پروفسور دکتر هانس هاینتس هولتس
برگردان
یدالله سلطانپور
۱
· در باره مسائل و معضلاتی که کاپیتالیسم (نظام جامعتی سرمایه داری) با تضادهای جامعتی خاص خود به همراه آورده، مطالبی گفته شده است.
۲
· در باره فقر و ذلت فراگیر در مناطق پهناور جهان نیز سخن بسیار رفته است، که خود تضادی در درون کاپیتالیسم محسوب می شود.
۳
· زیرا کاپیتالیسم ـ قاعدتا ـ می بایستی در پی تولید هر چه بیشتر ثروت جامعتی باشد و به نیت انباشت سرمایه می بایستی مواد تولید شده را در اختیار مصرف کنندگان قرار دهد.
۴
· پس فقر و ذلت فراگیر جهانی دیگر چرا؟
۵
· تضاد آشکار و عریان کاپیتالیسم در همین جا سر بر می کشد.
۶
· تضادی که من هنوز بدان نپرداخته ام و اکنون می خواهم ـ حداقل ـ اشاره ای بدان بکنم.
۷
· زیرا آن برای جهان بینی ما از اهمیت بزرگی برخوردار است.
۸
· این تضاد نشاندهنده آن است که جامعه بورژوائی واپسین، دیگر قادر به عرضه فرهنگ جهان بینانه ای نیست.
۹
· کرد و کار فرهنگی کوچکی اینجا و آنجا وجود داشته است که اکنون دستخوش تجزیه و تلاشی است.
۱۰
· پلورالیسم غول آسائی وجود دارد که به مثابه غنای فرهنگی جلوه گر می شود.
· ولی ـ در واقع ـ وظیفه ای جز فرود آوردن تبر بر فونکسیون فرهنگ ندارد:
· فونکسیون اصلی آن عبارت است از جلوگیری از عرضه سمتگیری به انسان ها در جهان.
۱۱
· در انبوهه عرضه شده به انسان ها، امکان سمتگیری یافت نمی شود.
۱۲
· این بدان معنی است که بر کلیه تضادهائی که تا کنون مورد بحث قرار گرفته اند، این تضاد جدید، یعنی انحلال کردوکار فرهنگی در کاپیتالیسم اضافه می شود.
· انحلال فرهنگی ئی که زیر هاله عوامفریبانه کردوکار فرهنگی عظیم، وظیفه سردرگم سازی، گمراه سازی و جهان بینی ستیزی از هر نوع را جامه عمل می پوشاند.
۱۳
· چرا؟
۱۴
· زیرا ایراسیونالیسم سیاست خردستیز به نشانه بارز زمان ما بدل شده است.
· (هانس هاینتس هولتس، «نشانه روشنگری ستیزی» در دایرة النعارف بورژوازی واپسین)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر