۱۳۹۵ خرداد ۱۲, چهارشنبه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (290)


جمعبندی از
مسعود بهبودی

آهان
ما فکر کردیم که شعر از خود حریف است.
حریف از 124 هزار پیامبر
جرجیس را پیدا کرده است.

1
لامصب
ایران شعرای خردگرای بزرگی دارد
قحط شاعر و شعر که نیست.

2
عشق چیست؟

3
عاشق و معشوق کیستند؟

4
چه بسا
عشق اصلا عشق نیست.

5
عشق چه بسا بهانه ای است
برای انداختن تکه استخوانی
جلوی سگ هار غریزه ی سیری ناپذیر

6
عشق همشیره جنون است.

7
عاشق شدن هنر نیست.

8
دوست یابی هنر است.


فرم معینی از مبارزه را نمی توان مطلق کرد
و فرم های دیگر را فراموش.

1
این با عقل کل اندیش منافات دارد.

2
فرم را باید در رابطه با محتوا ارزیابی کرد.

3
ضمنا
طبقه حاکمه و هیئت حاکمه ترکیه و احزاب کرد را باید بطور عینی ارزیبای کرد و شناخت.

4
ترکیه عضو ناتو ست.

5
ناتو (امپریالیسم) سیاست اندیشیده و سنجیده یکپارچه ای دارد.

6
ناتو ضمنا متحد بارزانی است.

7
ژنرال های ارتش بارزانی را ناتو «تربیت» می کند.

8
همان بارزانی که برای فروش نفت
و خانه سازی برای خرپول های فراری از عراق و ترکیه و لیبی و غیره و ساکن کردستان عراق
به اردوغان محتاج است
و پیمان عدم حمایت از پ. ک. ک. را با او بسته است.

9
ایده ئولوژیکی خود پ. ک. ک. هم باید بررسی شود.

10
هر کس که گفت، من گرد هستم، گردو نمی شود.

11
کردستان برای امپریالیسم
اسرائیل دیگری است.
خواهیم دید.

این بدان معنی است که معیار عینی شما،
ظاهر خلایق است.

1
این به معنی طرفداری از فرمالیسم است.

2
در خیابان عنگلاب
خرپولی سوار بر ماشین آخرین سیستم
از عقب به تاکسی زد.

3
راننده تاکسی پیاده شد تا طلب خسارت کند.

4
خرپول
ـ بسان شما ـ
نگاهی به سراپای راننده تاکسی انداخت
و شیشه پنجره ماشینش را فوری بالا کشید.

5
راننده تاکسی کلافه ماند.

6
تا اینکه خرپول حواس پرت
شیشه پنجره را به اندازه سر موئی پایین کشید
تا حرف راننده تاکسی را که
سرتاپایش به قول شما پشیزی نمی ارزید،
بشنود.

7
راننده تاکسی با دیدن ماشین آخرین سیستم خرپول
به تته پته افتاد و گفت:
چرا زدی به ماشین من؟

8
خرپول هم همین رهنمود شما را جامه عمل پوشاند:
گفت:
تو با ریختت مگر چی هستی که من عمدا به ماشینت بزنم.

9
راننده حرفی نزد.
سرش را پایین انداخت و سوار تاکسی اش شد و رفت.
چنین است رسم سرای کوروش

منظور، مارتین لوتر کینگ جان
از «زندگی ها» چیست.
مگه ابنای بشر
بیشتر از یک جان برای دادن دارند؟

محال، محال است.
امکان ناپذیر، امکان ناپذیر است.
ما از خیل امیدوارانیم

مهم در ترانه های آذری موزیک آنها ست
متن ترانه ها  بی محتوا ست

ای دهلوی دیوانه،
دیوانه که هوش موشی حتی ندارد
تا از بوی بهار با خبر شود.

دوره کار آموزی ما در کودکی
از همین قرار بوده است.
ما در این کودکان
کودکی خود را به یاد می آوریم.

انعکاس مخدوش
می دانید،
کی انعکاس مخدوش صورت می گیرد؟

1
انعکاس مخدوش
پس از کشیدن مثلا حشیش
شاید هم مواد مخدر دیگر صورت می گیرد:

2
در این جور مواقع
حالت پسیکولوژیکی موسوم به هلوسیناسیون
در فرد مربوطه پدید می آید.

3
آن سان که او
از جویباری و یا گودال کوچکی
که در آن آب باران جمع شده
نمی تواند عبور کند.

4
چون آن
به چشمش شط خروشانی و یا دریایی جلوه گر می شود.

5
ماده هلوسیناتیو
در برخی از ادویه جات
مثلا موسکات
هم وجود دارد.

آره.

1
عشق افسانه ی دیرین دیگری است.

2
عشق در عالم رئال یافت نمی شود.

3
در عالم ایدئال و یا ریال
باید به دنبالش گشت
و سرافکنده و نومید
در گوشه خیابانی نشست و های های گریست.

4
دوست باید یافت.

5
در میال خیل دشمن
دوست باید یافت.

ما از هگل چیز زیادی نمی دانیم
از مارکس هم راستش را بخواهید چیز زیادی نخوانده ایم.

1
تئوری بازتاب
احتمالا همان تئوری انعکاس است.
مراجعه کنید به انعکاس در
تارنمای دایرة المعارف روشنگری

2
پراتیک یکی از کشفیات بسیار مهم مارکس است
و حلال خیلی از مسائل است.
مراجعه کنید به پراتیک، دیالک تیک تئوری و پراتیک در 
تارنمای دایرة المعارف روشنگری

3
دیالک تیک سوبژکت ـ اوبژکت
هم به همین سان.
مراجعه کنید به دیالک تیک سوبژکت و اوبژکت در
تارنمای دایرة المعارف روشنگری

4
هگل در این زمینه
دو تا ایراد دارد:

الف
اولا عناصری از عرفان
در استنباط هگل از این دیالک تیک
هست:
عرفان میان همه اقطاب دیالک تیکی
در این مورد بخصوص
میان سوبژکت و اوبژکت
علامت تساوی می گذارد.

ب
ایراد دیگر هگل جهان بینی ایدئالیستی ـ عینی او ست.
وارونه بینی است.

با مفاهیم انتزاعی که نمی توان بحث کرد.

1
منظور از ساده و بغرنج چیست؟

2
ساده چیست که شق القمر می کند؟

تنها راه (فرم) مقاومت و مبارزه نداریم.

1
سوبژکت انقلابی
باید همه فرم های ممکنه مقاومت و مبارزه را
به خدمت گیرد و همه را با محتوای انقلابی پر کند.

2
ولی هم پارلمانتاریسم و هم مقاومت و مبارزه قهر آمیز
فرم مبارزه اند.

3
معیار تمیز تسلیم از مقاومت و مبارزه
رفرمیسم از روولوسیونیسم
(اصلاح طلبی از انقلابیگری)
محتوای مقاومت و مبارزه است.

4
ما در ادبیات «چپ» ایران
با فرمالیسم معرفتی سر و کار داریم:

الف
اینها خیال می کنند، هر کس تفنگ بردارد و شلیک کند،
انقلابی خواهد بود.

ب
خیال می کنند
چون مریم و مسعود رجوی
هفت تیر دارند،
پس انقلابی اند.

پ
تئوری های
تنها ره رهائی ترور مسلحانه
جنگ مسلحانه
هم استراتژی ـ هم تاکتیک
پس از تشکیل فوندامنتالیسم شیعی و سنی و بلک واتر و غیره
عملا بی آبرو و رسوا شده است.

لامصب
این مثالی برای بحث مشخص است.
فکر یعنی چی؟
توضیح بده.
فکر چیست و از چی تشکیل می یابد و چگونه تشکیل می یابد؟

مثال:
«آب در فشار جو زمین
در 100 درجه سانتیگراد می جوشد و بخار می شود.»
این یک فکر است.
از چی تشکیل یافته است؟

وقتی از مذهبی جماعت می پرسی:
از کجا می دانید، خدائی هست؟

می گویند:
هر خانه بنائی دارد، هر میزی نجاری دارد
پس جهان هم خالقی دارد و آن خدا ست.

1
آنها بلحاظ فلسفی ـ اسلوبی چه می کنند؟

2
آنها دیالک تیک علت و معلول را
به شکل دیالک تیک بنا و خانه
به شکل دیالک تیک نجار و میز
بسط و تعمیم می دهند .

3
بعد همان دیالک تیک علت و معلول را
در آئینه شفاف آسمان منعکس می کند:

الف
از تجرید فکری بنا و نجار به خدای مجرد و انتزاعی می رسند

ب
و از تجرید فکری خانه و میز
به جهان می رسند.

4
خدا علت است و جهان، معلول است.
دیالک تیک علت و معلول.
تئوری علیت.

5
قبح (زشتی) تئوری علیت (دیالک تیک علت و معلول)
این است که هر علتی، به نوبه معلول است:
هر علتی، ضمنا معلول علتی دیگر است:

الف
میز معلول نجار (به عنوان علت) است.

ب
نجار ضمنا معلول مادرش (علت) است.

پ
مادر نجار معلول مادر خویش است.
مادر مادر نجار هم
معلول مادرش است.

6
این را زنجیر علی
زنجیر علت و معلولی می نامند.

7
زنجیر علی (زنجیر علت و معلولی)
زنجیری است که نه حلقه اول دارد و نه حلقه آخر.
چون هر علتی، معلول چیز دیگری است.
و هر معلولی به نوبه خود
علت چیز دیگری است.
(علتی برای معلول دیگری است)

8
ایراد منطقی و تجربی استدلال مذهبی جماعت همین جا ست.

9
سؤال زیر را آنها بی جواب می گذارند:
خود خدا معلول چیست؟

10
منطقی این است که هر علتی، خود معلول علت دیگری باشد.
نجار علت میز است
ولی ضمنا معلول مادر خویش است.
از نیستی که نجار پدید نمی آید.

بونجورنو سینیور ماکیاولی.

1
دروغگو دشمن خدا ست.
مگه نمی دونی؟

2
حضرت زرتشت و عیسی و موسی
ـ بدون استثناء ـ
اهل سخن بوده اند و نه اهل سلاح.

3
حتی حضرت محمد
صلوات الله علیه اجمعین
خودش شمشیر نمی کشید.

4
شمشیر حضرت محمد
آیات او بود.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر