۱۳۹۹ اردیبهشت ۲۳, سه‌شنبه

پروا و پرواز و پارس و پرخاش (۳۲۴)

جمعبندی
از
مسعود بهبودی 
 
بیا و کشتی ما در خط خلیج انداز
غریو و ولوله در جان شیخ گیج انداز.

۱
حمله مجانین جماران به حزب توده عقب مانده تر از توده
مثل حمله اجامر جمکران
به هواپیمای مسافربری طویله بوده است.

۲
مثل همین حمله به ناو طویله و کشتار ۱۹ تن از خران مسلح طویله بوده است.

۳
برای اینجور کرد و کارها
حمایت سازمان های جاسوسی پاکستانی و افغانستانی لازم نیست.

۴
حزب توده کذایی
فعالیت قانونی در طویله داشته است.

۵
مثل همین راه دوده و مهر و ماه و عدالت و انصاف و طویله های دیکر
مدافع خرکی و خر رنگ کنکی
فوندامنتالیسم و یا خمینیسم بوده است.

۶
ضمنا
به قول بهشتی معدوم
در
مناظره تله ویزیونی با نورالدین کیانوری
از همان لحظه ورود سران حزب به طویله
تحت تعقییب بوده است.

۷
پرونده سازی برایش صورت گرفته است.

۸
به قول توله مطهری
ده دار و دسته
موظف به تعقیب سران پیر و معصوم و مظلوم حزب عقب مانده تر از توده بوده اند
حتی
چه بسا مزاحم یکدیگر بوده اند.

۹
به قول کوسه رفسنجان
سرکوب حزب توده
اشتباه طویله جماران بوده است

۱۰
حتی به قول قاتلین اوین
خمینی هم گفته که حزب توده
کبریت بی خطری حتی نیست.

خطرش این است که می تواند
برای ۲۰ سال دیگر
نقشه کشد.

چگونه؟
خمینی خر و خدا می داند.

چون
۲۰ سال دیگر
احدی از سران حزب پیر توده
باقی نمی ماند.

کادرسازی و شخصیت پروری هم
که
در احزاب استالینیستی
جزو محرمات است
و
نه
حتی
جزو مکروهات.

۱۱
احزاب استالینیستی
طویله به تمام معنی اند
و
کسب و کارشان
خر پروری است
و
نه
شخصیت پروری

۱۲
برای شخصیت پروری
باید
شعور فلسفی مارکسیستی ـ لنیینستی
کسب کرد.
 
بزرگ علوی
با
همه فرق داشت.

۱
بزرگ علوی
یگانه بود
و
اجامر عنگلابی
با این یگانه
بیگانه بودند.

۲
چرا و به چه دلیل؟
 
اعتراف به خطای خونین خود توسط مجانین جماران
حنای پس از عروسی است
پروفسور
و
به درد گذاشتن بر سر نمی خورد.

۱
کوسه رفسنجان
گفته است:
سرکوب حزب توده
اشتباه بوده است.

۲
گفتیم:
پس اشتباه خود
را
که
ضمنا
نایب امام زمانید
تصحیح کنید.

۳
توله مطهری گفت:
ارواح شان را
که بر فراز خاوران
سرگردانند
می توان
احضار کرد
و
خطای خونین خمینی و خامنه ای و خضر و الیاس را
به
گوش شان رساند
و
ضمنا
عذرخواهی
و
تصحیح کرد.
 
روزگار غریبی است نازنین
 (شاملو)

۱
در اروپا مدتی قبل (۲۰ سال قبل)
اجامر امپریالیسم
کاپیتالخوانی
را
توصیه می کردند.

۲
ما در همان زمان
نقدی به این تشبثات منتشر کردیم.

۳
اولا
بدون اموزش پیشاپیش مفاهیم فلسفی و به قول شما پولیتیکال اکونومیکی (اقتصادی ـ سیاسی) اصلا نمی توان
سطری از آثار کلاسیک ها را فهمید.

۴
ثانیا
کلاسیک ها که جزو انبیا نبوده اند
تا
با نشخورا جملات قصارشان
فضلفروشی و عوامفریبی و به قول شما دختربازی ویا پسربازی شود.

۵
روزگار غریبی است
که
برای دفاع از مارکسیسم
گاهی باید بر مارکس تاخت.

۶
برای دفاع از حزب توده
گاهی باید بر حزب توده
توپید.
 
ﺑﺨﺸﯽ ﺍﺯ سخنرﺍﻧﯽ ﻣﺎﻧﺪﮔﺎﺭ ﺩﮐﺘﺮ ﻣﺼﺪﻕ برعلیه رژیم قاجار و ﺩﻓﺎﻉ ﺍﺯ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺍﺳﺎﺳﯽ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺧﻠﻊ ﻗﺎﺟﺎﺭﯾﻪ ﺩﺭ ﻣﺠﻠﺲ ﭘﻨﺠﻢ
ﺍﻭﻝ ﻻﺯﻡ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻨﺪﻩ ﯾﮏ ﻋﻘﯿﺪﻩ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺷﺨﺺ ﺁﻗﺎﯼ ﺭﯾﯿﺲﺍﻟﻮﺯﺭﺍﺀ ﺍﻇﻬﺎﺭ ﮐﻨﻢ
ﺑﻌﺪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺳﻼﻃﯿﻦ ﻗﺎﺟﺎﺭ ﻭ ﺑﻌﺪ ﻫﻢ ﻋﻘﯿﺪﻩ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﺻﻮﻝ ﻭ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺍﺳﺎﺳﯽ ﻋﺮﺽ ﮐﻨﻢ .

الف
ﺍﻭﻻ ﺭﺍﺟﻊ ﺑﻪ ﺳﻼﻃﯿﻦ ﻗﺎﺟﺎﺭ
ﺑﻨﺪﻩ ﻋﺮﺽ ﻣﯽﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﮐﺎﻣﻼ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﺄﯾﻮﺱ ﻫﺴﺘﻢ
ﺯﯾﺮﺍ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﻤﻠﮑﺖ ﺧﺪﻣﺎﺗﯽ ﻧﮑﺮﺩﻩﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﻨﺪﻩ ﺑﺘﻮﺍﻧﻢ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﻓﺎﻉ ﮐﻨﻢ ﻭ ﮔﻤﺎﻥ ﻫﻢ ﻧﻤﯽﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﮐﺴﯽ ﻣﻨﮑﺮ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺷﺪ ...
ﺑﻨﺪﻩ ﻣﺪﺍﻓﻊ ﺍﯾﻦ ﻃﻮﺭ ﺍﺷﺨﺎﺹ ﻧﯿﺴﺘﻢ .

۱
بورژوازی ایران همین است:
تمیز بورژوازی ایران از اشراف فئودال و روحانی
محال است.

۲
از عالی ترین نماینده فئودالیسم
یعنی
قبیله قاجار
مأیوس است.

۳
یعنی
انتظاز معجزه از نمایندگان فئودالیسم داشته است.

۴
یعنی
مصدق
اصلا
ضد فئودالیسم نبوده است.

۵
سؤال این است که چه بوده است؟

ب
ﺑﻨﺪﻩ ﻣﺪﺍﻓﻊ ﺍﺷﺨﺎﺻﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻭﻃﻦ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﮐﺎﺭ ﻧﮑﻨﻨﺪ ﻭ ﺟﺮﺃﺕ ﻭ ﺟﺴﺎﺭﺕ ﺣﻔﻆ ﻣﻤﻠﮑﺘﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻣﻮﻗﻊ ﺧﻮﺏ ﺍﺯ ﻣﻤﻠﮑﺖ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺑﮑﻨﻨﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻣﻮﻗﻊ ﺑﺪ ﺍﺯ ﻣﻤﻠﮑﺖ ﻏﺎﯾﺐ ﺑﺸﻮﻧﺪ ﻧﯿﺴﺘﻢ .

۱
از این جمله و جمله بندی مصدق
عقب ماندگی می تراود.

۲
مصدق
بسان اشخاص بیسواد
افراد منفرد را می بیند
و
نه
طبقات اجتماعی را

پ
ﺍﮔﺮ ﺩﻭﺳﺖ ﺣﻘﯿﻘﯽ ﻭ ﻗﻮﻡ ﻭ ﺧﻮﯾﺶ ﺧﻮﺩﻡ ﻫﻢ ﺑﺎﺷﺪ، ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﻫﻢ ﻧﺒﺎﺷﺪ، ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻃﻮﺭ ﺷﺪ ﺑﻨﺪﻩ ﻣﺪﺍﻓﻊ ﺍﻭ ﻧﯿﺴﺘﻢ .

۱
آره.
تو چیستی؟
کیستی که خود را
بسان عوامفریبان فئودالی و روحانی
بنده
قلمداد می کنی؟

۲
بورژوازی
براندازنده فئودالیسم و بنده داری و بندگی است.

۳
بورژوازی
پرچمدار خردگرایی است

۴
بورژوازی
منادی رنسانس و روشنگری است

۵
به حال روز شما باید بی نیاز از مرثیه زار زد.

ت
ﺍﻣﺎ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺁﻗﺎﯼ ﺭﺿﺎﺧﺎﻥ ﭘﻬﻠﻮﯼ، ﺑﻨﺪﻩ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﻋﻘﯿﺪﻩ ﻣﻨﺪ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ ﺍﺭﺍﺩﺕ ﺩﺍﺭﻡ ﻭ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﻣﯽﺩﺍﻧﻨﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻫﺮ ﻣﻮﻗﻊ ﺁﻧﭽﻪ ﺑﻪ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﻋﺮﺽ ﮐﺮﺩﻡ ﺩﺭ ﺧﯿﺮ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﻭ ﺻﻼﺡ ﻣﻤﻠﮑﺖ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﻫﻢ ﺗﺼﺪﯾﻖ ﻋﺮﺍﯾﺾ ﺑﻨﺪﻩ ﺭﺍ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩﺍﻧﺪ .

۱
خاک بر سرت
که
عقیده مند و ارادتمند

خان فئودال قصاب قلدری هستی
و
بی شرمانه
بر زبان می رانی.
 
ارامنه
 
شاید حمله به مترجمی که اندیشه فیلسوفان بورژوازی واپسین را تبلیغ می‌کند
نشان از احساس خطر و وحشت حاکمیت فوندامنتالیسم باشد.

۱
این زباله ها اصلا نمی دانند که حریف چه ترجمه کرده است.

۲
اینها اصلا شعور ندارند.

۳
فاشیسم و فوندامنتالیسم
خر و خردستیز است.

۴
بخش اعظم فاشیست های آلمان
توسط خودشان ترور شده اند.

۵
برای شناخت بهتر طبقه حاکمه طویله جماران
باید
فاشیسم آلمان را شناخت.

۶
این روزها در تله ویزیون آلمان
به مناسبت پایان ج. ج. دوم
کلی فیلم مستند
منتشر می شود.

۷
دیدن شان را باید توصیه کرد.
 
البته من ترجیح می دهم که Asa^tir نوشته شود
زیرا خط فارسی کنونی ناقص است.
علی علیه السلام

۱
خط فارسی
به عبارت دقیق تر حروف الفبای فارسی
عمدتا
خط و حروف عربی اهلی شده اند و کمترین ایاردی ندارند.

۲
زبان
در جهان
ای خردمند چیست؟
جز ابزار تبیین اندیشه ها؟

۳
درجه توسعه هر زبان
وابسته به درجه توسعه نیروهای مولده در هر جامعه است.

۴
نقص زبان فارسی
به
دلیل عقب ماندگی تهوع انگیز نیروهای مولده است

۵
حتی
دلیل روی کار آمدن مجانین جماران
سطح نازل توسعه نیروهای مولده است

۶
روشنفکران فئودالی کشور ما
اسیر فرمالیسم دست و پاگیر است.

۷
ای بسا
اسیر منیت خرده بورژوایی است.

۸
نمیت وان شعری و حتی حرفی از این جماعت یافت
که
حول من حریف نگردد.

۹
«من» را رها باید کنی
تا «ما» شوی.
دنیا شوی
دنیا تر از دنیا شوی

۱۰
اسطوره و اساطیر و غیره واژه های عربی اند که در کشورما اهلی شده اند
یعنی فارسی شده اند.

۱۱
تخریب طرز نگارش واژه ها
نوعی خردستیزی است.

۱۲
این تخریب به نیت خردستیزی
با
فاشیسم پهلوی
شروع شده
و
با
فوندامنتالیسم تداوم و تعمیق یافته است.

۱۳
پانیسم های رنگارنگ طویله جماران
هم
برای تخریب زبان فارسی
و
هم
برای استتار خریت خود
مثلا
راحت
را
راهت
می نویسند.
محمد را محمت
محمود
را
ماحموت
آذربایجان را
آزربایجان
و
الی اخر

۱۴
پانیسم هم فرمی از فاشیسم است و از آخور خردستیزی تغذیه می کند و تقویت می شود.

۱۵
باید به عوض تمرکز بر تحریف طرز نگارش واژه های رایج
و
فضیلت سازی از این ذلت
به محتوای انها
یعنی
به مفاهیم اندیشید.

۱۶
مثال: 
اسطوره چیست؟
علم الاساطیر چیست؟
 
شاید
امتیاز آدمیان به نباتات و جانوران
داشتن توان تداعی
باشد.

هم
تداعی چیزهای مثبت
و
هم
تداعی چیزهای منفی.

به قول فروغ فیلسوف:
رویش شکوفه وار از شاخه های یاد

فروغ
شکوفه اندوه

شادم که در شرار تو میسوزم
شادم که در خیال تو میگریم
شادم که بعد وصل تو باز اینسان
در عشق بی زوال تو می گریم

پنداشتی که چون ز تو بگسستم
دیگر مرا خیال تو
در سر نیست

اما چه گویمت که جز این آتش
بر جان من شراره دیگر نیست

شبها چو در کناره نخلستان
کارون ز رنج خود به خروش آید

فریادهای حسرت من گویی
از موجهای خسته به گوش آید

شب لحظه ای به ساحل او بنشین
تا رنج آشکار مرا بینی

شب لحظه ای به سایه خود بنگر
تا
روح بی قرار مرا بینی

من با لبان سرد نسیم صبح
سر میکنم ترانه برای تو

من آن ستاره ام که درخشانم
هر شب در آسمان سرای تو

غم نیست گر کشیده حصاری سخت
بین من و تو
پیکر صحراها

من آن کبوترم که به تنهایی
پر میکشم به پهنه دریاها

شادم که همچو شاخه خشکی باز
در
شعله های قهر تو میسوزم

گویی هنوز آن تن تبدارم
کز آفتاب شهر تو میسوزم

در دل چگونه یاد تو میمیرد
یاد تو یاد عشق نخستین است

یاد تو آن خزان دل انگیز است
کاو را هزار جلوه رنگین است

بگذار زاهدان سیه دامن
رسوای کوی و انجمنم خوانند

نام مرا به ننگ بیالایند
اینان که آفریده شیطانند

اما من آن شکوفه اندوهم
کز شاخه های یاد تو میرویم

شبها ترا بگوشه تنهایی
در یاد آشنای تو می جویم

پایان
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر