۱۳۹۷ فروردین ۱۴, سه‌شنبه

کیفیت (۴)


پروفسور دکتر کامیلا وارنکه  
برگردان
شین میم شین

IV
متد تقسیم بندی کیفیات در فلسفه عصر جدید

·      تقسیم بندی کیفیات به اوبژکتیو (عینی) و سوبژکتیو بر مبنای مفهوم مکانیسیستی ماده صورت می گیرد:

۱
·      ماده به مثابه جوهری انبساط یابنده و مکان آکننده تعریف می شود.
·      و لذا هر چیز تنها بمثابه محدوده مکانی اش، بمثابه محدودیت کمی اش می تواند فهمیده شود.

۲
·      هر آنچه که شامل این شروط نباشد، نمی تواند عینی ـ واقعی محسوب شود و سوبژکتیو تلقی می شود.

۳
·      محدود کردن غیردیالک تیکی کیفیات عینی ماده به تعداد انگشت شماری از خواص آن، با منسوب داشتن بقیه خواص ماده به سوبژکت تکمیل می شود.

۴
·      نتیجه نهائی نهفته در این امر اما عبارت است از سوبژکت واره کردن (سوبژکتیویزاسیون) کیفیات بطور کلی و رفع تناقضات منطقی ناشی از حل دوئالیستی مسئله کیفیت به شیوه ایدئالیستی ـ ذهنی.

۵

جورج برکلی
 (۱۶۸۵ ـ ۱۷۵۳)
اسقف
تئولوگ
امپیریست
 فیلسوف ایرلندی ـ انگلیسی
مؤسس ایدئالیسم ذهنی

·      برکلی گام اصلی را در این مورد بر می دارد و نه فقط کیفیات ثانویه، بلکه کیفیات اولیه را نیز قاطعانه به سوبژکتیویته حواس مربوط می سازد.

۶

دیوید هیوم
(۱۷۱۱ ـ ۱۷۷۶)
فیلسوف
 اقتصاددان
 تاریخدان
از نمایندگان برجسته روشنگری انگلیس
از اقتصاددان ما قبل اقتصاد کلاسیک
معلم کانت و از دوستان و همفکران آدام اسمیث

·      هیوم نیز به همین طریق:
·      به نظر هیوم «نه فقط کیفیات ثانویه نباید در خود چیزها باشند، بلکه تصورات روح نیز باید بدون تصویر اولیه خارجی و بدون مدل خارجی باشند» و علاوه بر این «باید ضرورتا از کیفیات باصطلاح اولیه» ناشی شوند. 
·      (هیوم، «بررسی هائی راجع به فهم انسانی»، فصل هشتم، ص ۱)

۷

گوتفرید ویلهلم لایب نیتس
(۱۶۴۶ ـ ۱۷۱۶)
فیلسوف
 دانشمند،
ریاضی دان
دیپلومات
فیزیکدان
مورخ
سیاستمدار
 کتاب شناس
 دکتر در حقوق دنیوی و اخروی (کلیسائی)  
ایدئالیست عینی
روح یونیورسال زمانه خویش

·      ثمربخش ترین اقدامی که پیوند کیفیت را با محدوده های مکانی چیزها از میان برمی دارد، از سوی لایب نیتس به عمل می آید:
·      لایب نیتس ماده را در وهله اول نه به عنوان جوهر انبساط یابنده، بلکه بمثابه نیروی تأثیرگذار تعریف می کند و بدین طریق خواص بیشماری را که مکانیسیسم از دادن به ماده دریغ داشته بود، بدان بر می گرداند.

الف
·      بر مبنای این نظر لایب نیتس امکان آن پدید می آید، که کیفیات بمثابه خواص فهمیده شوند و چیزها بطور کلی بنا برخواص متفاوت شان در نظر گرفته شوند.

ب
·      به نظر لایب نیتس دو چیز فقط زمانی می توانند با یکدیگر یکسان باشند که کلیه خواص شان منطبق برهم باشند.
·       (قانون هویت)

۸

ایمانوئل کانت
(۱۷۲۴ـ ۱۸۰۴)
برجسته ترین نماینده فلسفه کلاسیک آلمان
اثر او تحت عنوان «انتقاد از عقل محض»
 نقطه عطفی در تاریخ فلسفه و آغاز فلسفه مدرن محسوب می شود.
کانت در زمینه های زیر
دورنمای فراگیر نوینی
به روی فلسفه گشوده است:
اتیک
(نقد عقل عملی)
استه تیک
(نقد قوه قضاوت)
مذهبفلسفه
حقوقفلسفه
تاریخفلسفه

·      سهم بزرگ کانت در تعریف دقیق کیفیت در همین جا ست:

الف
·      کانت در تعریف کیفیت میان گشتاورهای واقعیت، نفی و تحدید (محدود سازی) تفاوت می گذارد.

ب
·      به نظر کانت، واقعیت و نفی، تعین های متضاد باهم اند و تحدید سنتز آنها ست.
·      (کانت: ب ۱۰۶)
·      (درمثال انگلس:  دانه، گیاه، سنبل)   

پ
·      به نظر کانت اثبات هر چیزی، هر کیفیت مفروضی، در عین حال حاوی یک نفی است:
·      اثبات «چیستائی چیزی»، به معنی بیان «نیستایی (چه نبودن) آن چیز»  نیز است.

ت
·      پس کیفیت به مثابه وحدتی ازاثبات و نفی، همیشه بمثابه تحدید و مرزبندی نیز است.

ث
·      مقولات کیفیت اما به نظر کانت (مثل همه مقولات دیگر) تعین هائی نیستند که به خود چیزها تعلق داشته باشند، بلکه آنها کلیشه های فهم انسانی اند که بطور اپریوری (ماورای تجربی)  وجود دارند و به کمک آنها انسان ها دانسته های خود را نظم می بخشند. 

ج
·      وقتی کانت برای کیفیت، واقعیت قایل می شود، منظور او عبارت از این نیست که کیفیت مورد نظر او بطور عینی وجود دارد، منظور او تعریف تعینی و یا تعریف ماهیتی بوسیله فهم انسانی است.

ح
·      کانت اگرچه اسیر سوبژکتیویسم می ماند، اما بر خلاف برکلی و هیوم کیفیت را نه به حواس، بلکه به فهم انسانی مربوط می داند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر