۱۳۹۰ بهمن ۲۸, جمعه

شوخی با کلمات

پروانه تا پرید، خانه اش را فروختند!

ژاله ابیض
کاریکلماتور
سرچشمه:
http://jaleh-abyas.blogspot.com


1
سکوت، وقتی به لب رسید، شکست!

2
طلا فروش، تنها کسی است که قدر طلا را نمی شناسد!

3
سر خطبه عقد، حلقه را به حلق آویز شدن در انگشت، محکوم شد!

4
برف، از اینکه بهار او را دور زده بود، از خجالت آب شد!

5
خنده، تنها نقابی است که برازنده غم است!

6
کلید راز قفل را در شیارهای تنش پنهان داشت!

7
حوا تنها زنی بود که سیب را گران خرید!

8
پروانه تا پرید، خانه اش را فروختند!

9
آدم خود بین، آینه را شکست تا بیشتر حضورداشته باشد!

10
برای اینکه گرگ میش را نخورد، تا صبح بیدار ماند!

11
خود را غلغلک می داد، تا غم هایش را بخنداند!

12
وقتی عاشق بود برای قلبش گل می خرید!

ویرایش از دایرة المعارف روشنگری
پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر