پروفسور دکتر گونتر کروبر
برگردان
شین میم شین
۱۳
· افلاطون ضمن تداوم بحشیدن به نظرات پوتاگوریست
ها و الئات ها از موضع ایدئالیسم عینی،
تئوری ایده ها را مطرح می سازد و اعلام می
کند که در ورای جهان مادی، جهان ایده ها قرار دارد، که ماهیت
جهان مادی را تشکیل می دهد و چیزهای مادی
جز کپیه هائی ناقص از آن ماهیت های مطلق ایده ای نیستند.
۱۴
· روح قبل از تولد به تماشای
ایده ها پرداخته است و تصاویری از آنها را در حافظه خود انبار کرده است
و با خود به همراه آورده است و دلیل شناخت ماهیت چیزها
همین است.
· مراجعه کنید به تداعی (یاد آوری) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
الف
· (تداعی و یا یاد آوری مفهوم اصلی تئوری
ایده ها در فلسفه افلاطون است.
ب
· شناخت به نظر افلاطون،
به خاطر آوردن دو باره ایده هائی است که
روح ـ قبل از تولد خود ـ تماشا کرده است.
پ
· این مسئله ذاتی همه انواع ایدئالیسم عینی است.
ت
· مثلا هگل می
گوید:
· «منطق را باید به مثابه سیستم خرد محض، به مثابه
عالم اندیشه های ناب بشمار آورد.
ث
· این عالم حقیقت است که بدون قالب، در خود و برای خود وجود دارد.
ج
· از این رو می توان گفت که این محتوا نشانگر خدا ست، آنسان که در ماهیت ابدی خویش، (قبل از آفرینش طبیعت و روح محدود
آن) بوده است.»
· (هگل، «منطق»، مقدمه)
· مترجم)
۱۵
· ارسطو جدا کردن ماهیت
از پدیده (نمود) توسط افلاطون را رد می کند:
الف
· «ماهیت نمی
تواند مجزا و گسیخته از پدیده (نمود) وجود
داشته باشد.
ب
· چون ماهیت چیزی
نمی تواند مجزا از آن چیز وجود داشته باشد.
ت
· پس چگونه می توانند ایده
ها ـ اگر ماهیت چیزها هستند ـ مجزا از
آنها وجود داشته باشند؟»
· (ارسطو، «متافیزیک»، الف ۹. ب ۹۹۱.)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر