پارسی
از
میمحا نجار
دلم ز صومعه بگرفت و خرقه سالوس
کجا ست همره پاک و مرام ناب کجا؟
حریف
به یاد آن خسرو خوبان ، خسرو روزبه در سالروز اعدام او در ۲۱ اردیبهشت ۱۳۳۷ به دست رژیم کودتایی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲
او میتوانست به مانند اکثریت کمیته مرکزی حزب توده
به خارج مهاجرت کند و جان به سلامت برد
ولی او ماند و بار یک حزب را به دوش کشید
۱
اولا
رفتن و ماندن
صدهزار بار
بهتر از ماندن و مردن
است.
۲
ماندن خسرو روزبه
و
علیرغم تعقیب لحظه به لحظه
به دام دشمن افتادن و اعدام شدن
نشانه خریت خسرو بوده است
و
نه
نشانه خردگرایی و خردمندی او
۳
شهامت و شجاعت و جانبازی و قهرمانی و غیره
از
سجایای اخلاقی فئودالی اند
و
نه
از سجایای اخلاقی پرولتاریا
۴
مرزبندی مارکسیسم با استالینیسم و فاشیسم
همین جا ست.
۵
پرهیز از عقب نشینی در مقابل دشمن پیروز
ضمن پراکندگی سپاه دوست
دال بر خریت و ضعف است
و
نه
دال بر خردمندی و قوت.
۶
امروز نه آغاز و نه انجام جهان است
ای بس غم و شادی که پس پرده نهان است
گر مرد رهی
غم مخور از دوری و دیری
دانی که رسیدن هنر گام زمان است
۷
لحظه را دیدن و روند را ندیدن
دم را دیدن و عمر را ندیدن
نشانه کوته اندیشی است
۸
اگر روزبه زنده می ماند
بیشتر به نفع توده و حزب تار و مار توده بود
۹
شخصیت های لنینی
تاریخ
را
نمی سازند
۱۰
تاریخ را
توده
اما
تحت رهبری شخصیت های لنینی می سازد.
۱۱
دلیل خریت خسرو و بخش اعظم توده ای ها
بی خبری از این دیالک تیک توده و شخصیت بوده است.
۱۲
حریف
واقعا
طالب سعادت توده و قوت حزب توده است
که
این چنین با هارت و پورت فئودالی
جام به جام ساقی بعدها تواب و مطهرتر از توله مطهری می زند
و
بر حزب توده
می توپد؟
ب
و البته چهرهای شد که حزب توده در پشت فداکاریهای او خود را پنهان کند
۱
بدبخت حزبی که خود را پشت خریت عضوی از اعضایش پنهان کند
۲
به دام دشمن افتادن و مردن
را
فقط دشمنان توده
فداکاری قلمداد می کنند و نه توده.
۳
توده
طبقه حاکمه را تماتیزه می کند و می کوبد
و
نه
حزب توده مغلوب و متواری را
پ
لازم به توضیح است که بعدها که دفاعیات او توسط حزب توده منتشر شد
آن بخشهایی را که او از سستی و کاهلی کمیته مرکزی حزب توده انتقاد کرده بود
توسط حزب توده سانسور شد
۱
سانسور دفاعیات خسرو توسط حزب توده
هم
نشانه خریت حزب توده
بوده است.
۲
اگر حریف طرفدار سینه چاک خسرو خوبان
اصل دفاعیات خسرو را دارد
منتشر کند تا ما تحلیلش کنیم
و
اجنه بخوانند و کیف جن کنند.
ت
طنز تلخ آن است که آقایون کمیته مرکزی حزب توده ،
پس از اعدام او
فرصت طلبانه
اعلام کردند که روزبه عضو کمیته مرکزی حزب توده بوده
در صورتی که اصلا این گونه نبوده
۱
عجب جفنگی
۲
اولا سران حزب توده
که
فقط نران حزب توده نبوده اند تا از آقایون دم زده شود.
۳
زنان حزب توده هم بوده اند و بیشک در تصمیمات متخذه سهیم بوده اند.
۴
ثانیا
رهبری حزب توده
هرگز ادعا نکرده که خسرو عضو ک. م. حزب توده بوده است.
۵
رهبری حزب توده
در
واکنش به اعدام فرزند خود
به
او
ارتقای مقام داده است.
۶
اگر حریف سندی بر صحت ادعای خود دارد
لطف کند و رو کند
تا
ما برایش مؤدبانه دم تکان دهیم
ث
لازم به توضیح است ، در برنامه فرار اعضای رهبری حزب توده از زندان قصر که توسط سازمان نظامی حزب توده سازماندهی داده شده بود
آقایون با گنجاندن خسرو روزبه در لیست فرار مخالف بودند
ولی سازمان نظامی تهدید کرده بود ، که یا با خسرو روزبه و یا کلا برنامه فرار منتفی است
۱
باشد.
قرار ندادن خسرو
در لیست فرار که جرم نیست.
۲
ضمنا
مخالفت سازمان حزبی با تصمیم رهبری
نشانه دموکراسی حزبی است.
یعنی
فخر انگیز است و نه شرم انگیز.
ج
خسرو روزبه از باسوادترین افسران ایران بود و در دانشکده افسری مقام استادی رسته توپخانه را داشت
برای من حیرت آور است که این رفیق با آن وسعت فعالیتهای سیاسی که از سال ۱۳۲۲ درگیر آن بود
چگونه وقت کرده بود ، آن همه کتاب و مقاله بنویسد
در زیر لیست کتابهای نوشته شده توسط او را مطالعه کنید
۱
خسرو روزبه
بیسواد نبوده است.
۲
ولی سواد تئوریک نداشته است.
۳
اگر سواد تئوریک می داشت
اگر مارکسیسم ـ لنینیسم
را
اندکی فهمیده بود
مرتکب خطا و خریت نمی شد.
۴
دلیل ستایش هر ننه قمر و دده دمر از خسرو
هم
همین بیسوادی تئوریکی او
ست.
۵
اگر خسرو زنده بود
حریف
همین لجن پراکنی ها را که در حق سران متواری حزب توده کرده
در
حق خسرو خوبان خود
هم
می کرد.
فرصت طلب
فقط سران حزب توده نبوده اند
خود حریف مصدق پرست و کمونیست نما
هم
است.
ح
در وصف شجاعت و دلیری او
فقط این را ذکر کنم که گروهبان ساقی که از شکنجه گران فرمانداری نظامی بود
که البته بعدها توبه کرد ،
گفته بود :
" مرد فقط دو نفر هستند یکی خسرو روزبه و دیگری همایون کتیرایی "
۱
دلایل قوی باید و من ـ تقی
۲
از جلاد وارطان
نقل قول می آورد جانان
برای اثبات شهامت خسرو خوبان
۳
به کجای این طویله می توان آویخت پالان را؟
۴
حریف
ضمنا
نمی داند
که
مخالفت خسرو با ارتجاع فئودالی ـ بورژوایی (روحانیت کثافت و دربار)
با
مخالفت کتیرایی با رژیم انقلاب شکوهمند سفید
دو سمتگیری ماهیتا متضادند.
۴
خسرو سمتگیری انقلابی داشته است
سمتگیری خسرو
ضد فئودالی ـ ضد روحانی بوده است
۵
کتیرایی بدبخت
و
بقیه فدائیان و مجاهدین و دیمدام و لیملام
سمتگیری ارتجاعی و ضد انقلابی ـ ضد بورژوایی مدرن
داشته اند
و
نماینده فئودالیسم و روحانیت کثافت بوده اند
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر