۱۴۰۳ فروردین ۱, چهارشنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (ج) جامعه بورژوایی (۲)


پروفسور  دکتر ولفگانگ ایشهورن

برگردان

شین میم شین

  

۱۰

·    لئو فون اشتاین و فون مول به پیروی از هگل طرح های تئوریکی جامعه بورژوائی را تدوین کرده اند که حاوی معارف غیرواقعی اند و به درد انتقاد مترقیانه و پراتیک نمی خورند. 

 

۱۱

·    تونیس در تئوری خود به نام «جامعه و همبود»، عناصر معینی از مفهوم جامعه بورژوائی را که قبل از مارکس تشکیل یافته است، مورد استفاده قرار داده است.

 

۱۲

·    در تئوری های اجتماعی امپریالیستی معاصر، مفهوم جامعه بورژوائی تجدید حیات می یابد.

·    تجدید حیاتی که از محتوای معرفتی خالی است و سمتگیری ارتجاعی سلحشور دارد.

 

۱۳

·    در این تئوری های اجتماعی امپریالیستی، جامعه بورژوائی به مثابه اولین مرحله جامعه صنعتی نامیده می شود که مراحل بعدی آن را جامعه پلورالیستی اتحادیه ای و جامعه بی طبقه تشکیل خواهند داد.

 

۱۴

·    مفهوم جامعه بورژوائی را مارکس (۱۸۴۳ ـ ۱۸۴۴) نخست با استفاده نمودین از اصطلاح هگلی  و بعدها با محتوای فلسفی و سیاسی ـ ایده ئولوژیکی کاملا جدید و با سمتگیری پرولتری ـ انقلابی به کار می برد.   

 

۱۵

·    مارکس جامعه ناشی از انقلاب بورژوائی را به مثابه انشعابی به جامعه بورژوائی و دولت سیاسی و به مثابه انشعابی به انسان فردی واقعی و حیات سیاسی ـ توهمی نوعی آن تلقی می کند.

 

۱۶

·    از دید مارکس، جامعه بورژوائی، جامعه انسان زحمتکش واقعی است.

·    جامعه ای است که انسان به مثابه مالک خصوصی با منافع خصوصی خویش مطرح می شود.

 

۱۷

·    از دید مارکس، جامعه بورژوائی عرصه تحولات زیر است:

 

الف

·    عرصه تجزیه طبقاتی است

 

ب

·    عرصه تضاد میان انسان و انسان است  

 

پ

·    عرصه جنگ همه علیه همه است

 

ت

·    عرصه تضاد میان انسان و جامعه است.

 

۱۸

·    دولت دموکراسی بورژوائی محصول ضرور این عرصه است.

 

۱۹

·    در دولت دموکراسی بورژوائی، تضادهای طبقاتی منحل جلوه گر می شوند.

 

۲۰

·    دولت دموکراسی بورژوائی همبود توهم آلودی است که در آن انسان به مثابه شهروند، عضو متوهم عاممیتی غیر واقعی است.

 

۲۱

·    راه رهایش تاریخی عبارت است از توسعه طبقه کارگر به مثابه یک طبقه جامعه بورژوائی که رهائی اش در گرو از بین رفتن جامعه بورژوائی است.

 

۲۲

·    راه رهایش تاریخی جامعه بورژوایی به شرح زیر است:

 

الف

·     تغییر انقلابی ـ کمونیستی و عملی جامعه به وسیله طبقه کارگر است.

 

ب

·    تشکیل جامعه ای که در آن انسان در روند زندگی واقعی خود، در کار خود، نیروهای خود را به مثابه نیروهای اجتماعی می شناسد و سازمان می دهد و از این طریق است که رهائی انسانی واقعی انجام می یابد.

 

۲۳

·    به نظر مارکس توضیح تئوریکی جامعه بورژوائی و روند انحلال آن باید خود به مثابه ابزار تئوریکی جنبش انقلابی ـ عملی طبقه کارگر تدوین و توسعه یابد.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر