پارسی را پاس می داریم:
به جای قابلیت می گوییم توانایی
به جای باطــنی می گوییم درونی
به جای بالاجبار می گوییم به ناچار
به جای لیاقت می گوییم شایستگی
به جای بارز می گوییم آشکار، پدیدار
به جای قابلیت می گوییم توانایی
به جای باطــنی می گوییم درونی
به جای بالاجبار می گوییم به ناچار
به جای لیاقت می گوییم شایستگی
به جای بارز می گوییم آشکار، پدیدار
سرچشمه: صفحه فیس بوک کلک خیال انگیز
·
ما این اندرز کلک خیال انگیز را بدون کمترین
پیشداوری و در نهایت بی طرفی مورد تأمل قرار می دهیم تا حداقل نظر خام خود را به
محک دگراندیشان بزنیم:
کلک خیال انگیز
پارسی را پاس می داریم
·
اولین سؤال ناقابل که به ذهن خواننده می رسد، این
است که چرا از میان اینهمه زبان در کشور اهورا، باید زبان پارسی پاس داشته شود و
نه زبان آذری که اکثریت جمعیت این کشور را تشکیل می دهند و نه زبان بلوچ و کرد و
عرب و لر و غیره؟
·
اشکال اصلی کار اینجا ست که ایرانی جماعت به
هنگام صدور اندرز و رهنمود، به تنها چیزی که نمی اندیشند، استدلال و اقامه دلیل
است.
·
از این رو برای خواننده چاره ای جز حدس و گمان
باقی نمی ماند.
·
ما هم باید دلیلی برای این رهنمود و اندرز
بیابیم.
1
·
شاید اندرزگوی خیرخواه، زبان فارسی را در معرض
خطر می بینند و لذا به پاسداری از آن خطر می کنند.
·
ایران اما ـ زبان هر گوینده لال ـ کشوری کثیرالمله
است.
·
کثیرالمله بودن ایران حتی در سازمان ملل به ثبت
رسیده است.
·
خوب اکنون این سؤال پیش می آید که چرا فقط زبان
فارسی باید مورد پاسداری قرار گیرد که از دیرباز زبان طبقه حاکمه بوده است؟
2
·
در هر خانواده قاعدتا باید بخش اعظم تلاش صرف آن
شود که کودک ضعیف و عقب مانده تقویت گردد تا تعادل لازم در آن پدید آید.
·
چرا کلک خیال انگیز در این زمینه که مردم دیگر ملیت
های کشور، دیری است که حتی از حق طبیعی تحصیل به زبان مادری محروم اند، خمی به
ابرو نمی آورند؟
3
·
شاید کلک خیال انگیز بگوید که ایشان فقط می
خواهند که از زبان مادری خودشان پاسداری کنند و ملیت های دیگر بهتر است که خود
فعال شوند تا زبان شان تا حد هیچ تنزل نیابد و از لوح خواطر برای همیشه بطور کلی محو
نگردد.
·
پس هرکس باید در دیار اهورا کشک خود را بسابد.
·
اندک اندک ولی با سرعت نور همین طوری هم پیش می
رود:
الف
·
پان ترکیست ها در آذربایجان و حتی در قلب پایتخت
پارسی زبانان به تحریک و تشویق حساب شده و پیشاپیش به دلار پرداخت شده ی امپریالیسم
و نوکران منطقه ای اش دم از «استقلال» و حتی تجزیه از خاک کشور و تشکیل ترکیه بزرگ
می زنند، کلیه اصطلاحات فاشیسم را ازبر کرده اند و دست هیتلر و اعوان و انصارش را
از پشت بسته اند.
·
تحقیر ملیت های دیگر و افشاندن بذر عداوت ملی و
نژادی و زبانی در دستور روز حضرات است.
ب
·
بلوچ های مأمور و معذور حتی القاعده هم دارند و
بزور بمب تپنده و نفس کشنده و جنبنده و با کمک های مالی چشمگیر از ممالک طرفدار
حقوق بشر به پاسداری از زبان شیرین خویش و تجزیه از خاک پاک اهورا کمر بسته اند.
ت
·
فاشیست ها در قلب سنندج عکس هیتلر را بر پوست
سینه خویش حک کرده اند و شب و روز حتی در سایت های اینترنتی عربده می کشند و احزاب
کرد از چپ و راست در امپریالیسم و صهیونیسم ناجی خیرخواه خلق ها را می بینند و قصد
پاسداری از زبان کردی و تشکیل کردستان بزرگ دارند.
پ
·
خلق عرب هم در عصر غرش شیپور تمام ارضی دفاع از
حقوق بشر از تشکیل امیرنشینی به نام خوزستان بدش نمی آید و دولت یأجوج و مأجوج هم
در زمینه رادیکالیزه کردن مقاومت و مبارزه خلق عرب از هیچ وسیله ای کوتاهی نمی
ورزد.
ث
·
فارسی زبانان هم که درس خود را از دیرباز زیر پرچم
شبه فاشیستی پان ایرانیسم همراه با تحقیر و تخفیف ملیت های دیگر ازبر بوده اند.
·
شاید کلک خیال انگیز هم خدا نکرده هیزم بیار آتش
همین تجزیه کشور و بالکانیزاسیون مد روز شده اند.
4
·
اکنون این سؤال پیش می آید که از زبان فارسی چگونه
باید پاسداری کرد؟
·
کسی که قصد پاسداری از چیزی را دارد، قاعدتا باید
به توسعه و تکامل و استغنای آن مدد رساند.
·
شاید کلک خیال انگیز هم همین خیالات را بر سر
دارند.
·
باید به بقیه رهنمودهای ایشان گوش دهیم:
کلک خیال انگیز
پارسی را پاس می داریم:
به جای قابلیت می گوییم توانایی
به جای باطــنی می گوییم درونی
به جای بالاجبار می گوییم به ناچار
به جای لیاقت می گوییم شایستگی
به جای بارز می گوییم آشکار، پدیدار
به جای قابلیت می گوییم توانایی
به جای باطــنی می گوییم درونی
به جای بالاجبار می گوییم به ناچار
به جای لیاقت می گوییم شایستگی
به جای بارز می گوییم آشکار، پدیدار
·
عجب پاسداری محتوامندی از زبان فارسی.
·
حذف واژه هائی از گنجینه زبان فارسی را کلک خیال
انگیز پاسداری از زبان فارسی قلمدد می کنند.
·
چون واژه های توانائی، درونی، بناچار، شایستگی،
آشکار در گنجینه واژه های فارسی از زمان فردوسی حتی موجود بوده اند.
·
بنابرین، تنها نتیجه ای که از رهنمود و اندرز کلک
خیال انگیز حاصل می آید، حذف واژه های دیرآشنای قابلیت، باطنی، بالاجبار، لیاقت و
بارز است.
·
معمولا کسی که قصد پاسداری از زبانی را دارد، به
غنی تر کردن آن کمر می بندد و نه به فقیرتر کردن آن.
·
ولی این جور هنرهای خارق العاده نزد ایرانیان است
و بس.
·
کاری اش نمی شود کرد.
·
خوب حالا یکایک این واژه های عربی را مورد تأمل
گذرا قرار می دهیم، تا ببینیم که با حذف آنها چه گلی بر سر زبان فارسی زده می شود:
1
به جای قابلیت می گوییم توانایی
·
در فرهنگ واژگان فارسی واژه قابلیت به معانی زیرآمده
است:
·
شایستگی
·
سزاواری
·
آمادگی جهت قبول امری یا حالتی
·
سزاواری
·
استحقاق
·
استعداد
·
امکان
·
هنر
·
معرفت
·
کفایت
·
و الی
آخر
·
ظاهرا توانائی
یکی از معانی واژه قابلیت است.
·
آنچه کلک خیال انگیز پاسداری از زبان فارسی جا می
زنند، در حقیقت تغییر فرمالی است، به بهای فقیر کردن
محتوائی و مضمونی زبان فارسی.
·
این کردوکار کلک خیال انگیز را به زبان عامیانه
می گویند:
·
«آفتابه لگن هفت دست، شام و
ناهارهیچ!»
·
فرم همه چیز، محتوا هیچ!
2
به جای باطــنی می گوییم درونی
·
در فرهنگ واژگان فارسی واژه باطن به معانی زیرآمده
است:
·
پنهان
·
اندرون
·
درون
چیزی
·
داخل هر
چیزی
·
حقیقت
·
اصل
·
ضمیر
·
دل
·
در این
مورد نیز کلک خیال انگیز با تعویص فرمال، به فقیرتر کردن زبان فارسی بلحاظ محتوا
دست می زنند و از این بابت حتی ککشان هم نمی گزد.
·
کلک خیال
انگیز اینجا نیز به استغنای زبان و توسعه فرهنگ تره هم حتی خرد نمی کنند.
·
این جور چیزهای فرمال و صوری ارزش تعیین کننده
ندارند.
·
خیلی ها که قصد عوامفریبی دارند، چه بسا فرم را
برجسته می کنند تا محتوا را از دیده ها پنهان دارند.
·
«تصحیحات» فرمال و صوری از
این قبیل می تواند به فقر محتوائی، مضمونی و مفهومی زبان و فرهنگ ملتی منجر شود و بغایت
زیانبار باشد.
·
باطن در زبان فارسی و دیگر زبان های رایج در کشور
با ظاهر دیالک تیکی را تشکیل می دهد و درونی با برونی.
·
این جور «تصحیحات» را می توان اقداماتی ضد فرهنگی
حتی تلقی کرد.
3
به جای بالاجبار می گوییم به ناچار
·
بناچار همیشه وجود داشته، ولی بالاجبار بمرابت
غنی تر است و بار معنوی بکلی متفاوتی را بدوش می کشد.
·
واژه های رایج در فرهنگ ملل بنا بر ضرورت های
محتوائی و مفهومی تشکیل می یابند و حذف آنها می تواند تبادل نظری مردم را مختل
سازد.
·
در همه زبان های ملل متمدن، واژه های زبان های
دیگر یا دست نخورده و یا مانی پولیزه شده وجود دارند و کسی هم از این بابت زیان
ندیده است.
4
به جای لیاقت می گوییم شایستگی
·
لیاقت هم بلحاظ کمیت و استحکام کلامین و هم بلحاظ
محتوای معنوی اش بمراتب غنی تر از شایستگی است و وجودش در زبان فارسی نه زیان و
ضرری، بلکه غنائی است.
5
به جای بارز می گوییم آشکار، پدیدار
·
پدیدار واژه زورکی و تصنعی ئی بنظر می رسد و کمتر
کسی حاضر به استفاده از آن خواهد شد.
·
بارز حاوی انرژی کلامین خارق العاده ای است.
·
واژه ها را نمی شود به آسانی و دلبخواه جایگزین
ساخت.
·
چون جفت دیالک تیکی شان از بین می رود و تبادل
فکری مشکلتر می گردد.
·
در هر فرهنگی تعداد مفاهیم (واژه ها) هر چه فزونتر
باشد، تبادل فکری میان مردم زیباتر، بهتر، دقیقتر و سهلتر امکان پذیر می گردد.
·
کسانی که سودای توسعه فرهنگی ملیت های ساکن کشور
را دارند، بهتر است که قبل از صدور اندرز و رهنمود قدری بیاندیشند.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر