۱۴۰۱ آذر ۱۶, چهارشنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (پ) پلورالیسم (کثرت گرایی، ضد مونیسم)


   پروفسور دکتر مانفرد بور

برگردان

شین میم شین 

 

۱

·      پلورالیسم (کثرت گرائی) در واقع به معنی آموزه تعدد و آموزه کثرت است.

 

۲

·      پلورالیسم ضد مونیسم است.

 

۳

·      «پلورالیسم» نامی است برای طبقه ای از نگرش های ایدئالیستی که منکر وحدت جهان اند و به جای آن کثرت را به مثابه تعین اساسی واقعیت مطرح می سازند.

 

۴

·      پلورالیسم این کثرت را به مثابه کثرت و تعدد ماهیت ها و یا لایه های وجودی مستقل فاقد پیوند درونی و فاقد قوانین و قانونمندی های فراگیر می داند.

 

۵

·      نام «پلورالیسم» برای اولین باردر آثار کریستیان ولف برای نشان دادن فلسفه هائی به کار رفت که برای توضیح جهان بیش از یک ماهیت در نظر می گیرند و در نقطه عطف قرن نیز به همان معنا از سوی جیمز در ادبیات فلسفی بورژوائی وارد شد و استعمال و اشاعه پیدا کرد.

 

۶

·      گرایش به پلورالیسم ضمن رد مونیسم در فلسفه بورژوائی واپسین ودر مکاتب زیر فلسفه امپریالیستی وسیعا رواج دارد:

 

الف

·      در فلسفه ارزش مکتب نئوکانتیانیستی جنوب غربی آلمان

 

ب

·      در فلسفه حیات

پ

·      در نئوتومیسم.

 

۷

·      جهان بینی های پلورالیستی مهم به شرح زیرند:

 

الف

·      پراگماتیسم  

ب

·      پرسونالیسم  

پ

·      امپیریسم منطقی (پوزیتیویسم).

 

۸

·      «پلورالیسم» به معنای من در آوردی آن از سوی رویزیونیسم مدرن به مثابه کلمات قصار علیه وحدت و یکپارچگی مارکسیسم ـ لنینیسم به کار می رود.

 

۹

·      رویزیونیسم مدرن (به ویژه ارنست فیشر)، خواهان «مارکسیسم پلورالیستی» است.

·      منظور مارکسیسمی است که فاقد اصول اساسی زیرین خود باشد:

 

الف

·      آموزه مربوط به طبقات و مبارزه طبقاتی،

 

ب

·      آموزه مربوط به دیکتاتوری پرولتاریا  

 

پ

·      آموزه مربوط به نقش رهبری طبقه کارگر و حزب مارکسیستی ـ لنینیستی آن.

 

۱۰

·      به نظر رویزیونیست های مدرن، نمایندگان این «مارکسیسم پلورالیستی» را روشنفکران تشکیل می دهند.

·      زیرا آنها در ساختارهای اجتماعی مدرن (بنا بر نظریه جامعه شناسی دانش) به اصطلاح «شناور بر فراز طبقات اجتماعی» اند. 

 

۱۱

·      هدف اصلی از تشکیل «مارکسیسم پلورالیستی» عبارت بود از جدا کردن عمدی مارکسیسم از جنبش کارگری انقلابی، ایجاد تفرقه و تشتت در احزاب مارکسیستی ـ لنینیستی و در نتیجه تشکیل ضد انقلاب در اردوگاه سوسیالیستی جهانی.

 

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر