۱۴۰۳ مهر ۳, سه‌شنبه

درنگی در شعری از احسان طبری تحت عنوان «زمین» (۳)

 

احسان طبری

(۱۲۹۵ ـ ۱۳۶۸)

(۷۳ سال)

فیلسوف، نویسنده، شاعر، نظریه‌پرداز برجستهٔ مارکسیسم-لنینیسم، ایدئولوگ و عضو کمیتهٔ مرکزی و هیئت سیاسی حزب توده ایران

ویکی پیدیا

درنگی

از

شین میم شین

شعری از فیلسوف فرزانه احسان طبری

آذر فراهانی


طبری

زمین که گورگاه و زادگاه زندگان
سرشت گاه بودنی است،
چو اژدهای جادویی
ز ژرف نای خود بر آورد بساط نقض (؟) خرمی.


سپس به کام درکشد،
هر آن چه در بساط هِشته بُد.


به باد مرگ می دهد،
هر آن چه را که کِشته بُد.

معنی تحت اللفظی:

زمین 

پس از ایجاد بساط نغز خرمی از اعماق،

بسان همان اژدهای جادویی

بساط خرمی را مجددا می بلعد و دستاوردهای حاصله را به آتش می کشد.

طبری

در این بند شعر

تریاد پیدایش ـ رشد ـ زوال

 را 

که سیکل مارپیچی لایزالی است، 

به شکل دیالک تیک تشکیل و تخریب بسط و تعمیم می دهد:

 به صورت دیالک تیک احیای خرمی و امحای خرمی 

از سویی 

و 

به صورت تولید نعمات و تخریب نعمات

 از سوی دیگر

تحریف می کند.

آنچه در این میان، از قلم می افتد:

لایزالی  سیکل مارپیچی تریاد پیدایش ـ رشد ـ زوال است.

 

ایراد توضیح و تبیین هنری واقعیات امور 

همیشه از همین قرار است:

در اثار هنری

حقایق امور به طرز ناقص و معیوب تبیین می یابند.

تازه اگر مسخ و مثله و مخدوش نگردند.

 مثال:

جوانه زدن دانه ها (پیدیاش) و تشکیل باغها و بستان ها و بیشه ها و جنگل ها (رشد) و جرقه آذرخش و آتش سوزی فراگیر و خاکستر گشتن آنها (زوال)

 پایان ماجرا نیست.

از خاکستر باغها و بستان ها و بیشه ها و جنگل ها، 

دوباره رویش (پیدایش) آغاز می شود تا بعد، رشد به مراتب قوی تری آغاز شود و دوباره به اتش کشیده شود.

آنچه که در انعکاس هنری واقعیات امور

فراموش می شود،

حقیقت امری دیالک تیکی (مارکسیستی) است 

که در تئوری توسعه (تکامل) تبیین می یابد:
باغها و بستان ها و بیشه ها و جنگل ها

در این سیر سیکلی مکرر تریاد پیدایش ـ رشد ـ زوال

بهتر و فراگیرتر و کاملتر می شوند.

 

ولادیمیر لنین

 از سیر مارپیچی توسعه سخن می دارد.

ما این حقیقت امر را در مورد  نسل ها بهتر و روشن تر می بینیم:

زوال نسل قدیم و تشکیل نسل جدید

نه مکانیکی، بلکه دینامیکی است.

نه متافیزیکی، بلکه دیالک تیکی است.

این حقیقت امر را در فرماسیون های اقتصادی هم به وضوح می بینیم:

زوال فرماسیون اقتصادی کمونیستی اولیه 

پایان ماجرا نیست.

پس از رشد غول اساسی نیروهای مولده در جوامع طبقاتی برده درای، فئودالی و سرمایه داری، 

از خرابات فرماسیون های اقتصادی طبقاتی،

فرماسیون اقتصادی کمونیستی متعالی سر بر می کشد.

اوپتیمیسم (خوش بینی فلسفی ـ تاریخی) قانونمند مارکسیست ها 

به همین دلیل است.

جامعه و جهان رو به بهبودی و آبادی است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر