زمانيكه مردي در حال پوليش كردن اتوموبيل جديدش بود كودك 7 ساله اش تكه سنگي را برداشت و بر روي بدنه اتومبيل خط انداخت.
مرد آنچنان عصباني شد كه دست پسرش را در دست گرفت و چند بار محكم پشت دست او زد، بدون اینكه به دليل خشم متوجه شده باشد كه با آچار پسرش را تنبيه کرده است.
در بيمارستان به سبب شكستگي هاي فراوان چهار انگشت دست پسر قطع شد.
وقتي كه پسر چشمان اندوهناك پدرش را ديد، از او پرسيد:
"پدر كي انگشت هاي من در خواهند آمد؟"
مرد آنقدر مغموم بود كه هیچي نتوانست بگويد.
به سمت اتوبيل برگشت وچندين باربا لگد بدان زد.
حيران و سرگردان از عمل خويش رو به روي اتومبيل نشسته بود و به خطي كه پسرش روي آن انداخته بود، نگاه مي كرد.
پسرک نوشته بود:
«دوستت دارم پدر!»
مرد ـ روز بعد ـ دست به خودكشي زد.
خشم و عشق حد و مرزي ندارند.
عشق را انتخاب كنيد، تا زندگي دوست
داشتني باشد و اين را به ياد داشته باشيد كه
اشياء براي استفاده اند و انسان ها براي دوست داشتن!
امروزه اما، انسان ها برای استفاده اند و اشياء برای دوست داشتن!
فراموش مکن، هرگز در تمامت عمرت که
اشياء براي استفاده اند و انسان ها براي دوست داشتن!
مراقب افكارتان باشيد كه تبديل به گفتارتان مي شوند!
مراقب گفتارتان باشيد كه تبديل به رفتار تان مي شود!
مراقب رفتار تان باشيدكه تبديل به عادت مي شود!
مراقب عادات خود باشيد که شخصيت شما را می سازند!
مراقب شخصيت خود باشيد كه سرنوشت شما را رقم می زند!
ویرایش متن از تارنمای دایرة المعارف روشنگری
منبع:
بی تابی های یک روح
http://7thghoghnoos.blogspot.ca
تحلیلی از میم حجری
فراز چهارم
امروزه اما، انسان ها برای استفاده اند و اشياء برای دوست داشتن!
فراموش مکن، هرگز در تمامت عمرت که
اشياء براي استفاده اند و انسان ها براي دوست داشتن!
مراقب افكارتان باشيد كه تبديل به گفتارتان مي شوند!
مراقب گفتارتان باشيد كه تبديل به رفتار تان مي شود!
مراقب رفتار تان باشيدكه تبديل به عادت مي شود!
مراقب عادات خود باشيد که شخصيت شما را می سازند!
مراقب شخصيت خود باشيد كه سرنوشت شما را رقم می زند!
مرد آنچنان عصباني شد كه دست پسرش را در دست گرفت و چند بار محكم پشت دست او زد، بدون اینكه به دليل خشم متوجه شده باشد كه با آچار پسرش را تنبيه کرده است.
در بيمارستان به سبب شكستگي هاي فراوان چهار انگشت دست پسر قطع شد.
وقتي كه پسر چشمان اندوهناك پدرش را ديد، از او پرسيد:
"پدر كي انگشت هاي من در خواهند آمد؟"
مرد آنقدر مغموم بود كه هیچي نتوانست بگويد.
به سمت اتوبيل برگشت وچندين باربا لگد بدان زد.
حيران و سرگردان از عمل خويش رو به روي اتومبيل نشسته بود و به خطي كه پسرش روي آن انداخته بود، نگاه مي كرد.
پسرک نوشته بود:
«دوستت دارم پدر!»
مرد ـ روز بعد ـ دست به خودكشي زد.
خشم و عشق حد و مرزي ندارند.
عشق را انتخاب كنيد، تا زندگي دوست
داشتني باشد و اين را به ياد داشته باشيد كه
اشياء براي استفاده اند و انسان ها براي دوست داشتن!
امروزه اما، انسان ها برای استفاده اند و اشياء برای دوست داشتن!
فراموش مکن، هرگز در تمامت عمرت که
اشياء براي استفاده اند و انسان ها براي دوست داشتن!
مراقب افكارتان باشيد كه تبديل به گفتارتان مي شوند!
مراقب گفتارتان باشيد كه تبديل به رفتار تان مي شود!
مراقب رفتار تان باشيدكه تبديل به عادت مي شود!
مراقب عادات خود باشيد که شخصيت شما را می سازند!
مراقب شخصيت خود باشيد كه سرنوشت شما را رقم می زند!
ویرایش متن از تارنمای دایرة المعارف روشنگری
منبع:
بی تابی های یک روح
http://7thghoghnoos.blogspot.ca
تحلیلی از میم حجری
فراز چهارم
امروزه اما، انسان ها برای استفاده اند و اشياء برای دوست داشتن!
فراموش مکن، هرگز در تمامت عمرت که
اشياء براي استفاده اند و انسان ها براي دوست داشتن!
مراقب افكارتان باشيد كه تبديل به گفتارتان مي شوند!
مراقب گفتارتان باشيد كه تبديل به رفتار تان مي شود!
مراقب رفتار تان باشيدكه تبديل به عادت مي شود!
مراقب عادات خود باشيد که شخصيت شما را می سازند!
مراقب شخصيت خود باشيد كه سرنوشت شما را رقم می زند!
• نویسنده اکنون پس از نقل ماجرای تراژیک دلخراش به نتیجه گیری دست می زند و به صدور اندرز.
اندرز اول
فراموش مکن، هرگز در تمامت عمرت که
اشياء براي استفاده اند و انسان ها براي دوست داشتن!
فراموش مکن، هرگز در تمامت عمرت که
اشياء براي استفاده اند و انسان ها براي دوست داشتن!
• اندرز اساسی او همان عنوان قصه او ست:
• اشیاء فقط ارزش های مصرفی اند.
• انسان ها اما ـ چه دیو و چه فرشته ـ برای دوست داشتن اند.
1
• نویسنده ظاهرا از ماهیت طبقاتی جامعه بشری بی خبر است.
• او ظاهرا نمی داند که هر کشتزاری و یا کارخانه و شرکتی نه محل تولید داوطلبانه مایحتاج مادی، بلکه به قول برتولت برشت، کشتارگاهی است و نمی توان همه انسان ها از دم دوست داشت.
• نمی توان حتی عیسی مسیح بود و به شکنجه گر خویش عشق ورزید.
2
• ثانیا نمیت وان محصول کار خود را و به قول نویسنده اشیاء را دوست نداشت.
• یخچال و موتورسیکلت و ماشین رختشوئی با سنگ و کلوخ و صخره فرق ماهوی دارند.
• اولی دیالک تیکی از طبیعت و انسان اند و دومی طبیعت صرف.
• انسان نمی تواند به محصول کار خود عشق نورزد.
اندرز دوم
مراقب افكارتان باشيد كه تبديل به گفتارتان مي شوند!
مراقب افكارتان باشيد كه تبديل به گفتارتان مي شوند!
• نویسنده در این اندرز خویش، میان افکار و گفتار دیوار متافیزیکی می کشد و از تبدیل اولی به دومی سخن می گوید.
• واقعیت اما از قراری بکلی دیگر است:
1
• میان مفهوم و واژه، حکم و جمله و به قول نویسنده افکار و گفتار، رابطه دیالک تیکی ناگسستنی محتوا و فرم برقرار است.
• اندیشه ناب فارغ از واژه وجود ندارد.
• روح ماورای مادی وجود ندارد.
• عالم ارواح یاوه ای بیش نیست.
• روح همیشه سایه ماده را بر سر خویش دارد.
• هر مفهوم انتزاعی همیشه در فرم واژه عرض اندام می کند و می تواند عرض اندام کند.
2
• نویسنده چنان وانمود می کند که انگار اندیشه اولین است، قائم بذات است و گفتار ناشی از افکار است.
• هر ساده لوحی می تواند چنین تصور کند.
• حقیقت اما از قراری دیگر است:
• اندیشه در دیالک تیک اوبژکت ـ سوبژکت بوساطت کار و در روند کار تشکیل می شود.
• باغبان بدون فرود اوردن تبر بر تنه درخت، نه تنه را می تواند بشناسد، نه تبر را، نه لیاقت فکری و عملی خود را و نه صحت و سقم تصورات پیشین خود را.
• ضمنا نه مفهوم عاری از واژه وجود دارد و نه واژه خالی از مفهوم.
اندرز سوم
مراقب گفتارتان باشيد كه تبديل به رفتار تان مي شود!
مراقب گفتارتان باشيد كه تبديل به رفتار تان مي شود!
• رفتار به چه معنی است؟
• رفتار هر سیستم (سیستم فنی، غیرارگانیکی، ارگانیکی و یا اجتماعی) عبارت است از مجموعه حالات سیستم که پشت سر همدیگر پدید می آیند.
• رفتارهر سیستم بوسیله عوامل زیر مشروط می شود:
1
• بوسیله ساختاردرونی سیستم2
• بوسیله فونکسیونی که توسط این سیستم تحقق یافته است.
3
• بوسیله تأثیرات خارجی (اختلالات) که بر سیستم اعمال می شوند و بطور کلی خصلت تصادفی دارند.
• اکنون می توان دریافت که تصور نویسنده از تبدیل گفتار به رفتار چقدر ارزش علمی دارد.
• این گفترا سیستم های مادی پویا نیست که به رفترا آنها بدل می شود، بلکه هر سیستمی بسته به ساختار و فونکسیون و تأثیرات وارده از خارج رفترای از خود نشان می دهد و ربطی به گفتار ندارد.
اندرز چهارم
مراقب رفتار تان باشيد كه تبديل به عادت مي شود!
مراقب رفتار تان باشيد كه تبديل به عادت مي شود!
• عادت به چه معنی است؟
• عادات اجتماعی عبارت است نوع همیشه همان واکنش نسبت به شرایط معین و تکرار شونده، که در وابستگی به مناسبات اجتماعی حاکم تشکیل می شود.
• عادات اجتماعی در جامعه طبقاتی آنتاگونیستی علاوه بر این در وابستگی به تعلق طبقاتی، موضع اجتماعی، کردوکار کاری افراد و امثالهم تعیین می شود.
• عادات اجتماعی که یکبار پدید می آیند، جان سختی خاصی از خود نشان می دهند و در رفتار اجتماعی انسان ها نقش بزرگی بازی می کنند.
• مثلا به قول لنین، «سرمایه داری و اوضاع بورژوائی ناشی از آن.... در کلیه عرصه های کار و زندگی ـ روی هم رفته ـ به ایجاد مقام پرستی بورژوائی و شووینیسم ملی یکسانی با تفاوت های بسیار ناچیز نایل می آید و به ابتذال خرده بورژوائی یکسان و امثالهم نیز.»
• (کلیات لنین، جلد 31، ص 103)
• اکنون می بینیم که نوینسده قصه شیپور اندرز را از طرف گشادش می زند:
• رفتار علت عادات نیست.
• بلکه برعکس عادات اجتماعی انسان ها ست که تعیین کننده رفتار اند.
• ریشه عادات اجتماعی انسان ها در عوامل زیر است:
1
• در وابستگی به مناسبات اجتماعی حاکم است.2
• عادات اجتماعی در جامعه طبقاتی آنتاگونیستی علاوه بر این در وابستگی به تعلقات طبقاتی انسان ها ست.
3
• در موضع اجتماعی انسان ها ست.4
• در فعالیت شغلی و کاری افراد انسانی است.اندرز پنجم
مراقب عادات خود باشيد که شخصيت شما را می سازند!
مراقب عادات خود باشيد که شخصيت شما را می سازند!
• شخصیت به چه معنی است؟
• مفهوم «شخصیت» در مغایرت با مفهوم «فرد» ـ قبل از همه ـ در بر گیرنده ی نقشی است که انسان در حیات اجتماعی خود ایفا می کند و اهمیت اجتماعی، بانضمام خواص و کیفیات معین سیاسی، فرهنگی ـ معنوی و اخلاقی او، که او را به اجرای این نقش قادر می سازند.
• سمت و سوی تفکر و عمل شخصیت و تأثیر مثبت و یا منفی او بر توسعه جامعه ـ قبل از همه ـ بوسیله عوامل زیرین تعیین می شود:
1
• بوسیله موضع اجتماعی او.2
• بوسیله تعلق او به نیروهای طبقات و یا گروه های اجتماعی مترقی و یا ارتجاعی که او بیانگر و مجری منافع و آماج های آنها ست.
• سیمای سیاسی، فرهنگی ـ معنوی و اخلاقی شخصیت ـ قبل از همه ـ بوسیله عوامل زیر تعیین می شود:
1
• بوسیله منافع اجتماعی ئی که او خادم آنها ست.2
• بوسیله شرایط مادی و فرهنگی که در نظام اجتماعی مربوطه وجود دارد.
• اکنون می توان بوضوح دید که عادات ربطی به شخصیت ندارند، بلکه خود بسان شخصیت ریشه اجتماعی ـ اقتصادی دارند.
اندرز ششم
مراقب شخصيت خود باشيد كه سرنوشت شما را رقم می زند!
مراقب شخصيت خود باشيد كه سرنوشت شما را رقم می زند!
• این دیگر خرافه وحشت انگیزی است.
• اولا سرنوشتی وجود ندارد تا شخصیت رقم زند.
• ثانیا سیر و سرگذشت هر کس در جامعه تعیین می شود و نه در حیطه فردی محض هر کس.
«سرنوشت» کذائی هر کس در مبارزات طبقاتی در جامعه و جهان تعیین می شود.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر