۱۴۰۳ اسفند ۱۲, یکشنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (د) دس انتگراسیون (همپیوندی ستیزی) فرهنگی (۱)

 

پروفسور دکتر هانس هاینتس هولتس

برگردان

 یدالله سلطانپور

 

۱

·      در باره مسائل و معضلاتی که کاپیتالیسم (نظام جامعتی سرمایه داری) با تضادهای جامعتی خاص خود به همراه آورده، مطالبی گفته شده است.

 

۲

·      در باره فقر و ذلت فراگیر در مناطق پهناور جهان نیز سخن بسیار رفته است، که خود تضادی در درون کاپیتالیسم محسوب می شود.

 

۳

·      زیرا کاپیتالیسم ـ قاعدتا ـ می بایستی در پی تولید هر چه بیشتر ثروت جامعتی باشد و به نیت انباشت سرمایه می بایستی مواد تولید شده را در اختیار مصرف کنندگان قرار دهد.

 

۴

·      پس فقر و ذلت فراگیر جهانی دیگر چرا؟

 

۵

·      تضاد آشکار و عریان کاپیتالیسم در همین جا سر بر می کشد.

 

۶

·      تضادی که من هنوز بدان نپرداخته ام و اکنون می خواهم ـ حداقل ـ اشاره ای بدان بکنم.

 

۷

·      زیرا آن برای جهان بینی ما از اهمیت بزرگی برخوردار است.

 

۸

·      این تضاد نشاندهنده آن است که جامعه بورژوائی واپسین، دیگر قادر به عرضه فرهنگ جهان بینانه ای نیست.

 

۹

·      کرد و کار فرهنگی کوچکی اینجا و آنجا وجود داشته است که اکنون دستخوش تجزیه و تلاشی است.

 

۱۰

·      پلورالیسم غول آسائی وجود دارد که به مثابه غنای فرهنگی جلوه گر می شود.

·       ولی ـ در واقع ـ وظیفه ای جز فرود آوردن تبر بر فونکسیون فرهنگ ندارد:

·      فونکسیون اصلی آن عبارت است از جلوگیری از عرضه سمتگیری به انسان ها در جهان.

 

۱۱

·      در انبوهه عرضه شده به انسان ها، امکان سمتگیری یافت نمی شود.

 

۱۲

·      این بدان معنی است که بر کلیه تضادهائی که تا کنون مورد بحث قرار گرفته اند، این تضاد جدید، یعنی انحلال کردوکار فرهنگی در کاپیتالیسم اضافه می شود.

·      انحلال فرهنگی ئی که زیر هاله عوامفریبانه کردوکار فرهنگی عظیم، وظیفه سردرگم سازی، گمراه سازی و جهان بینی ستیزی از هر نوع را جامه عمل می پوشاند.

 

۱۳

·      چرا؟

 

۱۴

·      زیرا ایراسیونالیسم سیاست خردستیز به نشانه بارز زمان ما بدل شده است.

·      (هانس هاینتس هولتس، «نشانه روشنگری ستیزی» در دایرة النعارف بورژوازی واپسین)  

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر