۱۳۹۳ بهمن ۲, پنجشنبه

سیری در گلستان سعدی (168)


 سعدی شیرازی 
 ( ۵۶۸ - ۶۷۱ هجری شمسی)
حکایت چهاردهم
(گلستان با ب اول، ص  34 ـ 38) 
تحلیلی از شین میم شین  
  
گرچه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید
هیچ راهی نیست، کآن را نیست پایان، غم مخور

·        معنی تحت اللفظی:
·        اگرچه منزل امن و مقصد نزدیک نیست، تو ولی غم مخور.
·        چون هر راهی پایانی دارد.

1
·        امید در این بیت حافظ، امیدی است، منتج از گذرائی بودن و پایان پذیری چیزها، پدیده ها و سیستم ها

·        بی پایگی امید خواجه در همین بیت آشکار می گردد:
·        چون هر راهی بالاخره به پایان می رسد، پس خطرناکی منزل و دوری مقصد مهم نیست.

2
·        عوامفریبی هم به همین می گویند.

·        اگر وصیت نامه خواجه و نامه اش به تیمور لنگ نبود، می شد خود خواجه را جزو طرفداران نیهلیسم محسوب داشت و در پیشاپیش قافله فلاسفه بورژوائی واپسین قرار داد:
·        مثلا پیشاپیش البر کامو ـ مؤلف «بیگانه» که بی خیال مطلق است و حیات و ممات برایش یکسان است.

3
حافظا در کنج فقر و خلوت شب های تار
تا بود وردت دعا و درس قرآن، غم مخور

·        معنی تحت اللفظی:
·        حافظ تا زمانی که در کنج فقر و خلوت شب های تیره، مشغول تلاوت اوراد دعا هستی و درس قرآن می دهی، غم مخور.

4
·        در این بیت نیز امید خواجه، امیدی واهی و توخالی است.

·        امید خواجه وابسته به تحمل فقر و تلاوت اوراد دعا و درس قرآن است.
·        وقتی گفته می شود که در قاموس نمایندگان طبقات اجتماعی واپسین، از سوبژکتیویته انسانی کمترین خبری نیست، به همین دلایل است.

·        چون بدشواری می توان میان مخاطبین خواجه و جوجه های نوزاد پرندگان فرقی کشف کرد:
·        فراخ گشودن منقار و انتظار طعمه پیشاپیش جویده و مهیا برای بلع.

5
حافظ از پادشهان پایه به خدمت طلبند
سعی نابرده، چه امید عطا می داری؟

·        معنی تحت اللفظی:
·        حافظ برای کسب پایه از شاهان قبلا باید خدمت کرد.
·        تو که کاری نکرده ای، پس امید عطا هم نداشته باش.

6
·        حالا می توان به عوامفریبی خواجه پی برد.

·        چون خواجه می داند که قانون داد و ستد، قانونی بی چون و چرا ست:
·        بدون دادی، نمی توان ستدی توقع داشت.
·        گشودن منفعلانه منقار کافی نیست.

7
·        اما اینجا نیز امید خواجه به زهر انتظار و توقع سرشته است:
·        یعنی امید به معنی حقیقی کلمه نیست.

·        اینجا فقط جای ورد دعا و ضجه و زاری در درگاه الهی را خدمت به خدای زمینی گرفته است.

·        عبادت به درگاه شاه آسمانی نیز تمرین خدمت به طبقه حاکمه زمینی به دو معنی آن است:

الف
·        هم به معنی تمکین و تسلیم مطلق در برابر طبقه حاکمه

ب
·        و هم به معنی جان کندن جسمی و فکری و هنری و غیره.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر