درون هر کسی نغمهای هست
که او را این سو و آن سو میدواند
تا نیزنی بیاید که
نغمهی او را بنوازد
و او خودش را
در نغمهی خویش فراموش کند.
بیژن الهی
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد
ژاله اصفهانی
بالاخره کدامیکی؟
هر کسی نغمه درونی خود را دارد
که
خودش می خواند و می رود
و
یا کس دیگری می نوازد و می رود؟
حقیقت این است
که
فرد
به تنهایی
وجود ندارد.
فرد
در
دیالک تیک فرد و جامعه
وجود دارد.
به همین دلیل
نغمات
نه
نغمات فردی
بلکه
نغمات نوعی
نغمات قومی
نغمات قبیلتی
نغمات ملی
نغمات طبقاتی
اند.
و
هر کس
نغمه نوعی، قومی، قبلتی، ملی و طبقاتی اش
می نوازد و می خواند
و
وحدت همه کسان
در
صحنه
(جامعه)
است
که
تعیین کننده نغمات و نظرات و حرکات و سکنات
است.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر