۱۳۹۷ دی ۱, شنبه

خود آموز خود اندیشی (۸۲)

 

شین میم شین
 
نه اندیشه مادرزاد وجود دارد
و
نه اندیشیدن مادرزادی.
اندیشیدن
را
باید مثل هرعلم،
در روندی دشوار فراگرفت.


 در مدح ابوبکر بن سعد بن زنگی
(بوستان سعدی)
ادامه
   
۱
ندیدم چنین گنج و ملک و سریر
که وقف است بر طفل و درویش و پیر
 
سعدی
بهتر از هر کس
 به
 دیالک تیک مستمع و صاحب سخن
واقف است.

حتی
به تأثیر مستمع در صاحب سخن وقوف دارد
و
می داند
که
مستمع صاحبسخن را بر سر شوق آورد.

سعدی
هرگز  اندرزی را بدون در نظر گرفتن مخاطب خویش صادر نمی کند.

سعدی
سخن خود
را
  اغلب
 چنان فرمولبندی می کند که شمشیر دو لبه باشد:

۱
از سوئی بیدارباشی برای طبقه حاکمه باشد

۲
و از سوی دیگر وسیله ای برای عوامفریبی باشد.

ما
 این بیت شعر سعدی
را مورد تحلیل عمیقتر قرار می دهیم :

الف
برجسته کردن عظمت گنج و ملک و سریر

۱
ثروت مادی
در
فرهنگ برده داری و فئودالی
معیار بزرگی، عظمت و اعتبار هرکسی است.

۲
کسب و کار خدا
در
قرآن کریم
به
رخ بندگان کشیدندارایی مادی و فکری و هرنی خود
است.

۳
سعدی ضمن سخن گفتن سربسته از عظمت پادشاه
به
 او یاد آور می شود که بخشی از این گنج
 باید برای تسکین توده مولد و زحمتکش غارت شده 
و
به
خاک سیاه نشانده شده 
مصرف شود
و
 گرنه
شورش توده ای
 می تواند آرام و قرار از طبقه حاکم بگیرد.

ب
برجسته کردن وقف بر طفل و درویش و پیر

۱
سعدی
 در این بیت شعر،
 به طبقه حاکم می فهماند که باید به دستگیری از توده مولد و زحمتکش بپردازد،
که
 در ایام کودکی، بی خانمانی و پیری
پناه و یار و یاوری ندارند.

۲
سعدی
از
 سوی دیگر
 به
 توده مولد و زحمتکش می فهماند
که
پادشاه نیکوکاری دارند، که فکر و ذکری جز وقف گنج خویش به فقیرترین و محتاجترین آنان ندارد.

۳
پس آنها هم باید بیشتر و بهتر کار کنند و بخش اعظم محصول خود را به گنج پادشاه تحویل دهند
 که
 بیشتر و بیشتر شود.

۴
آنها باید منافع خود را از منافع طبقه حاکمه تفکیک نکنند.

۵
چون پادشاه گنج را نه برای خود، بلکه برای وقف کردن به طفل و درویش و پیر لازم دارد.

۶
نیرنگ دیگر سعدی در مسکوت گذاشتن سرچشمه این گنج و ملک و سریراست.

۷
سعدی
مبلغ این خرافه است
که
گویا
ثروت شاهان
از آسمان نازل شده است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر