۱۴۰۳ مهر ۴, چهارشنبه

درنگی دیگر در کامنتی دیگر از حق پرستی (۲)

 

درنگی

از

میم حجری

حق پرست
ما تنها یک شکل از دمکراسی تحت عنوان دمکراسی فرمال بورژوازی نداریم.

این مفهوم «دموکراسی فرمال» معروف  به چه معنی است؟

منظور از فرمال چیست؟

هگل

در جایی می گوید:

«فلان چیز فرمالیسم محض» است.

 

این به چه معنی است؟

چگونه می تواند چیزی فرم محض باشد؟

یعنی 

فاقد محتوا باشد.

دموکراسی فرمال بورژوایی به چه معنی است؟

آیا همان فرم محض هگلیانیستی است؟

یعنی

 فاقد محتوای طبقاتی ـ بورژوایی است.

یعنی

فاقد چیزی است که خود حق پرست، در همین کامنت نام می برد؟

(طبیعی است که در پس دمکراسی فرمال بورژوایی، دیکتاتوری طبقه حاکمه سرمایه داری با تمام قدرت در حال عمل کردن است. 

 حق پرست)

آیا این بدان معنی نیست که محتوای دموکراسی فرمال بورژوایی را دیکتاتوری بورژوازی تشکیل می دهد؟

اگر چنین باشد، پس منظور از دموکراسی فرمال بورژوایی چیست؟

فرمال

به تنهایی نمی تواند وجود داشته باشد.

فرمالیسم محض هگل با روح دیالک تیک ایدئآلیستی او ناسازگار است.

فرم فقط در دیالک تیک فرم و محتوا وجود دارد.

هیچ چیز فرمال وجود ندارد.

فرم همه چیز حاوی محتوایی است.


مثال دیگر:

حریفی می فرماید:

«من هم دارم زشت می شوم.»

منظور او این است که زیبا ست.

بر منکرش لعنت.

عکاسان مجله پلی بوی، هر سوسکی را در خیابان می بینند، دعوت می کنند و از آن پلی میتی ماهرو تحویل این و آن می دهند.

در این میان چه می شود؟

منظور خلایق از زیبایی و زشتی چیست؟

معیار عینی و علمی زشتی و زیبایی چیست؟

چه فرق ماهوی بین سوسک خیابانی و پلی میت پلی بویی وجود دارد؟


ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر