۱۳۹۹ اردیبهشت ۲۴, چهارشنبه

درنگی در فرازی از «هدف ادبیات» از ماکسیم گورکی (۵)

 
تأملی
از
یدالله سلطانپور
 
۱
آیا این کار مفیدی است که در کثافات و زباله‌ها کاوش کنی
که آدمی را متقاعد می‌کنند،
که
موجودی قابل ترحم و تابع شرایط بیرونی است؟
 
کردوکار نویسندگان
در
قاموس مرد غریبه
کاوش در کثافت ها و زباله ها ست.
 
هدف هنرمند از کنکاش در کثافت ها و زباله ها
متقاعد کردن خواننده
به
این است
که
انسان
اولا
موجود ترحم انگیزی
است.
ثانیا
تابع شرایط خارجی است.
 
بگذارید 
این تصورات و توهمات مرد غریبه 
را 
زیر ذره بین تحلیل ماتریالیستی ـ دیالک تیکی
 بگذاریم:
 
۲
کردوکار نویسندگان
در
قاموس مرد غریبه
کاوش در کثافت ها و زباله ها ست. 
 
مرد غریبه
با این ادعا
اولا
خودپویی تشکیل و تولید آثار هنری
را
انکار می کند.
 
مرد غریبه
خیال می کند
که
مثلا 
گورکی
بسان جامعه شناسی و یا باستان شناسی
موضوع قصه ها و رمان های خود
را
آگاهانه 
انتخاب می کند.
 
مثلا
بر خلاف لئو تولستوی
به
عوض کنکاش در زندگی مجلل اشراف فئودال،
به
کنکاش در زندگی کثافت بار پرولتاریا و یا لومپن پرولتاریا
می پردازد.
 
۳
کردوکار نویسندگان
در
قاموس مرد غریبه
کاوش در کثافت ها و زباله ها ست. 
 
مرد غریبه
ثانیا
عینیت کثافت ها و زباله ها
را
نادیده می گیرد.
 
گورکی
نویسنده رئالیستی
است.
 
خاستگاه و پایگاه طبقاتی گورکی
او
را
خواه و ناخواه
به
انعکاس وضع زندگی نکبت بار پرولتاریا و یا لومپن پرولتاریا
وامی دارد.
 
گورکی و هر هنرمند رئالیستی
جامعه
را
به
همان سان که است،
منعکس می کند.
 
بالزاک
هم
به
همین سان.
 
بالزاک
مثلا در اثری تحت عنوان «اوژنی دو گرانده»
از
موضع فئودالی
طرز زندگی و معاییر طبقاتی بورژوازی
را
با
دقت خارق العاده ای
تصور و تصویر می کند.
 
اگر
در
اثری از گورکی
کثافت ها و زباله های طویله طبقاتی
انعکاس می یابد،
دلیلش 
قبل از همه
وجود واقعی و عینی طویله طبقاتی مملو از کثافت ها و زباله ها ست.
 
شرایط نکبتار طویله طبقاتی است
که
در
مثلا «واسکا سرخه گورکی»
منعکس می شود.
 
به
همین دلیل
آثار هنری رئالیستی
حاوی ارزش سوسیولوژیکی و پسیکولوژیکی و غیره اند.

۴
کردوکار نویسندگان
در
قاموس مرد غریبه
کاوش در کثافت ها و زباله ها ست. 
 
اگر مرد غریبه
حقیقت پرست
 می بود،
از
انعکاس هنری کثافت ها و زباله های طویله طبقاتی
استقبال می کرد.

چون
خواننده این آثار هنری
خواه و ناخواه
به
حقایقی
می رسد
که
قبل از خواندن این آثار
چه بسا
«دیده است»
بی آنکه دیده باشد.

فرق هنرمند با اکثریت قریب به اتفاق اعضای جامعه
همین لیاقت خاص هنری
است.

هنرمند
دارای ضمیر زلال و شفاف و آیینه وار
است.

به
همین دلیل
آثار هنری
جام جامعه نما
هستند.

البته
هر
زباله
را
نمی توان اثر هنری محسوب داشت
و
هر
قلم به دستی را نمی توان هنرمند تلقی کرد.

۵
هدف هنرمند از کنکاش در کثافت ها و زباله ها
متقاعد کردن خواننده
به
این است
که
انسان
اولا
موجود ترحم انگیزی
است.
ثانیا
تابع شرایط خارجی است.
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر