۱۳۹۹ مهر ۷, دوشنبه

درنگی در پژوهشی از شبگیر راجع به تئوری امپریالیسم (۱۵)


 

ویرایش و درنگ

از

یدالله سلطان پور

 

تئوری امپریالیسم و تغییرات آن در قرن بیست و یکم

(بخش نخست)

شبگیر حسنی

منبع:

نوید نو

 

۱

 اگر
 لیبرالیسم بورژوایی 
سرشت سیاسی سرمایه  داری در دوران رقابت آزاد بود، 
سرشت سیاسی سرمایه داری در مرحله ی امپریالیسم، 
چیزی به جز انحصارطلبی و اعمال قهر و سلطه در تمام شئون زندگی اجتماعی نیست. 
 

 

مفاهیم مهم این جمله شبگیر

را

باید مورد تأمل قرار داد:

لیبرالیسم

سرشت سیاسی

دوران رقابت آزاد

دوران امپریالیسم

 

معلوم نیست که منظورشبگیر از سرشت چیست.

 

سرشت در آثار و اشعار احسان طبری

ترجمه مفهوم فلسفی ماهیت به زبان فارسی

است.

 

ماهیت در دیالک تیک پدیده (نمود) و ماهیت وجود دارد.

 

پدیده 

مرئی و محسوس و مشهود و معلوم است.

ماهیت اما نامرئی و نامحسوس و نامشهود و نامعلوم است.

 

ماهیت 

همیشه

 در پدیده به نحوی از انحا خودنمایی می کند.

به همین دلیل برای شناخت ماهیت هر چیز باید از خطه پدیده به راه افتاد و پله پله به اعماق آن ره گشود و به کشف ماهیت آن نایل آمد.

  

به قول ولادیمیر لنین، 

ماهیت با حقیقت 

 خویشاوند است.

 

۲

 اگر
 لیبرالیسم بورژوایی 
سرشت سیاسی سرمایه  داری در دوران رقابت آزاد بود، 
سرشت سیاسی سرمایه داری در مرحله ی امپریالیسم، 
چیزی به جز انحصارطلبی و اعمال قهر و سلطه در تمام شئون زندگی اجتماعی نیست.

 

دورانی به نام دوران رقابت آزاد وجود نداشته است.
 
شبگیر
با مفاهیم اقتصادی و سیاسی می اندیشد و نه با مفاهیم فلسفی.

به
همین دلیل
  سرمایه داری

را

به

دو مرحله رقابت آزاد و انحصاری

طبقه بندی می کند

و

بورژوازی

را

هم

به

بورژوازی لیبرال و انحصارطلب

و

نه

به

بورژوازی آغازین و بورژوازی واپسین.

 

شبگیر

به

دلیل همین نگرش اقتصادی و سیاسی

  فرماسیون واحد سرمایه داری

را

در

دو دوران زیر می داند:

در

  دوران رقابت آزاد 

و

در

 دوران امپریالیسم 

 

دلیل چنین خطای خطیر شبگیر

احتمالا

بیسوادی مفهومی مترجمین متون مارکسیستی ـ لنینیستی

بوده است. 

 

حضرات

 مفهوم «Epoche» (دوران) را با مفهوم «Periode» (دوره) 

عوضی می گیرند.

 

۳

 اگر
 لیبرالیسم بورژوایی 
سرشت سیاسی سرمایه  داری در دوران رقابت آزاد بود، 
سرشت سیاسی سرمایه داری در مرحله ی امپریالیسم، 
چیزی به جز انحصارطلبی و اعمال قهر و سلطه در تمام شئون زندگی اجتماعی نیست.

 

در قاموس شبگیر

ماهیت سیاسی کاپیتالیسم آغازین (و نه دوران کذایی رقابت آزاد)

را

لیبرالیسم بورژوایی

تشکیل می داد.


ماهیت سیاسی کاپیتالیسم انحصاری و انحصاری ـ دولتی

را

انحصار طلبی و خشونت و غیره تشکیل می دهند.


شبگیر 

در واقع

دوئالیسم لیبرالیسم و انحصارطلبی

را

در مد نظر دارد.


لیبرالیسم و انحصارطلبی به چه معنی اند؟


میان انحصارات و انحصارطلبی

خویشاوندی لغوی هست

و

نه

هویت (یکسانی) ماهوی.


انحصارطلبی ربطی به سرمایه داری انحصاری و انحصاری ـ دولتی ندارد.

 

شبگیر

اصطلاح انحصارطلبی

را

از احسان طبری گرفته است که در مورد اجامر روحانی - فئودالی ـ فوندامنتالیستی جماران به کار می بردند.


در قاموس شبگیر

لیبرالیسم بورژوایی

با

انحصارطلبی و زورگویی و غیره

جایگزین شده است.


بدین طریق

این توهم اشاعه می یابد، که گویا بورژوازی آغازین انحصارطلب نبوده است.

 

یعنی

دولت بورژوازی آغازین

چماق طبقه حاکمه (بورژوازی آغازین) نبوده است.

اعمال قهر و زور و خشونت نکرده است.


از شبگیر چه پنهان که به لحاظ انحصارطلبی فرق و تفاوت و تضادی میان دولت ها وجود نداشته و ندارد.

فرق و تفاوت و تضاد فی مابین

سمت و سوی انحصار طلبی (دیکتاتوری) است.


در 

دولت بورژوایی آغازین

اشراف فئودال و روحانی و بعدها پرولتاریا و زنان و توده های دهقانی

تحت ستم و سرکوب قرار داشته اند

و

چه بسا

از

حق شرکت (انتخاب شدن و انتخاب کردن) در مبارزات پارلمانی

حتی

محروم بوده اند.


در

دولت بورژوازی امپریالیستی

سمت  و سوی انحصارطلبی بر له اشرافیت فئودال و روحانی و بر ضد توده های مولد و زحمتکش

تغییر می یابد.


ادامه دارد.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر