ویرایش و تحلیل
از
فریدون ابراهیمی
﴿لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا ۚ لَهَا مَا كَسَبَتْ
وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ ۗ رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِينَا
أَوْ أَخْطَأْنَا ۚ رَبَّنَا وَلَا تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْرًا كَمَا
حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِنَا ۚ رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلْنَا
مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ ۖ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا
ۚ أَنتَ مَوْلَانَا فَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ﴾
[ البقرة: ۲۸۶]
خدا
هيچ كس را جز به اندازه طاقتش مكلّف نمىكند.
نيكيهاى هر كس از آن خود
اوست و بديهايش از آن خود اوست.
اى پروردگار ما،
اگر فراموش كردهايم يا
خطايى كردهايم، ما را بازخواست مكن.
اى پروردگار ما،
آن گونه كه بر
امّتهاى پيش از ما تكليف گران نهادى، تكليف گران بر ما منه و آنچه را كه
طاقت آن نداريم، بر ما تكليف مكن.
گناه ما ببخش و ما را بيامرز و بر ما
رحمت آور.
تو مولاى ما هستى.
پس ما را بر گروه كافران پيروز گردان.
این آخرین آیه سوره بقره است:
۱
خدا
هيچ كس را جز به اندازه طاقتش مكلّف نمىكند.
کریم
در این حکم (جمله)
دیالک تیک طاقت و تکلیف
را
می آموزد:
الله
بندگانش را به اندازه طاقت شان، مکلف می سازد.
هر که بامش بیش، برفش بیشتر.
۲
نيكيهاى هر كس از آن خود
اوست و بديهايش از آن خود اوست.
محتوای این حکم کریم
را
دیالک تیک تهدید و تطمیع تشکیل می دهد:
اعمال افراد در نامه اعمال شان دقیقا ثبت می شود، خواه اعمال نیک باشند و خواه اعمال بد.
خواه ثواب باشند و خواه گناه.
۳
اى پروردگار ما،
اگر فراموش كردهايم يا
خطايى كردهايم، ما را بازخواست مكن.
یکی از ایرادات فرمال قرآن کریم،
فرمولبندی معیوب آیات است:
مثلا
فاعل این جمله معلوم نیست.
ضمنا
وقتی کریم در حال تبیین احکامی است،
قاعدتا
کسانی وسط حرفش می دوند و لب به التماس دعا می گشایند.
و
نمی دانند که کسی، دیگری را به جرم فراموش کردن تکلیفی و یا خطا در انجام تکلیف
مورد بازخواست، قرار نمی دهد.
چه رسد به الله.
۴
اى پروردگار ما،
آن گونه كه بر
امّتهاى پيش از ما تكليف گران نهادى، تكليف گران بر ما آنه و آنچه را كه
طاقت آن نداريم، بر ما تكليف مكن.
فاعل نامعلوم این جمله این ایه
عملا
برای الله تعیین تکلیف می کند.
برای اللهی که کریم پیشایپش گفته است که الله تکلیف هر کس را متناسب با طاقت او تعیین می کند.
۵
گناه ما ببخش و ما را بيامرز و بر ما
رحمت آور.
تو مولاى ما هستى.
اکنون
الله به مثابه مولا معرفی می شود و بشریت به مثابه بنده.
مولا
یعنی ارباب بنده دار.
بندگان در این جمله از ارباب بنده دار می خواهند که بر آنها رحم کند و از تقصیرات شان بگذرد.
۶
پس ما را بر گروه كافران پيروز گردان.
الله
ضمنا باید بندگان مؤمنش را بر کفار چیره سازد.
اینجا نیز هیچکارگی بشر و همه کارگری الله
مطرح می شود.
جامعه برده داری
را
بهتر از این نمی توان تصور و تصویر کرد.
بردگان
فاقد سوبژکتیویته اند.
اوبژکت مطلق اند.
اصلا
آدم نیستند.
ابزارند.
پایان سوره بقره
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر