۱۳۹۳ دی ۲۸, یکشنبه

حقوق طبیعی (11)


پروفسور دکتر وینفرید شرودر
برگردان شین میم شین

IV
حقوق طبیعی و یا حقوق عقلی غیرمذهبی
قرن هفدهم و هجدهم
 ادامه

5
روشنگری فرانسه قرن هجدهم

·        روشنگری فرانسه درقرن هجدهم، تئوری حقوق طبیعی را بر مبنای معارف نوین بلحاظ محتوا  توسعه و تکامل می بخشد.

1

 ژان ژاک روسو (1712 ـ 1778)  
نویسنده، فیلسوف، پداگوگ، طبیعت پژوه و کمپونیست
از تدارک بینندگان معنوی انقلاب فرانسه

·        ژان ژاک روسو در وضع طبیعی آغازین (همانند تئوری حقوق طبیعی مطلق سنتی) وضع ایدئال مبتنی بر آزادی و برابری عامه را می بیند، ولی با اعلام اینکه توسعه و تکامل بشریت می بایستی در وضع طبیعی آغازین خاتمه یابد، آن را به ماقبل تاریخ می راند و توجه اصلی خود را بر توسعه تاریخی بشریت معطوف می دارد.

1
·        روسو وضع اجتماعی آغازین را «عصر طلائی» نام می دهد و دلیل زوال آن را در نادانی بشریت و در معایب نظام سیاسی ـ حقوقی آغازین می داند که نه تنها قادر به جلوگیری از سوء استفاده از قدرت قلدران نبوده، بلکه تقویت هم می کرده است.

2
·        روسو بدین طریق، به این نتیجه می رسد که تاریخ نه یک روند پیشرفت معنوی و سیاسی پیوسته، بلکه روندی است که در گذر از یک دوره زوال به کمال خود، یعنی به نظام سیاسی و حقوقی معقول می رسد.

3
·        اگرچه این تئوری دیالک تیکی هنوز فاقد پیگیری تئوری های بعدی است، ولی علیرغم آن آشکارا نشان می دهد که با تئوری حقوق طبیعی، تشکیل یک تئوری اجتماعی و دولتی ماتریالیستی ـ تاریخی تدارک دیده شده است.

2
 کمونست های اوتوپیکی فرانسه

·        اینکه کمونست های اوتوپیکی فرانسه به حقوق طبیعی مطلق اهمیت خاصی قائل بوده اند، علت تاریخی داشته است.
·        مراجعه کنید به سوسیالیسم اوتوپیکی و کمونیسم اوتوپیکی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

1
·        این امر اما در عین حال نشاندهنده محدودیت تئوری های حقوق طبیعی است که در راستای تمایلات بورژوازی نوخاسته بوده اند.

2
·        در تئوری های حقوق طبیعی کمونیست های اوتوپیکی نیز گرایشی دیده می شود که به استفاده از شناخت حاصل از پیشرفت تاریخی می پردازد.

3
·        نمایندگان روشنگری فرانسه که کم و بیش نماینده خواست های بورژوازی نوخاسته بوده اند، تئوری های حقوق طبیعی هوبس و جان لاک را در تئوری های خود به خدمت گرفته اند و توسعه داده اند.
·        به همین دلیل، در دایرة المعارف در مقاله حقوق طبیعی می خوانیم:

الف
·        «تبعیت از اراده عمومی رشته پیوند همه جوامع است، بدون اینکه جوامع ناشی از تبهکاری را از آن مستثنی سازیم...
·        چون از دو اراده عمومی و خصوصی، اراده عمومی هرگز خطا نمی کند.

ب
·        از این رو، درک این مسئله دشوار نیست (خدا را شکر) که کدامیک از آندو قوه قانونگزار باید باشد و افراد بزرگوار فانی چه احترامی را مدیون آنند که اراده خاص آنها را در اتوریته و خطا ناپذیری خویش متحد می کند...

ت
·        خلاصه مطلب:
·        کسی که قادر به تفکر عقلی است، در مورد صحت این ادعا نیازی به دلیل ندارد و هرکس که نمی خواهد عاقلانه بیندیشد، بر انسان بودن خود وقعی نمی نهد و باید او را موجودی منحرف قلمداد کرد.»

4
·        راه یافتن ایده های حقوق طبیعی به اعلامیه استقلال ایالات متحده آمریکا (4 ژوئیه 1776 میلادی) و به اعلامیه حقوق بشر و شهروندان (26 اوت 1789 میلادی)  در قانون اساسی انقلاب فرانسه، امری طبیعی ومنطقی بوده است.

5
·        در ماده دوم اعلامیه حقوق بشر می خوانیم:

الف
·        «هدف نهائی مجامع سیاسی عبارت است از حفظ حقوق طبیعی و بی قید و شرط انسانی.

ب
·        این حقوق عبارتند از آزادی، مالکیت، امنیت و مقاومت در مقابل فشار و ستم.»

6
·        در قانون اساسی ژاکوبنی (28 ژوئن 1793 میلادی)  باز هم از حقوق طبیعی سخن در میان است و در ماده اول آن چنین می خوانیم:

الف
·        «هدف جامعه عبارت است از رفاه عمومی.

ب
·        رژیم برقرار می شود تا برای افراد انسانی برخورداری از حقوق طبیعی و بی قید و شرط انسانی را تضمین کند.»

ت
·        در ماده دوم :
·        «این حقوق عبارتند از برابری، آزادی، امنیت و مالکیت

7
·        اینجا هم جنبه های ایده ئولوژیکی مختلف که در توسعه تئوری حقوق طبیعی بیان خود را یافته اند، بوضوح دیده می شوند و هم درعین حال، اهمیت انقلابی خود تئوری های حقوق طبیعی قرن هفدهم و هجدهم میلادی آشکار می گردد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر