۱۳۹۸ خرداد ۶, دوشنبه

تشبثات «تئوریکی» سوبژکتیویستی ـ پراگماتیستی سپیداران (۱۷)


تضاد اصلی، تضاد فرعی
احمد سپیداری
 
منبع:
نوید نو
 
تحلیلی
از
یدالله سلطانپور 
   
 
همانطور که ذکرش گذشت
ما
قبل
از
ادامه تحلیل
به
تعدادی
 از 
تضادهای دیالک تیکی مهم
اشاره می کنیم
و
تعریف مختصری از آنها 
و
ضمنا
از
تضاد اصلی
عرضه می داریم:
 
۱
تضادهای ساختاری و روندی
(دیالک تیک ساختار و روند)
 
۲
تضاد های داخلی و خارجی
(دیالک تیک داخلی و خارجی، درونی و برونی)
 
۳
تضادهای ماهوی و غیرماهوی
(تضاد های اصلی و فرعی، عمده و غیرعمده، اساسی و غیراساسی)
(دیالک تیک ماهیت و پدیده، بود و نمود، ظاهر و ذات)

۴
تضادهای آشتی پذیر و آشتی ناپذیر 
(غیر آنتاگونیستی و آنتاگونیستی)
 
۵
تضادهای سیستم نگهدار و سیستم برانداز (سیستم ستیز)
 
 ۴
تضادهای آشتی پذیر و آشتی ناپذیر
(غیر آنتاگونیستی و آنتاگونیستی)

۱
در 
حالیکه 
تضادهای اصلی و فرعی، داخلی و خارجی 
هم 
در 
طبیعت 
و 
هم 
در 
جامعه 
عمل می کنند، 
تضادهای آشتی پذیر و آشتی ناپذیر
 فقط 
مخصوص جامعه بشری
 اند.

الف
تضاد آشتی ناپذیر 

۱
تضاد آشتی ناپذیر 
(آنتاگونیسم)
 تضادی
 است 
مبتنی
 بر 
اختلافات طبقاتی طبقات اجتماعی  و گروه های اجتماعی مختلف  

۲
تضادهای آشتی ناپذیر 
تضادهای طبقاتی
 اند.
 
۳
تضادهای آشتی ناپذیر 
قبل از همه 
میان طبقات اصلی هر فرماسیون اجتماعی معین 
وجود دارند:

الف
میان برده ها و برده داران

ب
میان رعایا و اربابان فئودال

پ
میان کارگران و سرمایه داران

ت
میان اخلاق بورژوائی و اخلاق سوسیالیستی
و 
غیره.

۴
تضادهای آشتی ناپذیر 
می توانند 
برای مدت زمان معینی
 میان طقات استثمارگر
 نیز 
وجود داشته باشند:
مثلا 
در 
دوره انقلاب بورژوائی در قرن هفدهم  تا نوزدهم 
میان بورژوازی و اشرافیت فئودالی ـ ارتجاعی 
تضاد آشتی ناپذیر 
وجود داشت.

۵
تضادهای آشتی ناپذیر 
می توانند 
در 
درون طبقه استثمارگر واحدی 
در 
مقیاس بین المللی 
نیز 
تشکیل شوند:
مثلا 
جنگ دول امپریالیستی برای تجدید تقسیم جهان.

۶
گرایش عمومی تضادهای آشتی ناپذیر 
تشدید بی وقفه آنها
 ست 
و 
لذا 
به
 بروز اختلافات شدید میان نیروهای اجتماعی مربوطه، 
به
 برخوردهای خصومت آمیز میان طبقات اجتماعی متخاصم، 
به 
بروز خارجی نسبتا ناگهانی و قهر آمیز 
و
 به
 بروز اختلافات سیاسی و اجتماعی 
منجر می شوند.

ب
تضادهای آشتی پذیر 

۱
تضادهای آشتی پذیر
 بیانگر تضادهائی میان طبقات و گروه های اجتماعی مختلف اند، 
که 
علاوه بر اختلاف منافع، 
دارای منافع اساسی مشترک 
نیز 
هستند.
 
۲
حل تضادهای آشتی پذیر 
نیز 
اگرچه
 از 
طریق «مبارزه» اضداد
 صورت می گیرد، 
ولی 
به 
کمک متدهائی 
عملی می شود، 
که 
منافع مشترک نیروهای مختلف اجتماعی 
را 
در نظر می گیرند 
و
 از تبدیل تضاد به رویاروئی قهرآمیز 
(آن سان که در مورد تضادهای آشتی ناپذیر رایج است)، 
ممانعت به عمل می آورند.

 ****
۲
تضادهای آشتی ناپذیر 
ـ بنا بر خصلت خویش ـ 
تغییر ناپذیر نیستند.
 
۳
تضادهای آشتی ناپذیر 
می توانند 
تحت شرایط معینی
 به
 تضادهای آشتی پذیر 
بدل شوند:
 
الف
اگر 
تناسب قوا 
به
 نفع طبقه کارگر 
باشد،
 امکان آن پدید می آید 
که
 تضاد آشتی ناپذیر میان طبقه کارگر و متحدان آن با بخشی از بورژوازی 
که 
در 
مرحله گذار به سوسیالیسم هنوز مواضعی 
را 
در
 اختیار 
دارد، 
به
تدریج 
به
 تضاد آشتی پذیر 
بدل گردد
 و
 از 
طرق صلح آمیز 
حل شود.
 
۴
بغرنجی گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم
 از
 آن رو 
ست 
که 
تضادهای آشتی ناپذیر و تضادهای آشتی پذیر
 در 
جوار هم 
قرار می گیرند 
و 
بر 
هم
 تأثیر متقابل 
می گذارند.
 
۵
و 
لذا 
شناخت خصلت تضادها و تعیین متد مناسب برای حل آنها 
از
 اهمیت سیاسی مهمی
 برخوردار
 است.
 
۶
تضادهای زیر در جوامع سوسیالیستی
 که
 فارغ از منافع طبقاتی خصمانه 
اند، 
خصلت آشتی پذیر
 دارند:

الف
تضاد میان تولید و مصرف

ب
تضاد میان مالکیت سوسیالیستی درصنعت و مالکیت تعاونی در کشاورزی

پ
تضاد میان منافع فردی و منافع اجتماعی
و 
غیره.

۷
تحت رهبری حزب طبقه کارگر، 
حل این تضادها 
از 
طریق عمل مشترک کلیه اقشار جامعه 
بر 
مبنای وحدت اخلاقی ـ سیاسی و منافع مشترک 
صورت می گیرد.

۵
تضادهای سیستم نگهدار و سیستم برانداز (سیستم ستیز)

۱
بنا بر سیستمتئوری ، 
تضادهای آشتی ناپذیر جوامع طبقاتی 
به 
مقوله تضادهای سیستم برانداز
 تعلق دارند.
 
۲
تضادهای سیستم برانداز 
  به
دلیل ساختار خاص سیستم مربوطه، 
گرایش 
به 
انفجار عرصه ثباتمند سیستم
 دارند.
 
۳
تضادهای سیستم برانداز 
  نه
 فقط 
در 
جامعه، 
بلکه
 در
طبیعت
 نیز 
پدید می آیند.
 
۴
 
مثلا 
در
عناصر شیمیائی رادیو اکتیو، 
تضاد میان نیروهای کولمبی و نیروهای حافظ هسته، 
تضاد سیستم براندازی
  است 
که
 باعث تجزیه رادیو اکتیو عناصر شیمیائی
 می شود.

۵
تضادهای آشتی پذیر
 ـ برعکس ـ 
به 
مقوله تضادهای سیستم نگهدار
 تعلق دارند.
 
۶
عمل تضادهای آشتی پذیر
 برای
 وجود و توسعه سیستم مربوطه 
ضرور و الزامی
 است.
 
۷
تضادهای آشتی پذیر
  در 
چارچوب سیستم مربوطه، 
به
طور لاینقطع 
حل می شوند 
و
 مجددا تشکیل می یابند.
 
۸
تضادهای آشتی پذیر
  یا 
به 
ثبات سیستم 
می افزایند 
و 
یا
 به 
حفظ سیستم 
کمک می رسانند.
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر