۱۳۹۹ مهر ۸, سه‌شنبه

درنگی در پژوهشی از شبگیر راجع به تئوری امپریالیسم (۱۶)


 

ویرایش و درنگ

از

یدالله سلطان پور

 

تئوری امپریالیسم و تغییرات آن در قرن بیست و یکم

(بخش نخست)

شبگیر حسنی

منبع:

نوید نو

 

۱

اگرچه امپریالیسم در مواقع (صورت) لزوم
 کوچک ترین تردیدی در به کارگیری خشونت (قهر) عریان ندارد 
اما لزوما سلطه اش را از طریق کاربرد زور تامین نمی کند: 
معمولا و در دهه های اخیر، 
استفاده از اهرم های اقتصادی و ایجاد رضایت خودانگیخته و بازتولید هژمونی اش از طریق نهادهای جامعه مدنی همچون کلیسا، مدارس، سمن ها (؟) و ... 
و
 از مسیر نهادهای اقتصادی بین المللی و  رسانه های انحصاری اش 
انجام می شود.

 

مفاهیم این جملات شبگیر،

 هم تق و لقند و هم قابل تأملند:

نداشتن تردید در استفاده از خشونت عریان

استفاده از خشونت در صورت لزوم 

استفاده از اهرم های اقتصادی

ایجاد رضایت خودانگیخته

بازتولید هژه مونی (سرکردگی) به کمک نهادهای جامعه مدنی

کلیسا، مدارس و ان جی او و ... به مثابه نهادهای جامعه مدنی

بازتولید هژه مونی (سرکردگی) از مسیر نهادهای اقتصاید بین المللی و رسانه های انحصاری

 

شبگیر

با

لنین شروع کرده است

و

از

گنجیه مفهومی امپریالیسم سردرآورده است.

 

الف

نداشتن تردید در استفاده از خشونت عریان

 

خشونت یکی از مفاهیم امپریالیستی است 

که

 آلترناتیومفهومی برای مفهوم فلسفی مارکسیستی قهر 

است.

 

مراجعه کنید 

به

قهر.

 

شبگیر خشونت امپریالیستی 

را

به

طرز فرمالیستی

به

خشونت آشکار و خشونت نهان

طبقه بندی می کند.

 

امپریالیسم

بالقوه 

حاضر به اعمال خشونت عریان است

ولی

نه

 بالفعل.


سؤال:

مگر بورژوازی آغازین 

جز این کرده است؟


بورژوازی با گذشت زمان

متدهای اعمال قهر خود را استکمال بخشیده است.

ستم طبقاتی 

در 

مرحله امپریالیستی سرمایه داری 

تشدید گشته و تکثیر یافته است و نه تعدیل و تقلیل.

 

ستم طبقاتی 

به

 لحاظ فرم 

بهتر شده است، 

ولی به لحاظ ماهیت،

 بدتر.

 

هر کارخانه ای کشتارگاهی است.

 

بورژوازی امپریالیستی

برای سرکوب جنبش انقلابی پرولتری 

به

فاشیسم، نازیسم و میلیتاریسم و اکنون به فوندامنتالیسم

متوسل شده است.

 

در دو جنگ امپریالیستی جهانی و صدها جنگ منطقه ای  و داخلی

میلیون ها نفر نفله و نابود شده اند و توده پرخروش 

خاموش و موش شده 

است.


چند و چون و کم و کیف اعمال قهر توسط طبقه حاکمه امپریالیستی

بستگی به تناسب قوا در میدان دیالک تیکی توده و طبقه حاکمه و کار و سرمایه داشته است.


طبقه حاکمه امپریالیستی

 ای بسا 

نه 

از

قهر مسلحانه، 

نه 

از

جنگ اتمی و شیمیایی و میکروبیولوژیکی

بلکه از محاصره اقتصادی استفاده کرده است.

 

از

تخریب اقتصادی، سیاسی، فکری، فرهنگی، عقلی، مدنی و الی آخر 

استفاده کرده است.

اتحاد شوروی

با کلکسیونی از قهر (فشار) سرنگون شده است.

 

اتحاد شوروی

از درون متلاشی شده است.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر