(تغییر کیفی منفی)
(گذار از کیفیت مایع به کیفیت جامد)
۱۹
عنگلاب
در
دیالک تیک کمی منفی ـ کیفی منفی
پیروز می شود.
۲۰
در روند عنگلاب
و
در
اثر عنگلاب
هم
جامعه به لحاظ مادی بدتر می شود
(نیروهای مولده تخریب می شوند، علما و فناوران و فلاسفه و صنعتگران و غیره اعدام و تبعید و دربدر می شوند)
و
هم
توده رفته رفته خرتر می شود و خرابکارتر
۲۱
پس از پیروزی عنگلاب
شعور طبقه حاکمه مرتجع
به جامعه دیکته و تحمیل می شود
۲۲
جای تفکر علمی
را
«تفکر» خرافی می گیرد
که
تفکر
نیست
چیزی
از
جنس عخ و تف و عطسه و آه و آروغ و عرعر
است.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر