به مناسبت ۱۳۵ امین سالگرد تولد لنین
پروفسور دکتر هانس هاینتس هولتس
برگردان
میم حجری
۳
وضوح تئوری
۱
· لنین در تمامت عمر خود در راه وضوح تئوری مبارزه
کرده است.
۲
· از «چه باید کرد؟» (۱۹۰۱) تا «ماتریالیسم و
امپیریوکریتیسیسم» (۱۹۰۸) تا «دولت و انقلاب» (۱۹۱۷) همواره با تدقیق مفاهیم، به
مبارزه بر سر خط مشی سیاسی و وظایف سازمانی پرداخته است.
۳
· مفاهیمی که کمونیست ها می بایستی به مثابه راهنمای
عمل به خدمت گیرند.
۴
· اختلاف نظر در زمینه مسائل منفرد را می توان در
پراتیک برطرف کرد.
· اما اختلاف نظر در زمینه قوانین را باید به چالش
کشید.
۵
· لنین در مقدمه «چه باید کرد؟» می نویسد:
الف
· «روشن شد که حل مسائل عمدتا نه در رابطه با
اختلاف نظر در زمینه مسائل منفرد، بلکه در رابطه با تضاد بنیادی میان دو جریان
موجود در سوسیال ـ دموکراسی روسیه باید توضیح داده شود.
ب
· بدین طریق، تبیین برداشت ها در رابطه با خصلت و
محتوای تبلیغ سیاسی به توضیح تفاوت میان سیاست تریدیونیونیستی و سوسیال ـ
دموکراتیکی بدل شد و تبیین وظایف سازمانی به توضیح تفاوت میان خرده کاری های
اکونومیست دل خوش کن و سازمان ضروری انقلابیون از نقطه نظر ما.»
· (لنین، «مجموعه اثار لنین»، جلد ۵، ص ۳۵۸)
۶
· اینجا رشد بیواسطه قطب نمای تئوریکی برای تعیین سمتگیری
پراتیکی (عملی) و اتخاذ تصمیمات منتج از عمل سیاسی کاملا روشن می شود.
۷
· تئوری از خارج به پراتیک حقنه نمی شود.
۸
· تئوری به مثابه «مشاوره سیاسی» در کله توسعه نمی
یابد.
· بلکه از پراتیک سیاسی سرچشمه می گیرد، به هنگامی
که هر مورد منفرد در افق عام در نظر گرفته می شود.
۹
ولفگانگ ابندروت
(۱۹۰۶ ـ ۱۹۸۵)
پولیتولوگ و حقوقدان سوسیالیست آلمانی
از اعضای جنبش پرولتری جوانان
عضو سازمان جوانان حزب کمونیست آلمان
عضو حزب کمونیست آلمان
از اعضای امداد سرخ
از اعضای مقاومت ضد فاشیستی آلمان
از فعالین جنبش صلح
مسئول تربیت گروه های جوانان متحده با انجمن جوانان سوسیالیست آلمان
پس از اخراج از حزب کمونیست، عضو حزب کمونیست ـ اوپوزیسیون
آثار:
دولت بوروکراتیک اداره شونده و دموکراسی اجتماعی
(۱۹۵۵)
سندیکاهای آلمان ـ راه انتگراسیون دموکراتیک
(۱۹۸۹)
ترقی و بحران سوسیال ـ دموکراسی آلمان
(۱۹۶۴)
تاریخ اجتماعی جنبش کارگری اروپا
(۱۹۶۵)
مقدمه بر کتاب خشم خروشانشهر مقاومت
(۱۹۶۵)
جامعه آناگونیستی و دموکراسی سیاسی
(۱۹۶۸)
معروف
به
پروفسور پارتیزان
· ولفگانگ آبندروت ـ پدر پولیتولوژی در آلمان غربی
ـ از این رو، بطرزی کاملا لنینیستی رشته خود را نه «علم سیاست»، بلکه «علم سیاسی»
می نامد.
۱۰
· نادقیق بودن مفاهیم و اغتشاش طرح ها نقاط ضعفی
اند که در آنها جبهه مبارزه سیاسی کمونیست ها در هم کوبیده می شود.
۱۱
· از این رو ست که مارکس و انگلس انتقادات برنامه
ای خود را نوشته اند:
الف
· انتقاد از برنامه گوتا را
ب
· انتقاد از برنامه ارفورت را
۱۲
· از همین رو ست که انگلس «آنتی دورینگ» را به این
موضوع اختصاص داده است.
۱۳
· در دیدن تدارک لازم برای عمل در وضع انقلابی،
مسئله برای لنین برجسته شد.
۱۴
· چرخش به اوپورتونیسم در بسیاری از مارکسیست ها
به دلیل ساده ترسوئی و یا فساد صورت نمی گیرد.
۱۵
· به همین دلیل است که لنین به طرح این مسئله می
پردازد که چگونه شخصی مثل کارل کائوتسکی که «در چالش با اوپورتونیست ها به سرکردگی
برنشتین» شهرتی خاص کسب کرده بود، به سرگیجه تهوع آور باور نکردنی ئی گرفتار می
آید و در ایام وخیم ترین بحران (۱۹۱۴ ـ ۱۹۱۵) به دفاع از سوسیال ـ شووینیسم تن در
می دهد.»
· (لنین، «مجموعه اثار لنین»، جلد ۲۵، ص ۴۹۱)
۱۶
· لنین سقوط کائوتسکی را ناشی از این حقیقت امر می
داند که او قبلا هم نوسانات و ابهامات (ناروشنی های) مفهومی داشته است.
۱۷
· نوسانات و ابهامات (ناروشنی های) مفهومی رخنه
هائی برای نفوذ ایدئولوژی بورژوائی پدید می آورند.
۱۸
· چالش فکری لنین بر ضد کائوتسکی فقط به معنی
محکوم کردن اخلاقی یک خاین نیست.
۱۹
· چالش فکری لنین بر ضد کائوتسکی علاوه بر آن،
تلاش در جهت درک علت خیانت است:
· علت خیانت کائوتسکی نه در بی لیاقتی شخصی اش،
بلکه در معایب فکری اش بوده است.
۲۰
· خصوصیات خصلتی قابل بحث نیستند.
۲۱
· خطاهای فکری اما قابل بحث اند.
۲۲
· بدین طریق است که لنین به نتیجه زیر می رسد:
الف
· «بدون تئوری انقلابی نمی تواند جنبش انقلابی
وجود داشته باشد!
ب
· این اندیشه را نمی توان به اندازه کافی مورد
تأکید قرار داد.
· بویژه در ایامی که مواعظ اوپورتونیسم مد روز با
اشتیاق تام و تمام با تنگ ترین فرم های کردوکار عملی همبستر می
شود.»
· (لنین، «مجموعه اثار لنین»، جلد ۵، ص ۳۷۹)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر