۱۳۹۳ دی ۲۱, یکشنبه

سیری در گلستان سعدی (166)


 سعدی شیرازی 
 ( ۵۶۸ - ۶۷۱ هجری شمسی)
حکایت چهاردهم
(گلستان با ب اول، ص  34 ـ 38) 
تحلیلی از شین میم شین
  
نا امیدم مکن از سابقه لطف ازل
تو پس پرده چه دانی، که که خوب است، که زشت 

·        معنی تحت اللفظی:
·        مرا نسبت به سابقه لطفی که در روز الست داده شده، نومید مکن.
·        تو صلاحیت تمیز خیر از شر را نداری.

1
·        حافظ در این بیت، به جای استدلال عینی و علمی جهت اثبات بطلان نظر صاحب نظر،  به تخریب اعتبار صاحب نظر می پردازد.
·        حافظ عملا لیاقت معرفتی او را بطرزی سوبژکتیف زیر علامت سؤال می برد.

2
·        یکی از وجوه مشترک رفتاری میان حافظ و اهل عرفان همین خصلت قلدرمنشی است که نسل به نسل منتقل شده و به روحانیت فئودالی و نویسندگان و شعرای خردستیز از قبیل جلال آل احمد و شاملو رسیده  است.
·        این شیوه چالش نظری را می توان سوبژکتیویسم معرفتی نامید.

3
·        لات ها و لومپن ها و لاشخورهایی که امروزه سنگ طرفداری از امر زحمتکشان به سینه می زنند، نیز در همین خط می رانند و بی شرمانه برای روشنگران انقلابی و علمی تعیین تکلیف می کنند.

4
·        اینجا ضمنا از تئوری شناخت حافظ پرده برمی افتد:
·        حافظ نماینده آگنوستیسیسم (ندانمگرایی) است و چیزهای هستی را غیر قابل شناخت می داند.
·        تئوری شناخت حافظ بمراتب ارتجاعی تر از تئوری شناخت سعدی است.

5
·        حافظ در این بیت از امید منفعل مورد نظر خویش دفاع می کند و خواننده را به باور به خرافه روز الست و الطاف موعود الهی فرامی خواند.
·        امید در این بیت حافظ، امیدی است وابسته به لطف ازل کذائی و نه امیدی علمی و قانونمند و موکول و منوط به سوبژکت فعال و تصمیمگیر انسانی.

چون حسن عاقبت، نه به رندی و زاهدی است
آن به که کار خود به عنایت رها کنند.

·         معنی تحت اللفظی:
·        از آنجا که عاقبت به خیر بودن، نه به رندی است و نه به زهد.
·        پس بهتر آن است که به عنایت الهی امید ببندیم.

1
·        حافظ در این بیت، راسیونالیته (تعقل) نیم بند مذهبی را حتی منکر می شود:
·        او دیالک تیک وسیله و هدف را که فقه به شکل دیالک تیک پارسائی و رستگاری و یا رندی و عذاب الهی بسط و تعمیم می دهد، بی اعتبار می سازد.
·        بزعم حافظ شیوه زیست انسان ها وسیله سعادت و یا ذلت آنها نیست.
·        تعیین کننده مرجعی خارجی است.
·        در این بیت، عنایت الهی است.

2
·        در این بیت خواجه نیز از ایراسیونالیسم (خردستیزی) افسارگسیخته او  پرده برمی افتد.
·        یکی دیگر از وجوه ایده ئولوژیکی مشترک خواجه با اهل عرفان نیز همین خردستیزی است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر