پروفسور دکتر گونتر کروبر
برگردان
ایمانوئل کانت
(۱۷۲۴ ـ ۱۸۰۴)
برجسته ترین نماینده فلسفه کلاسیک آلمان
۱
· کانت درک ایدئالیستی ـ ذهنی ضرورت را از موضعی دیگر بنیاد می گذارد.
۲
· به نظر او «ضرورت و تصادف به خود چیزها مربوط نمی شوند»، بلکه آن دو می توانند «تنها اصول ذهنی خرد باشند.»
۳
· ضرورت به نظر کانت، عبارت است از یک اصل تنظیمی و هویریستی، که به کمک آن می توان به شناخت اپریوریکی اشیاء دست یافت.
· (کانت، «نقد خرد محض»، ص ۶۱۶)
هگل
گئورگ ویلهلم فریدریش هگل
(۱۷۷۰ ـ ۱۸۳۱)
۱
· هگل اگرچه عینی بودن ضرورت و تصادف را قبول دارد، ولی آندو را به مثابه گشتاورهای توسعه «ایده مطلق» قلمداد می کند.
۲
· او مفهوم ضرورت را با قانونمندی و با مجموعه شرایط در پیوند قرار می دهد و بدین طریق شاخص های ماهوی آن را کشف می کند.
· مراجعه کنید به قانونمندی
۲
· هگل برای اولین بار در تاریخ فلسفه، رابطه متقابل دیالک تیکی ضرورت و تصادف را نشان می دهد:
· ضرورت در تصادف تحقق می یابد و آندو می توانند به یکدیگر تبدیل شوند.
لودویگ فویرباخ
(۱۷۷۵ ـ ۱۸۳۳)
۱
· فویرباخ بر خلاف هگل، مفهوم ضرورت را از موضع ماتریالیستی، به عنوان ضرورت طبیعی قلمداد می کند، ولی درک او از غنای تعاریف دیالک تیکی موجود در درک هگل محروم است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر