۱۳۹۸ اردیبهشت ۳۰, دوشنبه

تشبثات «تئوریکی» سوبژکتیویستی ـ پراگماتیستی سپیداران (۵)


تضاد اصلی، تضاد فرعی
احمد سپیداری
 
منبع:
نوید نو
 
تحلیلی
از
 یدالله سلطانپور

۱
تضاد 
 
سؤال
این بود
که
چرا
حریف
به
ضریح تضاد
دخیل
 بستته است؟
 
برای پیدا کردن پاسخ 
به این پرسش،
باید
پرسید:
تضاد چیست؟
 
تضاد
یکی 
از 
هزاران مفهوم فلسفی
در
گنجینه مفهومی مارکسیسم ـ لنینیسم
است.
 
کسی
که
با
توسل
به
مفهومی
از
گنجینه مفهومی مارکسیسم ـ لنینیسم،
قصد اثبات صحت خط مشی معینی
را
دارد،
یا
ریگی 
به
کفش دارد
و
یا
سواد و صداقت
ندارد.
 
ما
ضمن ترجمه و انتشار بخش اعظم مفاهیم فلسفی و سوسیولوژیکی مارکسیستی ـ لنینیستی
دهها صفحه
راجع
به
مفهوم تضاد
منتشر کرده ایم.
 
مراجعه کنید
به
تضاد
در
تارنمای دایرة المعارف روشنگری
 
۲
تضاد
 
حریف
حتی
در
آلت دست قرار دادن مفهوم فلسفی تضاد
پیگیر نبوده است.
 
سودای اصلی حریف
استفاده سوبژکتیویستی  و پراگماتیستی (مکتب اصالت سود)
از
مفهوم مثله و مخدوش تضاد
برای اثبات «تئوریکی» صحت شعار مرگ دیکتاتوری ولایی
است.
 
پیشاهنگ این استفاده سوبژکتیویستی  و پراگماتیستی  
از
مفهوم تضاد
مائوتسه دون 
بوده است.
 
لاطائلات مائوتسه دون
باید
تحلیل شوند.
 
شاید
این تحلیل
شامل حال آن هم باشد.
 
چون
خط فکری حریف
در
این زمینه
مائوئیستی
است.
 
برای کشف دلیل استفاده سوبژکتیویستی  و پراگماتیستی مائو و حریف
از
مفهوم تضاد
باید
پرسید:
تضاد چیست؟
 
۳
تضاد 
در
 فلسفه مارکسیستی ـ لنینیستی

توسعه تئوری علمی و ماتریالیستی ـ دیالک تیکی تضاد، 
به
مثابه سرچشمه و نیروی محرکه حرکت و توسعه در طبیعت و جامعه، 
به
مثابه نیروی محرکه شناخت علمی 
و 
به
مثابه متد مددکار کردوکار عملی و دگرگونساز آگاهانه انسان ها 
ـ برای اولین بار ـ
 بر
 زمینه تنها طبقه انقلابی قاطع و پیگیر در جامعه سرمایه داری
 (پرولتاریا) 
امکان پذیر گردید.

توسعه این تئوری 
و 
تحول ماتریالیستی پیگیر دیالک تیک هگل 
ـ به طور کلی ـ 
ثمره کار مارکس، انگلس و لنین
  بوده است.

مارکس و انگلس 
در 
وهله اول 
قصد تجزیه و تحلیل تضادهای مشخص زیرین جامعه سرمایه داری 
را 
داشتند:

۱
تضادهای طبقاتی

۲
تضاد میان خصلت اجتماعی تولید و فرم خصوصی مالکیت

۳
تضاد میان نیروهای مولده و مناسبات تولیدی

۴
تضاد میان فرد و جامعه
و غیره.

مارکس  
در
 آثار آغازین خود 
تحت عناوین «نقد حقوق دولتی هگل» و «نقد فلسفه حقوقی هگل ـ مقدمه» 
درک هگل 
 از 
اصل تضاد 
را 
به
مثابه سیستمی از پیوند میان انتزاعات مستقل
(انتزاعاتی که خود را مستقل ساخته اند)، 
مورد انتقاد قرار می دهد
 و 
کشف تجربی ـ مشخص تضادمندی حیات اجتماعی 
را
 وظیفه خود
 قرار می دهد،
 تا 
از 
آن، 
دورنمای توسعه مبارزه انقلابی و آماج و سمت و سوی آن
 را 
بخواند.

مارکس 
در
 اثر خود تحت عنوان «فقر فلسفه» 
فرمولبندی مفصلی
 از
 تئوری دیالک تیکی ـ ماتریالیستی تضاد 
ارائه می دهد 
و
 ضدیت آن 
را 
با  
دیالک تیک هگلی 
نشان می دهد.

تئوری تضاد 
 در 
«مانیفست حزب کمونیست» 
در
 تجزیه و تحلیل ساختار و دورنمای توسعه جامعه سرمایه داری 
برای اولین بار 
به
طور قطعی 
به 
رشته تحریر
کشیده می شود.

انگلس 
اعتبار عام تئوری تضاد 
را 
ـ قبل از همه ـ  
 به
لحاظ معرفتی ـ نظری و متدئولوژیکی 
ـ ضمن ارزیابی نتایج تحقیقات علوم منفرد (دقیقه) زمان خود ـ 
در 
آثار خویش تحت عناوین «آنتی دورینگ» و «دیالک تیک طبیعت» 
به 
اثبات می رساند.

مارکس 
 در 
اثر خود تحت عنوان «کاپیتال» 
سرمشق کلاسیکی 
از 
کاربست آموزش دیالک تیکی ـ ماتریالیستی تضاد 
عرضه می کند.

لنین  
در
 شرایط تغییر یافته گذار از سرمایه داری به امپریالیسم 
و 
با
 توجه به توسعه شتابان معارف علوم طبیعی، 
در 
نقطه عطف قرن، 
به 
دفاع از اصول مارکسیستی 
در 
مقابل رویزیونیسم در جنبش کارگری 
و
 در
 مقابل ایدئالیسم و پوزیتیویسم در علوم طبیعی 
بر می خیزد.

لنین 
در
 آثار فلسفی ـ نظری خود، 
بویژه
 در 
«ماتریالیسم و امپیریوکریتیسیسم»  
و
 در 
میراث فلسفی خود
 آموزش مارکسیستی تضاد 
را 
توسعه و تکامل هرچه بیشتر می بخشد.

آموزش تضاد دیالک تیکی 
به
مثابه وحدت اضداد واقعی 
در
 فلسفه مارکسیستی ـ لنینیستی 
حاوی اهمیت بزرگی 
است.

مارکس 
آموزش  تضاد دیالک تیکی 
را 
«سرچشمه تمامت دیالک تیک» 
می نامد.
(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۳، ص ۶۲۳، تذکره ۴۱)

لنین 
در 
 این آموزش مارکس، 
«هسته دیالک تیک»
 را
 می بیند.
(لنین، «مجموعه آثار»، جلد ۳۸، ص ۲۱۴)

۴
  
مارکس 
آموزش  تضاد دیالک تیکی 
را 
«سرچشمه تمامت دیالک تیک» 
می نامد.

لنین 
در 
 این آموزش مارکس، 
«هسته دیالک تیک»
 را
 می بیند.
 
دلیل استفاده سوبژکتیویستی  و پراگماتیستی مائو و حریف
از
مفهوم تضاد
همین جا 
ست:
تضاد
بهترین وسیله تئوریکی
برای
فرار از دیالک تیک
است.

دیالک تیک
چیست؟

۵
دیالک تیک
یعنی
همبایی و ستیز همزمان اقطاب متضاد
 
دیالک تیک
یعنی
وحدت اضداد

با
حذف دیالک تیک 
به
ترفند تضاد
ضمن تحریف تضاد
می توان
هر خرافه ای 
را
اثبات «تئوریکی»
کرد.

کسب و کار مائو
بازی
با
تضادهای مختلف بوده
است.

حریف 
هم
 در 
این «تحلیل» 
از 
دهها تضاد دیالک تیکی
فقط تضاد اصلی وفرعی
را
به 
خدمت گرفته 
و
بعد
به 
طرز سوبژکتیویستی و پراگماتیستی
تحریف کرده است.

ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر