۱۳۹۵ تیر ۱۷, پنجشنبه

شرط (قید) (1)


پروفسور دکتر گونتر کروبر
 برگردان شین میم شین

1
·        شرط (قید) به واقعیت امر عینی ئی اطلاق می شود که حاوی خواص زیر باشد:

الف
·        وجود واقعیت امر دیگری وابسته به وجود آن باشد.

ب
·        و یا وجود آن، وجود واقعیت امر دیگری را به دنبال آورد.

مراجعه کنید به  واقعیت امر، حقیقت امر در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

2
·        شرط، به انعکاس فکری واقعیت امری در فرم حکمی اطلاق می شود که حاوی خواص زیر باشد:

الف
·        اعتبار حکم دیگری وابسته به اعتبار آن باشد.

ب
·        و یا اعتبار آن، اعتبار حکم دیگری را به دنبال آورد.

·        مراجعه کنید به حکم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

3

·        آنچه وابسته به قید و شرط است و یا بوسیله قید و شرط تعیین می شود، مقید و یا مشروط نامیده می شود.

4
·        در واقعیت عینی، هیچ پدیده ای وجود ندارد که بواسطه پدیده دیگری مشروط نشود و خود، به نوبه خود، قید و شرط پدیده دیگری نباشد.

5

·        اشتراط (مشروطیت) عام پدیده ها ناشی از عوامل زیر است:

الف
·        اشتراط ناشی از پیوند یونیورسال (فراگیر، عام)  جهان مادی  است.

ب
·        اشتراط ناشی از حرکت بمثابه فرم وجودی ماده است.

6
·        مفهوم شرط با مفهوم علت یکی نیست.

7
·        در تاریخ فلسفه دو نظر ماهیتا متضاد در باره رابطه علت و شرط وجود دارد:

الف
شرط در فلسفه افلاطون


افلاطون (447 ـ 347 ق. م.)
فیلسوف یونان باستان
 از شاگردان سقراط

·        نظر اول، شرط وعلت را بطور مطلق از هم جدا می سازد:
·        بنا بر این نظر، شرط نمی تواند علت باشد، علت هم نمی تواند شرط باشد.

·        یک همچو مرزبندی مطلق میان شرط وعلت را در فلسفه افلاطون می یابیم:

1
·        بنظر افلاطون، تنها ایده ها، روح وعقل می توانند علت باشند.

·        مراجعه کنید به روح، عقل در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

2
·            بنظر افلاطون، شرط همواره از چیزهای مادی تشکیل می یابد.

ب
شرط
در ماتریالیسم مکانیکی
 و
در شرط گرائی

·        نظردوم که شرط و علت را یکی محسوب می دارد، به صورت دو گرایش متفاوت خودنمائی می کند:

1
ماتریالیسم مکانیکی


پل هنری تیری د هولباخ (1723 ـ 1789)
از متفکران رادیکال قرن هجدهم
 از همکاران دید رو و دآلمبر
 از مؤلفین دایرة المعارف (35 جلدی)
آته ئیست، دترمینیست و ماتریالیست

·        گرایش اول را ماتریالیسم مکانیکی در قرون هفدهم و هجدهم نمایندگی می کند:
·        ماتریالیسم مکانیکی شرط را تا درجه علت تقلیل می دهد و در طبیعت «جز زنجیر بی پایان علی» چیزی نمی بیند.
·        (هولباخ)

·        مراجعه کنید به دترمینیسم (تعین مندی گرائی) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

2
شرطگرائی
(کندیسیونالیسم)

·        گرایش دوم را شرطگرائی نمایندگی می کند:

·        شرط گرائی ـ درست برعکس ماتریالیسم مکانیکی ـ علت را به درجه شرط تقلیل می دهد:
·        شرطگرائی به انکار وجود عینی علت می پردازد و تنها وجود مجموعه ای از شروط را برسمیت می شناسد که حاوی ارزش یکسانی اند و تفاوتی با هم ندارند.

8
شرط و علت در ماتریالیسم دیالک تیکی


کارل مارکس (1818 ـ 1883)
فریدریش انگلس (1820 ـ 1894)

·        ماتریالیسم دیالک تیکی، علیت را بمثابه یک گشتاور تأثیر متقابل یونیورسال (عام، فراگیر)  تلقی می کند و بدین طریق هر دو نظر افراطی فوق الذکر در باره رابطه شرط و علت را نفی می کند:

الف
·        ماتریالیسم دیالک تیکی هم جدا کردن مطلق شرط و علت از یکدیگر را باطل می داند.

ب
·        هم یکی انگاشتن شرط و علت را.  

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر