۱۳۹۸ خرداد ۳, جمعه

تأملی در «تزهايی راجع به فويرباخ» (۳۴)


تزهايی راجع به فويرباخ
کارل مارکس
اديت شده توسط انگلس
(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۳، ص ۵ ـ ۷)

ترجمه و تحلیل
از
شین میم شین


تز نهم
 
حد اعلای دستاورد ماتریالیسم تماشاگر
یعنی
ماتریالیسمی 
که 
حسیت 
 را
به
مثابه کردوکار پراتیکی
درک نمی کند،
عبارت
است
از
تماشای افراد منفرد و جامعه بورژوایی.
 
۱
 
  ماتریالیسم تماشاگر
 
مارکس
در
این تز
ماتریالیسم فویرباخ
را
ماتریالیسم  قرن ۱۸ فرانسه 
(دیدرو، لامتری، دآلمبر، هلوه تیوس و هولباخ)
 را
و 
ماتریالیسم علم الاشیایی
و
غیره
را
ماتریالیسم تماشاگر
محسوب می دارد
و
حساب ماتریالیسم دیالک تیکی و تاریخی
(به انضمام تئوری شناخت مارکسیستی)
را
از
آنها
جدا می کند.
 
اما
منظور مارکس
از
مفهوم تماشاگر (مشاهده گر)
چیست؟
 
۲
  ماتریالیسم تماشاگر
 
  منظور مارکس
از
 ماتریالیسم تماشاگر،
ماتریالیسم پاسیو(منفعل)
است.
 
مارکس
در
 این 
تز
دیالک تیک پاسیو و اکتیو
(منفعل و فعال)
را
توسعه می دهد:
 
مارکس
عملا
ماتریالیسم دیالک تیکی ـ تاریخی
(به انضمام تئوری شناخت مارکسیستی)
را
ماتریالیسم  اکتیو
(اکتیویته = فعالیت مبتنی بر آگاهی)
و
ماتریالیسم های دیگر
را
ماتریالیسم پاسیو 
(منفعل، تماشاچی، به درد عمل نخور)
محسوب می دارد.
 
ذلت ماتریالیسم ماقبل ماتریالیسم دیالک تیکی ـ تاریخی
همین بوده است:
پاسیویته
(انفعال، تماشاگری)
 
   سؤال
این
است
که
دلیل این پاسیویته
چه 
بوده است؟
 
ضمنا
دلیل اکتیویته ماتریالیسم دیالک تیکی ـ تاریخی
(به انضمام تئوری شناخت مارکسیستی)
   چیست؟
 
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر