(ناگفته های حزب توده)
قسمت اول
https://www.youtube.com/watch?v=rKV5cknVIP8&t=883s
تحلیلی
از
گاف سنگزاد
شخصیت توده ای بعدی
فرج الله میزانی
(جوانشیر)
است:
۱
شرزه شیر شجاع دیار آتش ها
بیوگرافی خود
را
با
عضویت در حزب توده ایران
آغاز می کند:
در
سال ۱۳۲۴
به
عضویت
حزب توده ایران
حزب توده ایران
در آمده است.
سؤال
این است
که
چرا و به چه دلیل
فردی
باید
بیوگرافی خود
را
از
عضویت در حزبی
آغاز کند؟
از
دو حالت
قصه خالی نیست:
الف
یا
اجامر طبقه حاکمه
چنین فرمان داده اند.
ب
و
یا
خود فرماندهان توده
چنین تصمیم گرفته اند.
۲
اگر
اجامر طبقه حاکمه
چنین خواسته اند،
این به نیت بیوگرافی زدایی
از
سران و سرداران حزب توده ایران
بوده است.
در
غیر این صورت
بدان معنی است
که
سران و سرداران توده
فقط
آن بخش از حیات حاصلخیز خود
را
«عمر محسوب می دارند»
که
وقف رزم رهایی بخش توده کرده اند.
۳
جوانشیر
از
سال ۱۳۳۶
مجبور به مهاجرت گشته است.
عضو هیئت سیاسی، هیئت دبیران و مسئول تشکیلات کل حزب بوده است.
جوانشیر
مسئول
رادیو پیک ایران بوده است
و
به
امر روشنگری کمر بسته است.
بیشک
به دلیل همین مسئولیت
مؤلف آثار فکری متعدد ارزشمند زیر بوده است:
۱
اقتصاد سیاسی
۲
صفحاتی از تاریخ جنبش جهانی کمونیستی و کارگری
۳
مائوئیسم و بازتاب آن در ایران
۴
حماسه ۲۳ تیر
۵
افسانه طلاهای ایران
۶
تجربه ۲۸ مرداد
۷
سیمای مردمی حزب توده ایران
۸
انتقاد و انتقاد از خود
۹
حماسه داد
(بحثی در محتوای سیاسی شاهنامه)
۱۰
چریک های فدایی خلق چه می گویند
ترجمه
۱
کارل مارکس
(زندگی نامهٔ کوتاه با فشرده ای از مارکسیسم)، لنین
۲
راز سر به مهر
(ترجمه مجموعه داستان از نویسندگان کلاسیک روس)
فرج الله میزانی
مشهور به نام مستعار ف. م. جوانشیر
(۱۳۰۵ تبریز - ۴ آذر ۱۳۶۷ تهران)
مهندس،
دکتر تاریخ،
مترجم و نویسنده،
فعال سیاسی،
عضو هیئت سیاسی
و
از دبیران کمیته مرکزی حزب توده ایران
فرجالله میزانی
در
سال ۱۳۰۵
در
شهر تبریز
چشم به جهان گشود.
تحصیلات ابتدایی و متوسطه
را
در
شهر زادگاه خود
به پایان رساند و سپس وارد دانشکده فنی دانشگاه تهران شد.
در سال ۱۳۲۴ به عضویت حزب توده ایران درآمد
و
پس از تیراندازی به شاه
در ۱۵ بهمن ۱۳۲۷
در
دانشگاه تهران،
اعلام غیرقانونی بودن فعالیت حزب و خروج بخشی از رهبری حزب از ایران،
جوانشیر
به عنوان جانشین دبیر کمیته حزبی دانشگاه تهران
برگزیده شد.
در سال ۱۳۲۸ تحصیلات مهندسی خود را به پایان رساند.
در سال ۱۳۲۹،
برای سازماندهی فعالیت های حزبی به شهرستان ها اعزام شد.
پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲
به
تهران بازگشت و در شرایط خطرناک پس از کودتا مسئول کمیته ایالتی تهران شد
و
تا
تابستان ۱۳۳۶
یعنی تا ۴ سال پس از کودتا
با
همین مسئولیت در ایران بود.
در تابستان ۱۳۳۶ برای شرکت در پلنوم وسیع چهارم کمیته مرکزی به مسکو
که
محل برپائی این پلنوم بود
فراخوانده شد.
فضای نامناسبی که با انواع شایعات در اطراف او ساخته شده بود
این فرصت را از پلنوم گرفت
تا
وی را که کاملاً به امور داخل کشور تسلط داشت
وارد رهبری حزب کند.
در راس این شایعات این ادعای سخیف و ناجوانمردانه پخش شده بود
که
سرهنگ زیبائی، از بازجویان فرمانداری نظامی کودتا
او
را
دستگیر و پس از گرفتن قول همکاری
آزاد کردهاست.
در سال ۱۳۴۱ سرانجام عضو مشاور کمیته مرکزی حزب توده شد.
او
در دوران مهاجرت
دکترای تاریخ
را
دریافت داشت.
سپس جوانشیر به عنوان عضو هیئت سیاسی کمیته مرکزی حزب انتخاب شد
و
پس از حمید صفری و احسان طبری،
مسؤولیت رادیو «پیک ایران»
را
بر عهده گرفت.
در آستانه پیروزی عنگلاب بهمن ۱۳۵۷،
با
عنوان دبیر کمیته مرکزی حزب
به
ایران بازگشت
و
مسئول تشکیلات حزب شد
و
پس از سفر صفری به خارج و ماندگار شدن
جوانشیر
که عملاً دبیر دوم حزب بود،
رسماً به این سمت برگزیده شد.
در جریان یورش اول به حزب توده به دام نیفتاد
و
پس از بازگشت به تهران
سکان رهبری حزب
را
به عنوان جانشین نورالدین کیانوری
به عهده گرفت.
شب هنگام ششم اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۲،
سپاه پاسداران به منزل حسین راسخ راضیانی (رستگار) یورش برد
و
جوانشیر همراه با رحمان هاتفی (حیدر مهرگان)،
انوشیروان ابراهیمی و راسخ
را
به اتفاق همسر و دو کودک ۵ و ۷ ساله راسخ
دستگیر کردند.
زمان کوتاهی پیش از این یورش
مهدی پرتوی مسئول سازمان غیر علنی حزب از این خانه خارج شده بود
که
ظاهراً افراد سپاه او را پس از خروج از خانه دستگیر کرده و او را نیز با خود به خانه آوردند تا همراه با بقیه ببرند.
فرج الله میزانی
در شهریور ١٣٦٧ در کشتار زندانیان سیاسی به دار آویخته شد.
در تاریخ ۴ آذر ۱۳۶۷، از طریق تماس تلفنی با خواهر جوانشیر،
به
خانواده وی
اطلاع دادند
که
برای ملاقات به کمیته خیابان زنجان
مراجعه کنند.
در کمیته مذکور،
خبر اعدام جوانشیر، پس از طی دوران شکنجه و زندان به خانواده وی داده شد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر