۱۳۹۹ شهریور ۲۵, سه‌شنبه

کلنجار سنگ سخنگویی با سگ سخن جویی (۱۷)

 

میم حجری

 

 

۷۶

سنگ سخنگو

چرا اطرافیان من عمداً بیشعورن؟! 

یه چیزی می‌خرم می‌گید زشته

 دلم می‌شکنه خب!

 

سگ سخن جو

ویرایش:

عمدتا 

نه

عمدا.


عمدا

معنی دیگری دارد.

عمدا ضد سهوا است.

 

بی شعوری

 هم معنی دیگری دارد.

 

اطرافیان تو راجع به اشیاء  

ابراز نظر کرده اند

خواه درست و خواه غلط.


قضاوت همنوع

دلیلی برای شکستن دل تو نمی شود.


نظر هر رهگذر که وحی منزل نیست

ضمنا

مهم هم نیست.


۷۷

سنگ سخگو


به بعضیا باید گفت:

 ببخشید که فکر کردیم رفیقی...

دیگه تکرار نمیشه!

 

سگ سخن جو

 

منظور از رفیق چیست؟

 

آشنایان تصادفی و سطحی و الکی

را

نمی توان

حتی

دوست

محسوب داشت

چه رسد به رفیق

 

ضمنا

دوست را فقط می توان در کره بی سکنه مریخ پیدا کرد.

 

رفیق

اما

حتی در کره بی سکنه مریخ

 یافت نمی شود

 

ما جسته ایم

نبود.

 

۷۸

سنگ سخنگو

اگه خدایی هم وجود داشته باشه همه رو بلاک کرده

 

سگ سخن جو

 

خدای معروف

انعکاس (عکس اندازی) اعضای طبقات حاکمه در آیینه زلال آسمان است و بس.

اصل خدا

همین لاشخورهای ستمگر و استثمارگر و خونخوار و خونریزند.

 

دیالک تیک خدا و اعضای طبقات حاکمه = دیالک تیک عکس و اصل

 

۷۹

سنگ سخنگو

 

دوستی مان "حرف" نداشت برایش "جمله" ساختند.

 

سگ سخن جو

 

کاریکَلِماتور نغز پرمغزی است.

کاریکلاماتور به ترکیب کاریکاتور با کلمات اطلاق می شود

 

۸۰

سنگ سخنگو

 کاش تولدم بوو. 

دلم توجه میخواد

 

سگ سخن جو

 

از گنجشک ها باید فوت و فن زندگی آموخت.

 

گنجشک

برای خود کافی است:

خودش

بهتر از هر کس

به

خویشتنش توجه دارد.

 

خودش

خودش

را

گرم می کند، می شوید، خشک می کند.

خودش برای خودش دانه می جوید.

 

چه رشگ انگیز است

گنجشک.

 

فروغ فیلسوف 

حتی

 حسرت حمایت گنجشک ها را می خورد:

پرنده مردنی است

دلم گرفته است
دلم گرفته است
به ایوان می روم و انگشتانم را
بر پوست کشیده ی شب می کشم
 
چراغ های رابطه تاریکند
چراغهای رابطه تاریکند
 
کسی مرا به آفتاب
معرفی نخواهد کرد
 
کسی مرا به میهمانی گنجشک ها نخواهد برد
 
پرواز را به خاطر بسپار
پرنده مردنی ست
 
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر