۱۴۰۳ مهر ۸, یکشنبه

خود آموز خود اندیشی (۱۰۷۷)

 

شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شور

حکایت اول

بخش دوم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۸۲ ـ ۸۳)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم
 

سعدی

 در بیت شعر «که پرهیز و عشق، آبگینه (شیشه) است و سنگ»، عشق را به عنوان گشتاوری از خردستیزی به کار می گیرد.

او نمی داد که مقایسه سنگ و آبگینه با پرهیز و عشق به معنی رد نظر او ست.

میان سنگ و آبگینه رابطه دیالک تیکی عینی برقرار است.

آبگینه از سنگ ساخته می شود.

اتم های هر دو (آبگینه و سنگ) سیلیسیوم نام دارند.

آبگینه جز سنگ و ماسه تغییر شکل یافته نیست و روزی دوباره تجزیه خواهد شد و به مبدأ خویش برخواهد گشت.

عشق (به معنی واقعی کلمه) و پرهیز نیز دیالک تیکی را تشکیل می دهند.

هیچکس حق ندارد، به هر بهانه و توجیهی هم که باشد، دیالک تیک عشق و پرهیز را مسخ و مثله و مخدوش کند.

نه عشق بی پرهیز معنی دارد و نه پرهیز بی عشق.

عشق هدف نیست، وسیله است.

کسانی که به بهانه زیبائی زندگی، عشق را و مرگ را به هدف مبدل می کنند، در بهترین حالت نادان اند.

 

هدفی بالاتر از انسان و زندگی نیست.

ستایش مرگ و وارونه و معکوس سازی نقش ها در دیالک تیک وسیله و هدف خیانتی به امر پیشرفت اجتماعی و منافع بشریت مترقی است.

 

به استقبال مرگ رفتن نه افتخار، بلکه بلاهت است.

 

انسان را نمی شود، مثل پیچ و مهره تعویض و جایگزین کرد.

انسان مسلح به تئوری رهائی و هومانیسم انقلابی، انسانی بی جانشین است و « ابدیت» او باید به هر طریقی تضمین شود.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر