۱۴۰۳ مهر ۳, سه‌شنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (ح) حقوق طبیعی (۸)


پروفسور دکتر وینفرید شرودر

برگردان

 شین میم شین

 

  تاریخ تئوری های حقوق طبیعی

ادامه 

 

الف

حقوق طبیعی آنتیک و یا کلاسیک 
ادامه
 

استوئیسم

 

۱

سیسرو

(سیسه رو)

(۱۰۶ ـ ۴۳ ق. م.)

 

·    برای آشنائی دقیق با تاریخیت (خصلت تاریخی داشتن) و تاریخ حقوق طبیعی می توان به حقوق طبیعی استوئیکی مراجعه کرد که توسط سیسرو و استوئیسم رومی تنظیم یافته است.

 

۲

·    حقوق طبیعی استوئیکی حاوی این نظریه است که بشریت در آغاز در شرایط آزاد و برابر زندگی می کرد و روابط میان انسان ها مبتنی بر بشردوستی (هومانیته) بود.

 

۳

·    بشر دوستی هم قانون طبیعی مبتنی بر عقل بود.

 

(یعنی در جامعه طبیعی، خرد فرمانفرما بود.

مترجم)

 

۴

·    پس از آن که به سبب خود پرستی، مال پرستی و جاه پرستی این «عصر طلائی» متلاشی می شود، به مثابه واکنش در مقابل شر، از همان قانون طبیعی مبتنی بر عقل، نظام جامعتی مبتنی بر مالکیت خصوصی و نظام دولتی مبتنی بر حقوق مثبت تشکیل  می یابد.

 

۵

·    نتیجه نهائی این می شود که باید تحت مناسبات موجود خود را حفظ کرد و در مقابل اشرار ایستادگی کرد.

 

۶

·    از حقوق طبیعی مطلق دوران آغازین، حقوق طبیعی نسبی دوران ما بعد (به قول ارنست ترولچ) پدید می آید که عمدتا به توجیه نظام دولتی و حقوقی موجود می پردازد.

 

اپیکوریسم

 

۱

·    اپیکور و پیرو آموزه او، لوکره تیوس کاروس به قطع رابطه با ایده عصر طلائی و ایده حقوق طبیعی مطلق جامه عمل می پوشانند.

 

۲

·    آنها معتقد بوده اند که حقوق منطبق با طبیعت عبارت از توافق مفیدی است که بنا بر آن، انسان ها نباید به یکدیگر صدمه برسانند و از یکدیگر صدمه ببینند.

 

۳

·    آنها معتقد بوده اند که بنی نوع بشر با شناخت معایب و نواقص وضع طبیعی آغازین به این نتیجه می رسد که باید بر طبق یک موافقت نامه قراردادی به جبر حقوق تن در دهند.

 

۴

·    لوکره تیوس در کتاب خود تحت عنوان «در باره طبیعت چیزها» (۱۱۳۱ ـ ۱۱۳۳)  می نویسد:

·    «از آنجا که بنی نوع بشر از جنگ لاینقطع و از زندگی زیر زورگوئی به تنگ آمده بود، رفته رفته خود را تسلیم قانون و جبر حقوق می کند.»

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر