درنگی
از
ربابه نون
۱
محمد هراتی
نقد
از
واژهٔ یونانی krino
به
معنی «تصمیمگیری»
گرفته شده است
و
نطفۀ حقیقی دموکراسی
است.
طرز «تفکر» حریف
لغت نامه ای
است.
طرز «تفکر» لغت نامه ای
یکی از فرم های طرز «تفکر» اسکولاستیکی - قرون وسطایی
است.
این
طرز «تفکر»
اصلا
تفکر
نیست.
در
لغت نامه ها
چه بسا
برای واژه ای دهها معنی مختلف، متفاوت و متضاد
ذکر می شود.
نقد
(کریتیک)
در
ویکی پیدیا
به
معنی قضاوت راجع به چیزی و یا عملی بر اساس موازین و معاییر معین مربوطه اطلاق می شود.
نقد
به
قول آنه ـ بارب هرتکورن فیلسوف
«فونکسیون بنیادی خرد اندیشنده است.
نقد
معیار ماهوی برای تشکیل قضاوتی است
که
مدعی معتبریت
است.»
حریف
نقد
را
به
مثابه تصمیمگیری
جا می زند.
۲
نقد
نطفۀ حقیقی دموکراسی
است.
اصلا
معلوم نیست
که
من ـ زور حریف
از
دموکراسی
چیست.
دموکراسی
یکی از واژه های هتک حرمت شده است.
هر ننه قمری و دده دمری
تحریف خاص خود
را
از
واژه مد روز دموکراسی
دارد.
دموکراسی
یعنی
توده سالاری.
حریف
دموکراسی
را
مبتنی بر نقد می داند.
بدین طریق
برای دموکراسی منشآء سوبژکتیو
اختراع می شود
و
مفهوم فلسفی دموکراسی
عملا
تحریف می شود
و
عوامفریبی صورت می گیرد.
امروز
در
کلیه ممالک امپریالیستی
هم
عوامفریبی
را
دموکراسی
قلمداد می کنند.
۳
تئودور آدورنو
(۱۹۰۳ ـ ۱۹۶۹)
فیلسوف، جامعه شناس، تئوریسین موسیقی و آهنگساز
از سردمداران مکتب فرانکفورت
از آثار اصلی او
دیالک تیک روشنگری
دیالک تیک منفی
تئوری استه تیکی
آدرنو
مفهوم مدرن تفکر
را
با
نقد
همسان میگیرد.
حریف
پس از تحریف لغت نامه ای نقد
نقل قولی
از
یکی از اجامر امپریالیستی می آورد
که
محتوایش
کم ترین ربطی به «تعریف» حریف از مفهوم نقد
نقد
به
معنی «تصمیمگیری»
است
ندارد.
وقتی از طرز «تفکر» اسکولاستیکی حریف و شرکاء
سخن می رود،
به
همین دلیل
است.
حریف
فاقد توان بخور و نمیر تفکر
است.
در
قاموس حریف
مفاهیم
فاقد هویت خاص و منحصر به فرد خویشند.
نقد = تصمیمیگری = مفهوم مدرن تفکر
حریف
اصلا
نمی داند
که
مفهوم
چیست و به چه معنی است.
به
همین دلیل
میان نقد و تصمیمگیری و مفهوم مدرن تفکر
علامت تساوی می گذارد.
حریف نمی داند
که
مفهوم
چیزی فکری است.
تصمیمگیری
چیست؟
تصمیمگیری
به
معنی استحاله شناخت به اراده
است.
تصمیگیری
خود
مفهوم فلسفی مستقلی است.
وقتی حریف
اولین بخش تحلیل ما
را
دید،
گفت:
این مطلب جوهر نظرات آدورنو ست.
حریف خیال می کرد که ما خریم
و
ذکر نام آدورنو
همان
و
قبول دربست خرافات او
همان.
وقتی
گفتیم
که
حقیقت
در
خود نظر
است
و
نه
در
آدورنو و این و آن،
بلاک مان کرد.
۴
ایمانوئل کانت
(۱۷۲۴ ـ ۱۸۰۴)
برجسته ترین نماینده فلسفه کلاسیک آلمان
اثر او تحت عنوان «نقد خرد محض» نقطه عطفی در تاریخ فلسفه و آغاز فلسفه مدرن محسوب می شود.
کانت در زمینه های زیر دورنمای فراگیر نوینی به روی فلسفه گشوده است:
اتیک (انتقاد از عقل عملی)
استه تیک (انتقاد از قوه قضاوت)
فلسفه مذهب
فلسفه حقوق
فلسفه تاریخ
کانت
که
به
ویرانگر
ملقب
شده بود
آرزو داشت
جامعه
را
از
نابالغی خودخواستهاش
و
فرد
را
از
قیم و
اطاعت از احکام دیگران
رها کند.
حریف
حالا
مرجع تقلید و اوتوریته دیگری از قرن هجدهم پیدا می کند
و
به ضریح او دخیل می بندد تا عوامفریبی کند.
حریف
کمترین شناختی از فلسفه کانت ندارد.
ضمنا
حریف
تعریف کانت از روشنگری و جنبش روشنگری و یا رنسانس
را
برای تحریف دیگرگونه نقد
آلت دست قرار می دهد.
کانت
به
زعم حریف
با
تعریف روشنگری
به
مثابه
خروج فرد از خریت خود خواسته
را
به
معنی
«آرزوی کانت ویرانگربرای رهایش جامعه از صغارت (نابالغی) خودخواسته و فرد از قیم و اطاعت از احکام دیگران»
تفسیر و تعبیر و تحریف می کند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر