دعای گل سرخ
(شعری از پارتیزان سنگرهای سرخ گل سرخ)
سیاوش کسرایی
آفتابا
مدد کن
که
امروز
باز بالنده تر قد برآرم
باز بالنده تر قد برآرم
یاری ام ده
که
رنگین تر از پیش
تن به لبخند گرمت سپارم
تن به لبخند گرمت سپارم
چشم من
ـ شب همه شب ـ
نخفته است
آفتابا،
قدح واژگون کن
گونه ی رنگ شب شسته ام
گونه ی رنگ شب شسته ام
را
ساقی پاکدل
ساقی پاکدل
پر
ز
خون کن
گر تغافل کنی،
ریشه من
در دل خاک، رنجور گردد
در دل خاک، رنجور گردد
بازوان مرا یاوری کن
تا نیایشگر نور گردد
تا نیایشگر نور گردد
تا بهایی ز گلچین، ستانم
خارهایم برویان، فراوان
خارهایم برویان، فراوان
بر
تنم
ای همه مهربانی
خارهای فراوان برویان
خارهای فراوان برویان
شادی ام بخش و آزادگی ده
تا
تا
زمین تو
دلجو کنم من
پر گشایم به روی چمن ها
باغ های تو
خوشبو کنم من
ابر
بر
آسمان
می نویسد:
«عمر کوتاه و شادی چه بی پا ست.»
«عمر کوتاه و شادی چه بی پا ست.»
بی سر و پا
نمی داند
افسوس
شبنم زود میرا چه زیبا ست
شبنم زود میرا چه زیبا ست
با شکوفایی من بر آمد
زین همه مرغ خاموش آواز
زین همه مرغ خاموش آواز
پای
منگر
ز
من
مانده در گل
عطر ها بنگر از من به پرواز
بر سرا پرده ام
گرچه کوچک
آسمان
آسمان
چتر آبی
گرفته است
وین دل تنگ
در
دامن کوه
خانه ای آفتابی
خانه ای آفتابی
گرفته است
آفتابا
غروب تو
دیدم
خیز از خواب و کم کم سحر کن
سرد بوده است، جان من
اینجا
گرم کن جان من
گرم کن جان من
گرم تر کن
پایان
ویرایش
از
تارنمای دایرة المعارف روشنگری
با
سپاس
از
منصور و مسعود
درود
پاسخحذفلطفاً اشعار و مطالب تان را برایم بفرستید🙏