۱۳۹۰ بهمن ۲۰, پنجشنبه

دیشب تمام کرد، خواهرکم

با تسلیت به شاعر و با آرزوی عمر دراز!
عسگر آهنین
(۱٨ اکتبر ۲۰۱۱)
سرچشمه:
اخبار روز
http://www.akhbar-rooz.com


• دیشب تو را دوباره شنا بردم
• پاهای کوچکت تحمل شن های داغ را نداشت
• تو را به دوش کشیدم

• دستان کوچکت
• چشمان مرا پوشاندند
• «تو باز، شیطنت ات گل کرد؟»

• آن موج های نرم، که می آمدند و می رفتند
• تا پای تو را قلقلک دهند،
• امواج خاطره هایم شده اند

• دستان کوچکت از اشک های من خیس اند
• تو در مه اغما شناوری،
• من در میان اشک ها و خاطره هایم

• بین دو قاره فاصله بسیار است
• بین دو قلب فاصله چندان نیست

• دریا چقدر توفانی است، خواهرک نازنین من
• فصل شنای ما تمام شد، برای همیشه

• تو، در سکوت و نجیبانه، رنج کشیدی
• حالا سکوت تو کامل شده است

• من هم به یاد خنده های تو
• تنها و ُ بی صدا وُ گریه کنان سیب می خورم.

• و، آخرین خبر این است:
• «دیشب تمام کرد!»

• یعنی،
• وقتی که داشتم او را با خود به شنا می بردم!
پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر