۱۴۰۲ بهمن ۲۹, یکشنبه

خود آموز خود اندیشی (۸۹۰)

Bild

شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شو

مقدمه

بخش اول

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۷۸)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!
 

۱

خوشا وقت شوریدگان غمش

اگر زخم بینند و گر مرهمش

معنی تحت اللفظی:

مشخصه عاشق جماعت،

شوریده بودن از غم معشوق است.

فرق هم نمی کند که معشوق به آنان زخم بزند

و یا بر زخمشان مرهم بنهد.

 

 

سعدی و حافظ و عرفان به طور کلی

به دلایل مختلف به این تبهکاری تئوریک (نظری) مبادرت می ورزند و راه را برای تبهکاری ها و جنایات عملی هموار می سازند.

 

آنچه به ظاهر انسانی و انقلابی جلوه می کند،

در واقع ضد انسانی و ارتجاعی است.

توانگر و گدا، آزادی و اسارت در خارج از تخیل شاعر، وجود عینی ـ واقعی دارند

و

 انکار این تضادهای دیالک تیکی

 به معنی عوامفریبی و به نیت حفظ و تحکیم وضع موجود است.

 

حافظ

شیر در بادیه عـشـق تو روباه شود

آه از این راه که در وی خطری نیست که نیست

 معنی تحت اللفظی:

عشق تو سبب استحاله شیر به روباه می شود.

در راه عشق، از خطری خبری نیست.

 

حافظ

در این بیت غزل،

به انکار دیالک تیک شیر و روباه می پردازد که یکی دیگر از فرم های تعمیم دیالک تیک فراز و فرود (طبقه حاکمه و توده) است.

 

ما این شیوه کار حافظ را یکسان انگاری می نامیم.

 

حافظ

همه اضداد هستی را یکسان قلمداد می کند،

 تا در نهایت، اختلافات چرکین طبقاتی را سرپوش نهد و وضع موجود را قابل تحمل سازد.

حافظ که با گرایشات ضد فئودالی و پانته ئیستی عرفان در زمان خود در نبرد بی آتش بس قرار دارد،

جنبه های خردستیز آن را بیشرمانه ترویج و توسعه می دهد.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر