۱۴۰۳ مهر ۲, دوشنبه

خود آموز خود اندیشی (۱۰۷۲)

 

شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شور

حکایت اول

بخش دوم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۸۲ ـ ۸۳)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم

 

سعدی

به تیغ، از غرض بر نگیرند چنگ

که پرهیز و عشق، آبگینه است و سنگ.

معنی تحت اللفظی:

عشاق حق

سرشان را بر باد می دهند، ولی از سودای شان صرفنظر نمی کنند.

برای اینکه رابطه احتیاط با عشق، شبیه رابطه شیشه با سنگ است.

 

سعدی

 در این بیت شعر،

میان عشق و عرفان علامت تساوی می گذارد:

همانطور که عاشق (در ماجرای گدازاده و پادشازاده) خود را فدای عشق یکطرفه و بی محتوا می کند،

به همان سان هم عارف حتی به بهای جان از سر باور نمی گذرد.

 

دلیل سعدی این است که پرهیز و عشق، مثل آبگینه و سنگ در تضاد آشتی ناپذیر با هم قرار دارند.

 

این مسئله را در حکایت عابد معروف به «خدادوست» از زبان سعدی شنیده ایم و مورد بحث قرار داده ایم.

 

منظور سعدی بیان حقیقت فئودالی به بهای جان است، برای نجات سیستم فئودالی.

 

اخطار به قلدران حاکم و دعوت آنان به عدل، امروز هم از سوی مشاوران و ایدئولوگ های امپریالیسم صورت می گیرد، اما نه به دلیل طرفداری از خلق، بلکه برای حفظ نظامی که حقانیت تاریخی خود را از دست داده است.

 

ستایش سعدی و حافظ از صداقت عرفا و به دار رفتن شان، برای تسهیل کار دستگاه های امنیتی رژیم هم می تواند باشد.

در کشورهای امپریالیستی زدن ماسک برای جوانان چپ افراطی ممنوع شده است، تا موقع تظاهرات مأموران امنیتی راحت تر بتوانند، از آنها عکسبرداری و بعد شناسائی کنند.

محتوای ستایش سعدی و حافظ هم همین است.

حلاج مرده صد بار بهتر از حلاج های ریاکار است که دست خود را رو نمی کنند و مثل موریانه در جلسات مخفی پایه های ایدئولوژیکی و تئوریکی ـ تئولوژیکی فئودالیسم و استبداد سلطنتی را می خورند و پوک می کنند.

عارف باید برای غرض خویش، خود را فدا کند.

 هر چه زودتر، به همان اندازه بهتر.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر