۱۴۰۰ شهریور ۱۳, شنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (الف) امکان (۵)

Thumbnail

 پروفسور دکتر گونتر کروبر

برگردان

شین میم شین
 

 

۳

امکان انتزاعی (مجرد)

 

۱

·      امکان انتزاعی، امکانی را می نامند که به لحاظ منطقی خالی از تناقض باشد و با قوانین عینی نیز در تضاد نباشد، ولی شرایط مشخص برای تحقق آن هنوز فراهم نیامده باشد.

 

۲

·      مثلا سفر آخر هفته به کره مریخ یک امکان انتزاعی است، همان طور که ساختمان سوسیالیسم در سال جاری در استرالیا.

 

۳

·      با فراهم آمدن و یا فراهم آوردن شرایط لازم، امکان انتزاعی می تواند به امکان رئال (واقعی و مشخص) بدل شود.

 

۴

امکان رئال (واقعی و مشخص)

 

۱

·      امکان رئال مبتنی است بر زیر مجموعه ای (زیرکمپلکسی) از شرایط ضرور تحقق یافته.

 

۲

·      امکان رئال اما تنها زمانی به واقعیت بدل خواهد شد که  به اندازه کافی از مجموعه شرایط آن تحقق بیابد.

 

۳

·      در چنین صورتی، امکان رئال بالضروره به واقعیت بدل می شود.

 

۴

·      از این رو، می توان گفت که واقعیت عبارت است از وحدت امکان و ضرورت.

 

۵

·      مارکس در تئوری هائی راجع به اضافه ارزش، در مثال توسعه بحران در جامعه سرمایه داری، مورد کلاسیکی از تبدیل امکان انتزاعی به امکان رئال (واقعی و مشخص) و سپس به واقعیت را تشریح می کند:

 

۱

·      اولین فرم بحران، به مثابه امکان انتزاعی آن، از استحاله صرف کالا ـ پول ـ کالا پدید می آید، که در آن پول به عنوان وسیله گردش (سرمایه) ظاهر می شود و خرید و فروش می توانند از هم جدا شوند.       

 

۲

·      «امکان انتزاعی و عام بحران معنائی جز انتزاعی ترین فرم بحران ندارد، فرمی بی محتوا و فاقد موتیو محتوامندی از آن.»

 

۳

·      فرم دوم بحران، باز هم به مثابه امکان انتزاعی آن، از فونکسیون پول به عنوان وسیله پرداخت ناشی می شود.

۴

·      پول در این مورد، در دو گشتاور به لحاظ زمانی مجزا از هم و متفاوت، در دو فونکسیون مختلف نقش بازی می کند که آندو هم می توانند از هم مجزا شوند.

 

۵

·      «این فرم ها هم هردو هنوز کاملا انتزاعی اند، اگر چه فرم دوم نسبت به فرم اول، مشخص تر است.»  

 

۶

·      هر دو فرم بحران در تولید کالائی ساده به عنوان امکان انتزاعی وجود دارند.

 

۷

·      مارکس نشان می دهد که این امکان های انتزاعی بحران چگونه تضادهای موجود در گردش کالا و پول در اقتصاد کالائی ساده را با گذار به شیوه تولیدی سرمایه داری به طور خودپو بازتولید می کنند و بدین سان شرایطی پدید می آید که در آن، امکان انتزاعی بحران به امکان رئال (واقعی و مشخص) و سرانجام به واقعیت بدل می شود.

·      (مارکس و انگلس، «کلیات»، ص ۲۶۵، ۵۱۰)

 

****

 

۶

·      وابستگی امکان به شرایط لازم، بدان معنی است که هر امکان انتزاعی نمی تواند به یک امکان رئال (واقعی و مشخص) و سپس به واقعیت بدل شود.

 

۷

·      هر امکان رئال می تواند بسته به شرایط مشخص، به انحاء مختلف جامه واقعیت در بر کند.

 

۸

·      تبدیل امکان رئال تحت شرایط معین به واقعیت معین، فقط بنا بر ضرورت صورت نمی گیرد، بلکه علاوه بر آن، همزمان گشتاوری از تصادف نیز در وقوع ان دخیل است.

 

۹

·      بنابرین، امکان به واقعیت پیوسته (امکان واقعیت یافته، بالقوه بافعل گشته) عبارت است از وحدت دیالک تیکی ضرورت و تصادف.

 

ادامه دارد.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر