پروفسور دکتر گونتر هیدن
برگردان
شین میم شین
ب
فرم های توجیه ایده ئولوژیکی راسیسم
۱
· فرم های توجیه ایده ئولوژیکی راسیسم نیز گوناگونند.
۲
· راسیسم علاوه بر فرم های تاریخی سابق، پایگاه ایده ئولوژیکی و اجتماعی واقعی اش را و ترویج بین المللی اش را در اواخر قرن نوزدهم میلادی کسب کرده است:
· علت آن عبارت بود از گذار سرمایه داری به مرحله امپریالیستی اش.
۳
· با راسیسم، گرایش عملی ـ سیاسی و ایده ئولوژیکی بورژوازی ارتجاعی و نمایندگان آن تعیین می شود:
· با تحریف معارف معینی از حوزه علوم طبیعی و حقایق امور تاریخی ـ اجتماعی معین، راهی برای توجیه استثمار و ستم داخلی و خارجی و امکان غلبه بر تضادهای در حال رشد یافته می شود.
۴
· ایده ئولوژی نژادی در حال حاضر در نظرات فلسفی، اخلاقی، اجتماعی ـ سیاسی و غیره ایده ئولوژی بورژوائی در وهله اول تحت تأثیر اویژنیک (علم بررسی بیماری های ارثی) اشاعه می یابد.
۵
· ایده ئولوژی نژادی، استدلالات بیولوژیکی را در حیات جامعتی مورد استفاده قرار می دهد، طبقات استثمارگر را به درجه قشر رهبران «طبیعی» ارتقا می دهد و برای توجیه حاکمیت آنان بر «فقرای پست» مورد سوء استفاده قرار می دهد.
۶
· در رابطه ای تنگاتنگ با سوسیال ـ داروینیسم و همراه با تجاوزطلبی روزافزون امپریالیسم در داخل و خارج تجلیل از «نژاد سرور» استثمارگر ـ به طرزبیمارگونه ای ـ اشاعه می یابد و کار به تجلیل از تربیت نژاد جنگنده و جنگ طلب (نیچه، سورل) می رسد و توجیهی برای جنگ های امپریالیستی، قتل عام های استعماری و قساوت های فاشیستی علیه طبقه کارگر و اقشار اجتماعی دیگر یافته می شود.
· (چمبرلین، روزنبرگ، گریم، فوگت)
۷
· راسیسم بهانه و توجیه ایده ئولوژیکی برای کشتار خلق ها توسط امپریالیسم را فراهم آورده است.
۸
· راسیسم بخشی از ایده ئولوژی تجاوزگرانه و سیاست جنگ طلبانه امپریالیستی بوده است.
۹
· شاخص اصلی سیاسی ـ ایده ئولوژیکی راسیسم عبارت است از پیوند تنگاتنگ آن با آنتی کمونیسم از آغاز عصر مدرن (نخست به ویژه در آلمان فاشیستی) و استحاله آن به ابزار خونین ترور داخلی (علیه یهودی ها در آلمان، علیه سیاهان در ایالات متحده آمریکا، آفریقای جنوبی و زیمبابوه).
۱۰
· فرم نازیستی ایده ئولوژی نژادی فاشیسم هیتلری (یهود آزاری نژادی، آنتی بلشویسم و اسطوره خون و زمین) که میان خلق ها رسوا شده بود، نتوانست پس از سال ۱۹۴۵ میلادی در کشورهای امپریالیستی حفظ و یا به قدرت برسد، اما توانست به ویژه در آلمان فدرال به مثابه یهود آزاری و آنتی کمونیسم همراه با سیاست انتقام جوئی بورژوازی بزرگ حاکم توسعه و رواج یابد.
۱۱
· راسیسم ـ به لحاظ علمی ـ نظریه ای کاملا بی پایه و باطل است.
۱۲
· تعلق کلیه انسان های امروزی به نوع واحد اثبات شده است.
· اگرچه هنوز نحوه و زمان انشعاب گروه های مختلف انسانی احتیاج به تحقیق و توضیح دارد.
۱۳
· علاوه بر این، طبقه بندی گروه های انسانی به نژادها (گروه های اصلی و فرعی) تنها به مثابه وسیله کمکی برای تشکیل یک سیستم بیولوژیکی (زوئولوژیکی) جهت مطالعه تفاوت های (مورفولوژیکی و فونکسیونی) طبیعی و تکامل کلیه گروه های انسانی عمدتا به شاخص های بیولوژیکی مربوط می شوند.
۱۴
· چسباندن نژاد به ارزش، یعنی تعیین ارزش انسان ها بر مبنای تعلقات نژادی، همانقدر سوبژکتیویستی، ضد علمی، باطل، بی پایه و ضد انسانی است که ادعای نژاد خالص و پستی ناشی از اختلاط نژادهای انسانی.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر