۱۳۹۰ بهمن ۲۹, شنبه

مکثی و بحثی روی کلمات قصار این و آن (7)

از صفحه فیسبوک «زویا مونیکا»

1
زویا

• شاید بتوانی کسی را که خواب است، بیدار کنی.
• اما کسی را که خود را به خواب زده، هرگز نمی توان بیدار کرد.
• این یکی از تضادهای زندگی ما ست، که آدم همیشه کار اشتباه را، در بهترین زمان ممکن انجام می دهد.

1
میم

• زویا نسبت به نظر اینشتین مبنی بر ضرورت تحول فکری انسان ها برای تحول جامعه و جهان، با این نقل قول واکنش نشان می دهند.
• ما نقل قول زویا (و یا نظر ایشان) را مورد تأمل و تحلیل قرار می دهیم تا نظرمان به محک بخورد و تصحیح شود:

1
شاید بتوانی کسی را که خواب است، بیدار کنی.

• از سرتاپای این نقل قول، از سوئی خودخشنودی صاحب نظر و از سوی دیگر شک و تردید و دو دلی او می بارد.

• چرا و به چه دلیل ما این استنباط را از آن داریم؟

• اولا از آن رو که او با خودخشنودی بی حد و مرزی خود را بیدار مادر زاد جهان تلقی می کند و بقیه بشریت را مشتی خفته و یا خواب آلود.

• چنین چیزی در عالم واقع وجود ندارد:

• نه بیدار مطلق و مادر زاد وجود دارد و نه خفته و خواب آلود مطلق و مادر زاد.

• توده های مولد و زحمتکش که اکثر اوقات از طرف روشنفکران مورد تحقیر قرار می گیرند، برای در آوردن لقمه نانی جهت سیر کردن خود و خانواده خود، به بیداری مرگ آور چه بسا مجبورند!


• آنها خواب سیر آخر هفته را در نتیجه مبارزات خونین و پر تلفات طبقاتی بدست آورده اند.

• تا همین چند دهه قبل 8 ساعت کار در روز یکی از مطالبات اساسی آنها بود که که با احتساب ساعات بیدار شدن و آماده رفتن به محل کار شدن و فاصله خانه تا محل کار را طی کردن و پس از کار توانفرسا به خانه برگشتن و خرید و پخت و پز به 16 ساعت بالغ می شد.

• اکنون می توان دریافت که همیشه بیداران کیستند و خفته ها کیان اند.

• کوچکترین غفلتی در سر کار می تواند به قطع دست ویا چه بسا به مرگ حتمی آنها منجر شود.


• دهقانان و پیشه وران وضع بهتری ندارند.

• کمترین غفلت آنها به نابودی محصول کارشان و یا به دزدیده شدن دار و ندارشان منجر می شود.

• ثانیا صاحب این نقل قول و نظر بر آن است که بیدار کذائی که شخص شخیص ایشان باشند، شاید بتواند خفته ها را بیدار کند و شاید هم نتواند.
• این بدان معنی است که بنی بشر لیاقت جذب شعور مورد نظر ایشان را ندارند.
• چه می شود کرد!
• شکافتن یک اتم ـ به قول اینشتین ـ آسانتر است از غلبه بر یک پیشداوری!

2
اما کسی را که خود را به خواب زده، هرگز نمی توان بیدار کرد.

• از سرتاپای این حکم نیز تحقیر بقیه انسان ها می تراود.
• گویا بشریت و یا در بهترین حالت، بخشی از بشریت خود را عمدا و آگاهانه به خواب زده است.
• بیدار کردن این بخش بنظر صاحب نظر محال است!

• گفتیم که با طناب نقل قول ها نمی توان به چاهی اندر شد و سالم و سلامت بیرون آمد.

• برای اینکه نقل قول ها بریده هائی از متون اند و بریده های گسیخته از متون را نمی توان در خارج از پیوند با متن مربوطه فهمید و تفهیم کرد.


• کسی هم که به عمد و بفرض خود را به خواب زده، هزاران دلیل حیاتی و مماتی برای این کار خود دارد:

• گفتیم که نان روزانه نانی بادآور نیست و چه بسا از کام اژدهائی مهیب بدر کشیده می شود و توده های مولد و زحمتکش با توجه به اژدها استراتژی ها و تاکتیک های بغرنجی را توسعه داده اند.

3
این یکی از تضادهای زندگی ما ست، که آدم همیشه کار اشتباه را، در بهترین زمان ممکن انجام می دهد.

• کشف منظور صاحب نظر از این حکم، دشوار تر از عبور دادن فیلی از سوراخ سوزنی است:
• آدم ها کار اشتباه را در بهترین زمان ممکن انجام می دهند.

• کار اشتباه معمولا و در اکثر موارد نه آگاهانه صورت می گیرد و نه داوطلبانه!

• کار اشتباه اکثرا نتیجه ضعف و یا خستگی جسمی و لاجرم فکری و روحی است.


کار اشتباه چه بسا به بنی بشر تحمیل می شود و زمان بهتر و بدتر نمی شناسد.
پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر