۹
مارکس و انگلس
آن سان که انگلس به طرز خشنی فرمول بندی می کند،
از
«این پاچه خواری» مؤلفین مقاله در «سالنامه علوم اجتماعی و سیاست اجتماعی»
خشمگین بودند.
مارکس و انگلس
نامه اعتراضی مفصلی به رشته تحریر در آوردند،
و
در ماه سپتامبر سال ۱۸۷۹
به
ببل و لیبکنشت و براکه
فرستادند.
این نامه به «نامه دست به دست شونده» معروف است.
این نامه
یکی از مهم ترین اسناد راجع به نقش حزب و ضرورت مبارزه اصولی بر ضد هر نوعی از اوپورتونیسم
به
قلم مارکس و انگلس
است.
مارکس و انگلس
نیت مؤلفین مقاله در «سالنامه علوم اجتماعی و سیاست اجتماعی»
را
صریحا
تحت تابعیت بورژوازی در آوردن طبقه کارگر و حزب سیاسی کارگری المان
دانسته بودند:
«میانجیگری و دلالی عمومی
به
عوض موضعگیری اوپوزیسیونی قاطعانه و سرسختانه.
جلب اعتماد رژیم و بورژوازی و به دست اوردن دل رژیم و بورژوازی
به
عوض مبارزه بر ضد رژیم و بورژوازی.
تبعیت زبونانه و اعتراف پایینی ها به خطا و خریت خویش
به
عوض مقاومت سماجت آمیز در مقابل بدرفتاری های بالایی ها.
تفسیر کلیه تضادهای جبری تاریخی
به
عنوان سوء تفاهمات.
ختم کل بحث در این شعار
که
مخالفتی در بین نیست و وحدت نظر حاکم است.»
(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۳۴، ص ۴۰۵)
(اکنون دیری است که بورژوازی امپریالیستی
به ویژه پس از شکست انقلاب اکتبر
به همین آماج مؤلفین مقاله در «سالنامه علوم اجتماعی و سیاست اجتماعی» رسیده است.
احزاب سوسیالیست و سوسیال ـ دموکرات و کار و سندیکاهای کارگری در کشورهای امپریالیستی
عینا و عملا
تحت تابعیت بورژوازی اند.
مترجم)
مارکس و انگلس
با این کلمات
مشخصه بنیادی اوپورتونیسم در کلیه فرم های بروزش
را
تبیین داشتند.
چیزی که کماکان معتبر است.
نامه دست به دست شونده
انتظار مارکس و انگلس را برآورده ساخت.
رهبران انقلابی کارگران المان
نیز
با
وحدت آراء
مقاله اوپورتونیست ها در «سالنامه علوم اجتماعی و سیاست اجتماعی» را محکوم ساختند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر