۱۳۹۰ اسفند ۸, دوشنبه

اتیک (اخلاق) (13)

بنه دیکتوس اسپینوزا (1632 ـ 1677)
فیلسوف هلندی، مؤسس راسیونالیسم و انتقاد مدرن از انجیل
در فلسفه او شناخت (معرفت)، خرد و اخلاقمندی ماهیتا یکسانند.
فهم در فلسفه اسپینوزا، نه فقط سرچشمه اخلاق، بلکه علاوه بر این، معیار اخلاق تلقی می شود.
بنظر اسپینوزا شناخت طبیعت بوسیله انسان ـ هم طبیعت خارج و هم طبیعت خود انسان ـ سرچشمه عالی ترین سعادت و بزرگترین رضایت خاطر است.

پروفسور ماتیاس کلاین
برگردان شین میم شین

11
اتیک قرن هفدهم

• در سیستم فلسفی قرن هفدهم، تئوری های اتیکی هر چه بیشتر با مناسبات نوین، یعنی مناسبات کاپیتالیستی دمساز می شوند.

1
اتیک توماس هوبس

توماس هوبس (1588 ـ 1679)
ریاضی دان، تئوریسن دولتی و فیلسوف انگلیسی در عصر جدید آغازین
کتاب معروف او «هیولا» نام دارد.
تز او:
«انسان گرگ انسان است»

نظریه او:
«جنگ همه بر ضد همه»


• توماس هوبس در این زمان بمثابه یکی از سرسخت ترین مخالفین اسکولاستیک، به آن دسته از فلاسفه اخلاقی بورژوازی آغازین تعلق دارد که انسان را از بنیاد، موجودی اگوئیست (خودخواه) تلقی می کند.
• بنظر هوبس، اگوئیسم و دشمنی متقابل، خطوط ماهوی عام طبیعت انسانی را تشکیل می دهند.

• مراجعه کنید به اگوئیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

• تز او «انسان گرگ انسان است» و نظریه او مبنی بر «جنگ همه بر ضد همه» ستون های مهم نظریات اتیکی او را تشکیل می دهند، نظریاتی که در آنها خطوط مشخصه جامعه کاپیتالیستی با گشتاورهای زیر بر زبان می آید:

الف
• رقابت
ب
• آنارشی
ت
• جنگ
پ
• ظلم و ستم و سرکوب انسان بوسیله انسان

2
اتیک اسپینوزا

• با آمدن اسپینوزا به صحنه، اتیک در رابطه با قطع پیوند با فلسفه اسکولاستیکی و تئولوژی، پیشرفت های چشمگیری می کند.

الف

• اسپینوزا اصول ماتریالیستی فلسفه خود را در مورد انسان و جامعه بکار می بندد و بدین طریق برای اثبات اتیک، دلایل راسیونال (عقلی) جدی عرضه می کند.

ب

• در اتیک اسپینوزا، عمل انسان تنها بر مبنای قوانین طبیعت انسانی توضیح داده می شود.

ت

• بنظر اسپینوزا، وظیفه اتیک ـ قبل از همه ـ عبارت است از کمک به انسان ها در جهت غلبه بر ضعف خود در مبارزه بر ضد علایق و امیال خویش.

پ

• اسپینوزا در این ضعف، «بردگی» واقعی طبیعت انسانی را می بیند.

ث

• او کنترل امیال و علایق بکمک فهم را عالی ترین فضیلت و اخلاقمندی انسانی می داند.

ج

• اسپینوزا راه غلبه بر این ضعف را قبل از همه در لیاقت معرفتی انسان نشان می دهد.

ح

• در فلسفه او شناخت (معرفت)، خرد و اخلاقمندی ماهیتا یکسانند.

خ

• فهم در فلسفه اسپینوزا، نه فقط سرچشمه اخلاق، بلکه علاوه بر این، معیار اخلاق تلقی می شود.

د

• بنظر اسپینوزا، شناخت طبیعت بوسیله انسان ـ هم طبیعت خارج و هم طبیعت خود انسان ـ سرچشمه عالی ترین سعادت و بزرگترین رضایت خاطر است.

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر