۱۳۹۳ بهمن ۶, دوشنبه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (252)


پروفسور دکتر هانس یورگ سندکولر
فصل هفتم
ماتریالیسم 
برگردان شین میم شین

 بخش چهارم
دیالک تیک ماتریالیسم و ایده آلیسم
در فلسفه کلاسیک بورژوایی ٱلمان
ادامه 

70
 کارل ویلهلم فریدریش فون شله گل (1772 ـ 1829)
فرهنگفیلسوف، نویسنده، مترجم، منتقد، مورخ ادبی آلمانی
او و برادرش
 ـ  آگوست ویللهم شله گل ـ
مهمترین نمایندگان   رومانتیک آغازین
و مؤسسین علوم انسانی مدرن بوده اند.

 تندیس کارولین بومر و برادران شله گل
در مقابل خانه رومانتیک در شهر ینا  

·        فریدریش شله گل  در سال های ۱۸۰۴ ـ ۱۸۰۵ ، می خواست به ماتریالیسم در شعر اعتبار ببخشد.
·        چون بزعم او ماتریالیسم «به قوه فانتزی (تخیل) اش جسارت دمیدن روح حیات به کاینات را داشته است.»
·        (فریدریش شله گل، «توسعه فلسفه»، اثری ۱۲ جلدی، جلد ۱۲، ص ۱۲۴)

الف
·        همان فریدریش شله گل در ایدئالیسم، عالی ترین مرحله توسعه فلسفه را می دید.

ب
·        او پس از روی آوردن به «فلسفه مسیحی» (۱۸۰۸) بر قرابت و خویشاوندی ماتریالیسم و ایدئالیسم سوگند می خورد، «اشتباهات ماتریالیسم  و ایدئالیسم» را یکسان می شمرد و  ایدئالیسم  دور می اندازد.
·        به این دلیل  که «ایدئالیسم اشتباهات ماتریالیستی را از در عقب دوباره وارد فلسفه می کند.»
·        (فریدریش شله گل، «توسعه حیات درونی»، ۱۸۲۳، جلد ۸، ص ۶۰۹)

ت
·        بنطر شله گل در سال ۱۸۱۰، «ایدئالیسم سیاسی و ماتریالیسم سیاسی اصل مسلط عصر جدیدند.»
·    (براون، «ماتریالیسم و   ایدئالیسم»، در «مفاهیم اصلی تاریخ»، در «فرهنگ زبان اجتماعی و سیاسی در آلمان»، ص ۹۹۸)

71
·        گرایش ارتجاعی مبتنی بر انتقاد همزمان از ایدئالیسم و ماتریالیسم، واکنشی بر ضد انقلاب بورژوائی و فلسفه مربوط بدان بوده است.

72

·        این حقیقت امر را می توان با دلایل متعددی اثبات نمود:

الف

·        این مسئله بطرز افراطی خاصی در احیای علوم دولتی کارل لودویگ فون هالر نمایان می گردد که زیرعنوان آن از سمتگیری اش پرده برمی دارد:
·        «تئوری وضع اجتماعی طبیعی ضد هیولای مهیب بورژوائی تصنعی بوده است.»

·        (شیمره (هیولای مهیب) ترکیبی از موجودات مختلف در اساطیر یونان است. مترجم)

ب
·        آنچه را که فون هالر به مثابه «ضد انقلاب واقعی علوم» تبلیغ می کند، تا هم «اشتباهات نئوفلسفی» کانت را و هم پیامدهای آن در تصویب قانون بورژوائی (حقوق کشوری عمومی پروس) را به مثابه زوال «نظام قدیم» به لجن بکشد، هگل به عنوان «خامی (خریت) غیر قابل باور» به چالش می کشد.
·        (هگل، «خطوط اصلی فلسفه هگل»، ۱۹۵۶، انتقاد از فون هالر، ص ۲۱۱)

ت
 آدام هاینریش مولر (1779 ـ 1829) 
فیلسوف، دیپلمات، دولت تئوریسین آلمانی
از اعضای محفل رومانتیک وین

·        زوالی که ارتجاع (احیاء) بلحاظ سیاسی می کوبد و رومانتیک بلحاظ جنبش فرهنگی مورد انتقاد نظری قرار می دهد، از منظر آدام مولر به مثابه «عدم هماهنگی میان ایده و واقعیت» جلوه گر می شود.
·        (آدام مولر، «آثار انتقادی، استه تیکی و فلسفی»، جلد ۲، ص ۳۶)

پ
·        اصل «آلمانی» در مقابل یونیورسالیسم فرانسوی قرار داده می شود.

ث
·        بر ضد «انقلاب انتقادی در آلمان» و بر ضد «یکسونگری علمی مطلق» آن، هنر به مثابه ارغنون (ارگانون) «فلسفه حیات» نوین وارد صحنه می شود.

·        (ارگانون یک واژه یونانی است و در واقع به معنی ابزار کار، اسلوب و یا متد است.
·        ارگانون عنوانی است که علمای بیزانس (استانبول فعلی) به آثار اصلی ارسطو راجع به منطق داده اند.
·        اشارات و مطالب دیگر مربوط به منطق ارسطو را می توان در اثر دیگر او یافت که به متافیزیک معروف شده است.
·        ارگانون بطور منظم (سیستماتیک) تشکیل یافته و حاوی بخش های ششگانه زیر است:

1
·        مقوله ها
·        (عام ترین مفاهیم)

2
·        آموزش مربوط به جمله 
·        (فرم نمودین حکم)

3
·        تحلیل اولیه و یا آموزش استنتاج

·        استنتاج در علم منطق به استخراج احکامی از احکام دیگر اطلاق می شود که بکمک قواعد معین منطق صورت می گیرد.
·        استنتاج به معنی گذار منطقی از عام به خاص نیز بکار می رود.   

4
·        تحلیل ثانویه و یا آموزش دلیل

5
·        توپیک
·        آموزش مربوط به جملات و و استنتاجات که در روند استدلال بکار می رود.  

6
·        رد سوفیستی نظریات
·        سوفیست ها گروهی از فلاسفه یونانی بوده اند که انسان را اصل می دانستند و بمثابه مبلغان حرفه ای سیار به آموزش سخنوری، بحث و استدلال می پرداختند.

ج
·        دوباره سرنیزه حمله، همزمان متوجه «رئالیسم» (ماتریالیسم) می شود که بر علوم طبیعی مبتنی است، منکر «عنصر اخلاقی» است و ضمنا مخالف «علوم قانونی است که از همان بدو تولد تا درجه ایدئالیسم سقوط می کند.»

ح
·        چرخش ضد خردگرائی  (آنتی راسیونالیستی)، تاریخ را به «هیئت تاریخ جهان» و دیالک تیک را به «دیالک تیک مقدس» تجرید می کند که ساختارش نه تضاد، بلکه «وساطت» (دلالی) است.
·        (همانجا، ص ۸۰)

خ
·        فلسفه حیات رومانتیکی اعلام می دارد:
·        «جنبش های فلسفی در اواخر قرن ۱۸ چیزی جز واکنش هائی بر ضد جنبش های موجود در اوایل همان قرن نبوده اند.»
·        (همانجا، جلد ۲، ص ۲۵۲)

د
·        بعد اعلام می شود که ایدئالیسم، میراث اتمیسم و ماتریالیسم است.

·        مراجعه کنید به اتمیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

ذ
·        ضمنا اعلام می شود که غلبه بر هر دو (ایدئالیسم و ماتریالیسم)، به فلسفه ای منجر می شود که به طرز تحلیلی به تعریف موضوعات خویش می پردازد.
·        این فلسفه جدید در آغازگاه میتولوژی (اسطوره شناسی) موجودات زنده قرار می گیرد:
·        «خلاقیت و مرگ آن در تعاریف خلاق چیزها و مفاهیم است.
·        حیات در ایده ها ست.»
·        (همانجا، ص ۲۵۷)

پایان
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر