۱۳۹۸ اردیبهشت ۳۰, دوشنبه

مناسبات تولیدی


  مناسبات تولیدی 
 پروفسور دکتر گونتر هیدن

برگردان
شین میم شین


۱
·      مناسبات تولیدی عبارت است از سیستمی از مناسبات اجتماعی که انسان ها ـ به طور اوبژکتیو ـ در روند تولید برقرار می سازند. 

الف
·      انسان ها به قول انگلس، «تنها از طریق شیوه معینی از همکاری و مبادله ی متقابل کردوکار خود، تولید می کنند.

ب
·      انسان ها برای تولید، مناسبات و روابطی را با یکدیگر برقرار می سازند و تنها در این روابط  و مناسبات اجتماعی است که تأثیرگذاری بر طبیعت جامه عمل می پوشد، یعنی تولید انجام می یابد.»

ت
·      مناسبات تولیدی در هر نظام اجتماعی، کل واحدی را تشکیل می دهد که خصلت و حرکت آن به وسیله بخش های بنیادی و روابط ساختاری ماهوی میان این بخش ها تعیین می شود.

اجزای متشکله مناسبات تولیدی

·      مناسبات تولیدی شامل عوامل زیر می شود:

۱
·      روابط انسان ها در روند تولید و قبل از همه، مناسبات مالکیت.

۲
·      مناسبات مبادله ی کردوکارها.

۳
·      همکاری.

۴
·      تقسیم کار.

۵
·      جایگاه گروه های اجتماعی و طبقات مختلف در تولید و روابط میان آنها.

۶
·      مناسبات توزیع.
*****

۲
·      مناسبات مالکیت در تمامت مناسبات تولیدی نقش تعیین کننده و اصلی را به عهده دارد.

۳
·      مناسبات مالکیت نشان می دهد که وسایل تولید از آن کیست.

۴
·      مناسبات مالکیت نحوه و نوع وحدت مولدین با وسایل تولید را، یعنی نوع مناسبات تولیدی را تعیین می کنند.

۵
·      مناسبات مالکیت مسلط، تعیین کننده خصلت کلی فرماسیون اجتماعی مربوطه است.

۶
·      هر تغییر بنیادی در مناسبات اجتماعی مستلزم تغییر بنیادی در مناسبات مالکیت بر وسایل تولید است.

۷
·      مناسبات تولیدی ـ به مثابه مناسبات بنیادی هر جامعه ـ همزمان فرم حرکت اجتماعی نیروهای مولده را تشکیل می دهد و در جامعه طبقاتی، خصلت طبقاتی دارد.

·      (میان مناسبات تولیدی و نیروهای مولده رابطه دیالک تیکی فرم و محتوا برقرار است.
·      به عبارت دیگر، دیالک تیک مناسبات تولیدی و نیروهای مولده به معنی بسط و تعمیم دیالک تیک فرم و محتوا ست.
·      دیالک تیک فرم و محتوا به خطه ماتریالیسم دیالک تیکی تعلق دارد و دیالک تیک مناسبات تولیدی و نیروهای مولده به خطه ماتریالیسم تاریخی.
·      یعنی اولی عامتر و فراگیرتر و کلی تر از دومی است.
·      منظور از بسط و تعمیم، یعنی گذار از عام (کل هستی) به خاص (جامعه) است. مترجم)

۸
·      مناسبات تولیدی، مناسبات اوبژکتیو (عینی) و مادی اند.

·      (اوبژکتیو یعنی مستقل از انسان ها و اراده و میل و هوس آنها بودن.
·      مادی یعنی وجود واقعی ـ عینی داشتن.
·      مادی ضد دیالک تیکی فکری است.
·      مادی قلمداد کردن مناسبات تولیدی را ما مدیون لنین هستیم.
·      مناسبات تولیدی علیرغم اینکه به دیده نمی گذرد، وجود عینی دارد. مترجم)

۹
·      فرم اجتماعی و تاریخی ـ مشخص مناسبات تولیدی بسته به سطح توسعه نیروهای مولده تعیین می شود.

۱۰
·      مناسبات تولیدی نیز ـ بنوبه خود ـ بر نیروهای مولده تأثیر پیش برنده و یا بازدارنده اعمال می کند.

·      (اینجا هم سخن از تأثیر فرم بر محتوا ست، اگرچه نقش تعیین کننده در دیالک تیک فرم و محتوا، از آن محتوا ست، ولی فرم هرگز هیچ واره و هیچ کاره نیست.
·      نقش تعیین کننده در دیالک تیک مناسبات تولیدی و نیروهای مولده از آن نیروهای مولده است.
·      این اما بدان معنی نیست که مناسبات تولیدی ـ به مثابه فرم ـ در نیروهای مولده ـ به مثابه محتوا ـ متقابلا تأثیر نگذارد.
·      در هیچ دیالک تیکی قطب منفعل و هیچکاره و بی بو و خاصیت وجود ندارد. مترجم)

۱۱
·      توسعه جامعه بشری دو فرم اصلی از مناسبات تولیدی را به خود دیده است:

الف
·      مناسبات تولیدی مبتنی بر همکاری و کمک متقابل، که بر مالکیت اجتماعی بر وسایل تولید استوارند.

ب
·      مناسبات تولیدی مبتنی بر استثمار و ستم بر مردم از سوی اقلیت به لحاظ اقتصادی و سیاسی حاکم، که بر مالکیت خصوصی بر وسایل تولید استوارند.

۱۲
·      در فاصله میان این دو فرم اصلی مناسبات تولیدی، مناسبات گذار از یکی به دیگری نیز وجود داشته اند.

۱۳
·      بر بنیان مناسبات تولیدی حاکم، در توسعه تاریخی جامعه بشری پنج نوع اصلی از مناسبات تولیدی، به شرح زیر وجود داشته است:

الف
·      همبود اولیه (جامعه اشتراکی اولیه)

ب
·      برده داری

ت
·      فئودالیسم

پ
·      سرمایه داری

ج
·      سوسیالیسم و کمونیسم.

۱۴
·      هر شیوه تولیدی از وحدت دیالک تیکی نیروهای مولده و مناسبات تولیدی تشکیل می یابد.

·      مراجعه کنید به شیوه تولید، نیروهای مولده در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر