پروفسور
دکتر گونتر کروبر
برگردان
شین میم شین
۱
گسست (شکست) به عدم تداوم، به پیوند گسیخته
اطلاق می شود.
۲
گسست (شکست) ضد دیالک تیکی پیوست (تداوم، استمرار) است.
۳
گسست هم در وجود نسبتا
(بطور نسبی) مستقل فرم های منفرد ماده مصداق دارد و هم در محدودیت مکانی ـ زمانی
اجزاء، عناصر و حالات هر کل، هر سیستم و یا هر روند.
۴
گسست، بنیان عینی برای
موارد زیر است:
الف
گسست بنیان عینی برای
تجزیه (تقسیم پذیری) هر اوبژکت و یا هر سیستم به اجزا و عناصر بطور نسبی مستقل
پایانمند است.
ب
گسست ـ نتیجتا ـ بنیان
عینی برای ساختار بغرنج سیستم ها ست.
پ
گسست بنیان عینی برای
تعویض پذیری عناصر منفرد این سیستم ها ست.
۵
گسست در روندهای توسعه
(تکامل)، خود را در گذار جهشی هر سیستم و یا هر زیرسیستم از حالتی به حالت دیگر و
یا از شیوه رفتاری به شیوه رفتار دیگر نمودار می سازد.
مراجعه کنید به توسعه،
اوولوسیون، روولوسیون، رفتار، شیوه رفتار در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
۶
گذارهای کیفی دیالک تیکی و
یا به عبارت دقیقتر، نفی های دیالک تیکی، همواره بیانگر گشتاورهای گسستی توسعه
اند.
۷
برای اینکه آنها حاکی از
نقاط انقطاع (گسست) اند که کیفیت ها و یا مراحل توسعه مختلف را مرزبندی می کنند.
۸
گسست ـ بنابرین ـ شرط ضرور
هم برای وجود بطور نسبی مستقل همه فرم های ماده است و هم برای حرکت و توسعه همه
فرم های ماده.
مراجعه کنید به دیالک تیک
پیوست و گسست در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر