۱۳۹۱ مرداد ۱۹, پنجشنبه

پای منبر بزرگان (39)

منبر دونفره ی لاشخور و لاری (2)
ح. مهدی پور

I

پرسش اول


• پرسش اول با نمایش فیلمی از دختری شیک و خوش قیافه از شمال شهر تهران آغاز می شود.
• قهرمان مدرن باید با معیارهای هالی وودی ـ پلی بوئی ـ بورژوائی دمساز باشد.
• در اوان پیروزی ضد انقلاب بهمن نیز عکس دختری پلی بوئی در روی تانکی، صفحات روزنامه ها را مزین ساخت.
• شهید باید خوش پوش و خوش قیافه و سکسی باشد و گرنه بود و نبود زحمتکشان بد قیافه برای جهان خردستیز یکسان است.

• لاری از نقش لاشخور در قضیه قتل دخترک می پرسد.
• لاشخور لبان خون آلودش را می لیسد و قتل دخترک را مشکوک و وسیله ای برای توطئه بر ضد جهنم جامعه خویش جا می زند.
• دیگر از آیات و احادیث و روایات و اخبار خبری نیست.
• لاشخور خود را پروفسور جا می زند و مثل همه پروفسورهای مد روز از متد «مقایسه» سوء استفاده در خور می کند.
• چون در ونزوئلا کسانی را کشته اند و ضمنا فیلم برداری کرده اند و برای بی اعتبار کردن رئیس جمهور آن کشور و براندازی او به خدمت گرفته اند، پس قتل این دخترک نیز از پیش اندیشیده و سازمان یافته بوده است.
• هم لاری راضی است و هم لاشخور و حتی دختر مترجم که فقط صدایش شنیده می شود و ایمان بی چون و چرایش به نظم جهنم در کلامش می پیچد.
• معرکه عوامفریبی بهتر از این نمی توانست بر پا شود.
• مستمع گیج اکنون به تأیید سر می جنباند و به لاشخور حق می دهد.
• توطئه ای در کار بوده و دختری را وسیله ای برای هدفی قرار داده اند.
• معلوم نیست که قیمت خرید چنین پرسشی به چه میزان بوده است.

• بیائید همین پرسش و پاسخ را مورد تحلیل قرار دهیم:

1

• اولا دلیل صحت ادعای توطئه خارجی کدام است؟

• با مقایسه حادثه ای در کشوری با حادثه ای مشابه در جهنمی هرگز نمی توان به اثبات چیزی نایل آمد.
• هر حادثه ای فقط و فقط در دیالک تیک نمود و بود، در دیالک تیک پدیده و ماهیت معنا پیدا می کند و گرنه ظاهر مشابه و یا حتی یکسان چیزها که نمی تواند دلیلی بر ماهیت یکسان آنها باشد:
• گل های زهرمندی وجود دارند که شباهت ظاهری خارق العاده ای به گل های قابل تغذیه دارد.
• فرق این گل ها با یکدیگر نه در فرم نمودین آنها، بلکه در محتوای ماهوی آنها ست.

2

• ثانیا از کی تا حالا کشتن دختران جوان و حک حرمت انسانی از آنها جرم و جنایت است؟

• میلیون ها دختر نابالغ چه بسا زیباتر از ندا از افغانستان و عراق و ویتنام و کامبوج و تایلند در فاحشه خانه های علنی و مخفی زجرکش و استثمار و تخریب می شوند.

• میزان درآمد حاصل از صدور دختران جوان از کشورهای اروپای شرقی در اروپای «دموکراتیک» به بیش از پنج میلیارد یورو در سال تخمین زده می شود.

• ب. کیوان مقاله ای تحت عنوان تجارت جنسی ترجمه کرده که مو بر تن آدم سیخ می کند.
• سخن از بردگی علنی زنان است.
• سخن از برده فروشی در اوایل قرن بیست و یکم است.

• لاشخور هم طبقه لاری، از طوایف تگزاس بیش از یک میلیون عراقی و صدها هزار افغانی را غرقه به خون ساخته است.

• ما در عصر مدال و جایزه و رتبه برای جلادان بسر می بریم.

• جانیان فرمانروایان جهان اند و کسی را نه شعور انتقاد از آنان و نه جسارت هشدار به بشریت مانده است.

3

• ثالثا اگر مقایسه، متدی منطقی و معمول و معتبر است، پس باید پرسید که ونزوئلا چه ربطی به جهنم دارد.
• ونزوئلا همین چندی پیش گذار به جامعه سوسیالیستی را به نظرخواهی و رفراندوم عمومی گذاشته و در جهنم، سرداران کار پس از شکنجه و زجر و تحقیر و تخریب جسمی و روحی و روانی، قصابی می شوند و حتی گوری برای شان باقی نمی ماند، تا بهانه اشکی از چشمی باشد.

• متد «مقایسه» یکی از متدهای ارزشمند برای کشف حقیقت است.

• مقایسه ساده چیزها ـ اما ـ به هیچ دردی نمی خورد.

• اگر کسی قصد مقایسه چیزی را با چیزی دیگر دارد، باید کلیت آنها را، نمود و بود، ظاهر و باطن آنها را با هم مورد مقایسه قرار دهد و نه عوامفریبانه، ظاهر فریبای آنها را.

• برخی از جماعت روشنفکر نیز دست کمی از لاشخور ندارند.
• آنها هم طرفداری این و آن را از لاشخور به عنوان دلیلی بر حقانیت لاشخوریسم جا می زنند.

4

• رابعا پرسش می توانست با محتوا و مضمون دیگری و به طرز دیگری مطرح شود.
• میلیون ها نفر از جهنم جامعه لاشخور گریخته اند و در متروپول های سرمایه به خفت و خواری روزگار می گذرانند، صدها هزار نفر گم و گور و نیست و نابود شده اند.
• قتل عام های آشکار و نهان بربرمنشانه ای رخ داده است و رخ می دهد و رخ خواهد داد.

• عدالت فقط پخش کپون مواد غذائی میان غارت شدگان نیست!

• ساده ترین حقوق مدنی ساکنان جهنم لگدمال می شوند.
• و به قول ویکتور هوگو در باره تک تک این مسائل، می توان کتاب ها نوشت.

• ولی لاری را با این مسائل کاری نیست.
• او نمی خواهد تکه های گوشت فرزندان کار را و لخته های خون فرزانگان پرولتاریا را در لابلای دندان های لاشخور نشان مردم دهد و لاشخور نیز این را می داند.
• مفتش پیشاپیش خریده شده است.
• ولی لیس زدن پیگیر لب ها، از هراس درونی لاشخور خبر می دهد.

• پرسش نارسا و نادرست، حتی اگر پاسخی رسا و درست به دنبال داشته باشد، به هیچ دردی نمی خورد.

• لاشخور می تواند حتی با اعتراف به قتل دختری رو سفیدتر از همه لاشخورهای ماضی و مضارع کشور لاری از صحنه بیرون رود.
• او می تواند شمار بی شمار دخترانی را نام ببرد که لاشخورهای ممالک دیگر به قتل رسانده اند.

• چندی پیش استاد دانشگاه خرفتی در یکی از دانشگاه های کشور لاری میزبان لاشخور بود و پس از کلی زور زدن، تنها سؤالی که از لاشخور کرد، این بود که چرا در ایران همجنس بازان آزادی ندارند.

ظاهرا در مهد آزادی بورژوائی نیز غیر از آزادی همجنس بازان
(البته مرا قصد مخالفت با آزادی کسی نیست)
آزادی به درد بخوری باقی نمانده است
!
ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر