۱۳۹۳ بهمن ۹, پنجشنبه

حقیقت (7)


پروفسور دکتر الفرد کوزینگ  
برگردان شین میم شین

4
تئوری حقیقت ماتریالیسم دیالک تیکی
ادامه

25
·        ظاهرا تعالیم مربوط به حقیقت مطلق و نسبی درعرصه ریاضیات و منطق قابل استفاده نیستند.
·        اما علیرغم آن قوانین ریاضی نیز به این طریق نسبی می شوند  که معنی معین دقیق خود را تنها در چارچوب سیستم معینی دارند.
·        مثلا قانون «از دو نقطه، خطی تشکیل می یابد» در هندسه هذلولی معنی دیگری دارد تا در هندسه اقلیدسی.

·        مراجعه کنید به به سیستم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

26
·        منطق مدرن نشان می دهد که مفهوم ساده لوحانه سرهم بندی شده ی حقیقت می تواند به آنتی نومی منجر شود.
·        (تارسکی، «مفهوم حقیقت در زبان صوری شده»)

·        مراجعه کنید به به آنتی نوم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری


27
·        ظاهرا تعریف ارسطوئی حقیقت تعریف بی خلل و صریحی است:
·        «(,p’) زمانی دقیقا حقیقی است که (p) حقیقی باشد!» 

·        مثلا حکم «زمین یک سیاره است» وقتی دقیقا حقیقی است که زمین یک سیاره باشد.

·        باید توجه داشت که اینجا ( p) دو بار مطرح می شود:

الف
·          ,p’ حاکی از یک جمله است (ادعا ست. مترجم):
·        (مثلا «زمین یک سیاره است»)

ب
·        (p) حاکی از یک واقعیت امر است.

28
·        این تفاوت گذاری در تفکیک ابژکتزبانی و متا زبانی نقش بزرگی بازی می کند.

·        مراجعه کنید به به اوبژکتزبان، متازبان در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

29
·        اگر (p) یک جمله حکمی باشد، پس می توان بر اساس تعریف فوق الذکر یک آنتی نوم بوجود آورد که با آنتی نوم «دروغگو» خویشاوند است.

·        مراجعه کنید به به آنتی نوم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

30
·        ولی اگر (p) بمثابه جمله حکمی در چارچوب زبان های صوری شده (یعنی نه در زبان محاوره ای) معینی مطرح باشد، می توان از این آنتی نوم اجتناب کرد.

31
·        از دیدگاه ماتریالیسم دیالک تیکی، حقیقت نباید شامل حال فرم های زبانی (یعنی جمله حکمی) بلکه باید تنها شامل حال آن چیزی باشد که مورد نظر است.
·        (چیزی که حکم در باره اش صادر می شود.)

32
·        هر حکمی اگرچه در قالب جمله حکمی بیان می شود (زبان بنظر مارکس واقعیت اندیشه است) ولی با آن یکی نیست.

33
·        احکام عبارتند از طبقات تجریدی (انتزاعی)  جملات حکمی هم معنی.

34
·        با این برداشت هم آنتی نوم فوق الذکر از بین می رود و هم نسبی کردن حقیقت.
·        نسبی کردن حقیقت، که در موارد دیگر به سبب امکان در نظر گرفتن سیستم های زبانی متفاوت صورت می گیرد.

35
·        تعریف تارسکی نیز حقیقت زبان محاوره ای را از آنتی نوم مبرا می سازد، اگر ( p) نه یک جمله حکمی، بلکه یک حکم تصور شود.
·        (تارسکی، «مفهوم حقیقت در زبان صوری شده»)

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر