۱۴۰۲ بهمن ۲۵, چهارشنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (ت) تئوری نژادی (۲) (بخش آخر)


پروفسور دکتر گونتر هیدن

برگردان

شین میم شین

 

ب

فرم های توجیه ایده ئولوژیکی راسیسم

 

۱

·    فرم های توجیه ایده ئولوژیکی راسیسم نیز گوناگونند.

 

۲

·    راسیسم علاوه بر فرم های تاریخی سابق، پایگاه ایده ئولوژیکی و اجتماعی واقعی اش را و ترویج بین المللی اش را در اواخر قرن نوزدهم میلادی کسب کرده است:

·    علت آن عبارت بود از گذار سرمایه داری به مرحله امپریالیستی اش.

 

۳

·    با راسیسم، گرایش عملی ـ سیاسی و ایده ئولوژیکی بورژوازی ارتجاعی و نمایندگان آن تعیین می شود:

·    با تحریف معارف معینی از حوزه علوم طبیعی و حقایق امور تاریخی ـ اجتماعی معین، راهی برای توجیه استثمار و ستم داخلی و خارجی و امکان غلبه بر تضادهای در حال رشد یافته می شود.

 

۴

·    ایده ئولوژی نژادی در حال حاضر در نظرات فلسفی، اخلاقی، اجتماعی ـ سیاسی و غیره ایده ئولوژی بورژوائی در وهله اول تحت تأثیر اویژنیک (علم بررسی بیماری های ارثی) اشاعه می یابد.

 

۵

·    ایده ئولوژی نژادی، استدلالات بیولوژیکی را در حیات جامعتی مورد استفاده قرار می دهد، طبقات استثمارگر را به درجه قشر رهبران «طبیعی» ارتقا می دهد و برای توجیه حاکمیت آنان بر «فقرای پست» مورد سوء استفاده قرار می دهد.

 

۶

·    در رابطه ای تنگاتنگ با سوسیال ـ داروینیسم و همراه با تجاوزطلبی روزافزون امپریالیسم در داخل و خارج تجلیل از «نژاد سرور» استثمارگر ـ به طرزبیمارگونه ای ـ اشاعه می یابد و کار به تجلیل از تربیت نژاد جنگنده و جنگ طلب (نیچه، سورل) می رسد و توجیهی برای جنگ های امپریالیستی، قتل عام های استعماری و قساوت های فاشیستی علیه طبقه کارگر و اقشار اجتماعی دیگر یافته می شود.

·    (چمبرلین، روزنبرگ، گریم، فوگت)

 

۷

·    راسیسم بهانه و توجیه ایده ئولوژیکی برای کشتار خلق ها توسط امپریالیسم را فراهم آورده است.

 

۸

·    راسیسم بخشی از ایده ئولوژی تجاوزگرانه و سیاست جنگ طلبانه امپریالیستی بوده است.

 

۹

·    شاخص اصلی سیاسی ـ ایده ئولوژیکی راسیسم عبارت است از پیوند تنگاتنگ آن با آنتی کمونیسم از آغاز عصر مدرن (نخست به ویژه در آلمان فاشیستی) و استحاله آن به ابزار خونین ترور داخلی (علیه یهودی ها در آلمان، علیه سیاهان در ایالات متحده آمریکا، آفریقای جنوبی و زیمبابوه).

 

۱۰

·    فرم نازیستی ایده ئولوژی نژادی فاشیسم هیتلری (یهود آزاری نژادی، آنتی بلشویسم و اسطوره خون و زمین) که میان خلق ها رسوا شده بود، نتوانست پس از سال ۱۹۴۵ میلادی در کشورهای امپریالیستی حفظ و یا به قدرت برسد، اما توانست به ویژه در آلمان فدرال به مثابه یهود آزاری و آنتی کمونیسم همراه با سیاست انتقام جوئی بورژوازی بزرگ حاکم توسعه و رواج یابد.

 

۱۱

·    راسیسم ـ به لحاظ علمی ـ نظریه ای کاملا بی پایه و باطل است.

 

۱۲

·    تعلق کلیه انسان های امروزی به نوع واحد اثبات شده است.

·    اگرچه هنوز نحوه و زمان انشعاب گروه های مختلف انسانی احتیاج به تحقیق و توضیح دارد.

 

۱۳

·    علاوه بر این، طبقه بندی گروه های انسانی به نژادها (گروه های اصلی و فرعی) تنها به مثابه وسیله کمکی برای تشکیل یک سیستم بیولوژیکی (زوئولوژیکی) جهت مطالعه تفاوت های (مورفولوژیکی و فونکسیونی) طبیعی و تکامل کلیه گروه های انسانی عمدتا به شاخص های بیولوژیکی مربوط می شوند.

 

۱۴

·    چسباندن نژاد به ارزش، یعنی تعیین ارزش انسان ها بر مبنای تعلقات نژادی، همانقدر سوبژکتیویستی، ضد علمی،  باطل، بی پایه و ضد انسانی است که ادعای نژاد خالص و پستی ناشی از اختلاط نژادهای انسانی.   

 

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر